به گزارش خبرگزاری مهر، حسینعلی رمضانی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع)، یادداشتی با موضوع «ماهیت هنر» نگاشته است که در ادامه می آید:
اگر عالم هستی را به صورت سیستمی و شبکهای دیده شود و یا از دید بنده منظومهای فرض شود که دارای ثقل اکبر بوده و کل هستی حول محور «او» است و جریان صعود و نزول و مداری را مبنای حرکت قرار دهیم؛ و انسان را به عنوان حامل این عالم فرض نماییم و خداوند حکیم ابواب درک حقایق عالم هستی را در او به ودیعه گذاشته است، آنگاه باید منتظر انطباق کامل عالم هستی با عالم انسانی و یا در نگاه فلسفی امروز شاهد منطبق بودن هستیشناسی با انسانشناسی و معرفتشناسی خواهیم بود.
اگر عالم هستی را در سه لایه از بالا به پایین فرض نماییم لایه زیرین و سفلی و قابل مشاهده آن عالم فیزیک است.عالم فیزیک که دارای سه بعد طول و عرض و عمق و بعد چهارم زمان و یا فضا – زمان است. از ویژگیهای این عالم کثرت است و اصل اساسی حاکم بر این عالم کثرات، اصل تغییر است.
که در ادبیات موجود نگاه مادیزده غرب در حوزههای مختلف علوم دقیقه و علوم اجتماعی پایه تمام تحلیلهای محققان و اندیشمندان و چه بسا فلاسفه هست.
لایه بالایی و علوی که محل حضور معنا بوده و ماهیت آن فارغ از بعد و حد زمان و مکان است.
از ویژگیهای این عالم وحدت است و اصل اساسی حاکم بر آن، اصل ثبات است. اصلی که شاید در ادبیات موجود نگاه معنایی و حکمت محور اسلامی به وفور میتوان یافت. و اما لایه سوم و لایه میانی که واسط بین عالم وحدت و عالم کثرت است چیست؟ از دید بنده لایه واسط لایه هنر میباشد. لایهای که در آن اعداد، هندسه و کلمه به عنوان ظرفهایی، محتوا و معنا را در خود جای داده وارد عالم کثرات میکنند.
در این نگاه تکنولوژی هم که بر پایه امور کمیپذیر چون عدد و هندسه است برآمده از این نوع تعریف از هنر خواهد بود. معنا در سیر نزول به یکی از سه وجه عددی، هندسی و یا نطق و کلمه و یا ترکیب دو وجهی و سه وجهی در خواهد آمد و در عالم ماده و فیزیک خود را نشان میدهد. آنچه در وحدت معنا و کثرت عدد و کلام و لسان میتوان یافت بیانگر این مدعا است.
سه هویت عالم میانی گاه به صورت تفکیکی علومی را بنا مینهند. فلسفه، منطق به عنوان ابزار کلمه و مفهوم، حساب و ریاضیات محض و هندسه از آن جمله است.
عالم میانی گاه با ابعاد عالم زیرین و فیزیک ترکیب شده و در نهایت منجر به شکل گیری علوم و یا فنونی میشود. مانند عدد در فضا علم IT ؛ عدد در مکان علم فیزیک، هندسه در مکان معماری وعدد آنگاه که بخواهد بعد زمان به خود گیرد و نظم متکثر صوت را بر امتداد زمان طی نماید. هنر موسیقی یا علم الالحان را میسازد و با کمی تامل میتوان ترکیب این دو عالم را برای معنایابی دریافت کرد.
هویت های سهگانه عالم وسطی و میانی گاه با خود نیز ترکیب میشوند. برای نمونه عدد وقتی با کلمه ترکیب میشود هنر شعر یا همان کلام منظوم را بنا نهاده و یا عدد در هندسه هنر نقاشی را شکل میدهد.