نگاهی به تجمع‌های جسته و گریخته چند روز اخیر در برخی شهرها این نگرانی را ایجاد می‌کند که حرف و صدای مردم، در لابلای فرصت‌طلبی‌های ضدانقلاب گم شود.

خبرگزاری مهر، گروه سیاست، حامد حسین عسکری: خبر و تصویر تجمع‌های پراکنده عده‌ای در شهرها با عنوان کلی «اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور»، اولین بار پنجشنبه هفته گذشته - دو روز قبل - بود که از «مشهد» در فضای مجازی پخش شد. سابقه ذهنی مخاطبان از مشکلات سهامداران پدیده شاندیز در خراسان و موسسات اعتباری همچون ثامن‌الحجج (ع)، ابتدا این ذهنیت را به وجود آورد که شاید این‌ تجمع‌ها هم از طرف همان سهامداران و سرمایه‌گذاران باشد که در اعتراض به حل نشدن مشکلاتشان تجمع کرده‌اند، اما خیلی زود مشخص شد که اینطور نیست و جمعیت حاضر شده به طور کلی نسبت به وضعیت اقتصادی کشور اعتراض دارند و تجمع کرده‌اند.

مشابه این تجمع‌ها در روزهای پنج‌شنبه و جمعه در چند شهر دیگر از جمله همدان، کرمانشاه، رشت و نقاطی از تهران (در روز جمعه) برگزار شد و البته در برخی موارد با حاشیه‌هایی نیز همراه بود که به بهانه اعتراض نسبت به وضعیت اقتصادی کشور و عملکرد دولت و با تغییر شعارهای اقتصادی، شعارهای تند و ساختارشکنانه علیه اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نیز سر داده شد.

وزیر کشور و مسئولان ارشد وزارت کشور و استانداری‌ها نیز در عین اعلام غیرقانونی بودن این تجمع‌ها، بر مدارا با تجمع‌کنندگان و دعوت آنها به ترک صحنه و لزوم دریافت مجوز برای برگزاری چنین تجمع‌هایی تاکید کردند.

همزمان با این سر و صداها که همزمان با گرانی برخی اقلام اساسی مثل تخم مرغ و شایعه‌های گرانی بنزین در سال آینده به پا شده، در سمت دیگر ماجرا، چهره‌های سرشناس جریان‌های مختلف سیاسی در موضعی تقریبا مشترک، این نکته را گوشزد کردند که وظیفه دولت حفظ آرامش اقتصادی کشور، توجه به مشکلات و تنگناهای اقتصادی و پرهیز از حاشیه است، اما نمونه متفاوت این تجمع‌ها عصر امروز در مقابل دانشگاه تهران بود که شاید بتوان گفت به تنها چیزی که شباهت نداشته، مطالبات اقتصادی مردم و ثبات معیشتی آنها بوده است.

از روز گذشته خبرهایی در فضای مجازی درباره تجمعات امروز در برخی مناطق کشور پخش شد و کم کم فیلم شعارهای ساختارشکانه عده‌ای هم منتشر شد که هیچ شباهتی به تجمع مردمی برای پیگیری مطالبات اقتصادی و مالی نداشت و مملو از اقدامات هنجارشکنانه و شعارهای خشن و براندازانه بود.

بعنوان نمونه در مقابل دانشگاه تهران، این افراد که بر اساس مشاهدات خبرنگاران مهر جمعیت آنها بیش از چند صد نفر تخمین زده نمی‌شد و حداکثر ۶۰ تا ۷۰ نفر میدان‌داری شعارهای تند و ضد ارزشی آنها را برعهده داشته‌اند، پس از ورود نیروی انتظامی به ماجرا و متفرق کردن آنها از مقابل دانشگاه، به سمت چهارراه ولیعصر (عج) رفتند و در آنجا به داد و فریادشان ادامه دادند، اما نکته مهم ماجرا بی‌توجهی و بی‌تفاوتی مردم – همان‌هایی که این جماعت سنگشان را به سینه می‌زنند – بود که باعث شد صحنه را ترک کنند و البته برای خالی کردن عصبانیتشان، محتویات چند سطل زباله را هم آتش بزنند.

حالا شاید بتوان صریح‌تر قضاوت کرد که پشت پرده این تجمع‌ها چیست و صحنه‌گردانان پشت پرده آنها چقدر دلسوز مردم و به فکر مشکلات اقتصادی آنها هستند.

واقعیت این است که هرچند دولت حسن روحانی به دلیل امید واهی به وعده پوچ دشمن در توافق هسته‌ای (برجام) و معطل گذاشتن همه امور کشور به اندازه کافی در بوجود آمدن این نارضایتی اقتصادی مقصر است و باید پاسخ خیلی از مسائل را بدهد، اما نکته اینجاست که اقشار و صنف‌های مختلف مردم هم اگر قصدی برای دور هم جمع شدن و فریاد زدن مشکلاتشات و درخواست حل آنها را دارند که حقشان هم همین است، راه صوابی جز این ندارند که با دریافت مجوز قانونی و با جدا کردن صف خود از فرصت‌طلب‌های ضد انقلاب و علنی کردن این موضع اصولی، مطالبه خود را فریاد بزنند، وگرنه آسیب اصلی را خود مردم می بینند و دیگران با دُمشان گردو خواهند شکست. در واقع با تند شدن فضای تجمعات و برجسته شدن شعارهای سیاسی در آنها عملا مطالبات اقتصادی و توقعات مالی مردم به حاشیه کشیده می شود و اگر قرار بود از کنار این اقدامات مسئولان هوشیارتر شده و جدی تر به وظایف خود عمل کنند، عملا با تغییر فضای راهپیمایی ها، این توقع هم کم رنگ می شود.

علاوه بر این با خشن شدن و تعدد اینگونه تجمعات، عملا کسب و کار عادی مردم هم دچار خلل شده و در واقع نه تنها مطالبات اقتصادی آنها جامه عمل به خود نپوشد بلکه درآمد و کسب آنها هم تحت الشعاع قرار می گیرد.

از طرف دیگر، هرچند معاون اول و مسئولان دولت روحانی هم در مقام بیان گفته‌اند حل مشکل مردم را وظیفه خودشان می‌دانند، اما لازم است این «بیان» را به «عمل» هم برسانند و یکبار که شده دل از تخم مرغ شانسی برجام ببرند و علاجی برای مشکلات اقتصادی کشور که روز به روز مردم را بیشتر آزار می‌دهد، بیندیشند.

بیکاری، تعطیلی واحدهای تولیدی، واردات بی‌رویه و بعضا رانتی، حقوق‌های نجومی و ریخت و پاش‌های دولتی و فساد اداری، تنها نمونه‌هایی از این مشکلات است که اگر دور از سخنرانی و «باید بشود»ها فکری و اقدامی برای آن بکنند، دیگر موقعیت دست فرصت‌طلبان نمی‌افتد.