شیراز- «اُپرا کُمیک هندونه» توسط امیرعباس حسینی و علی اسماعیل زاده ساخته شده است که در این مسیر یک داستان فولکلوریک ایرانی (شیرازی) نوشته شده و توسط خوانندگان بازیگر روایت خواهدشد.

به گزارش خبرنگار مهر، امیرعباس حسینی و علی اسماعیل زاده در حال ساخت “اُپرا کُمیک هندونه»، اثری موسیقایی هستند، که برای اولین بار در ایران، بر اساس یک داستان فولکلوریک ایرانی (شیرازی) نوشته شده و توسط خوانندگان بازیگر روایت خواهدشد، که با همراهی ارکستر نمود زیباتری پیدا میکند و به میزبانی تالار حافظ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس ۲۱ و ۲۲ دیماه جاری ساعت ۱۹:۳۰بر صحنه می رود.

حسینی آهنگساز «اپرا کمیک هندونه» به اتفاق احد کشاورز به عنوان دستیار آهنگساز، خواننده «تنور» و نقش شاهزاده، طی ملاقاتی با دکتر کامبیز روشن روان، دبیر جشنواره بین المللی موسیقی فجر و آهنگساز نامی کشور، براین باورند که باعث خوشنودی است  دکتر کامبیز روشن روان نظر مساعد خود را در مورد این اثر ابراز داشتند؛

آنان خواستار این شدند که اثر یادشده باید مورد حمایت مسئولین قرار گرفته و به روی صحنه برود و به عنوان هنری در ژانر جدید، هم باعث خوشحالی مردم و هم وسیله ای برای کشف خلاقیت های جوانان شیراز شود.

در ابتدا به سراغ امیرعباس حسینی متولد سال  ١٣٥٥ شیراز که مدرس آهنگسازی علمی، شامل تئوری، سلفژ، هارمونی، کنترپوان، ارکستراسیون و فرم، مدرس آواز جهانی و آهنگساز قطعات معروف "شیراز" و  "خنده برای گروه آواز"؛ را در کارنامه خود دارد رفتیم با وی گفت و گویی کردیم؛ البته وی همچنین قطعات متنوع دیگر برای صدا و سیمای فارس و چند ارگان دولتی و غیر دولتی دیگر؛ سرپرست و رهبر گروه آوازی پاسارگاد و گروه آوازی ارم(هر دو به سبک آکاپلّا) نیز هست.

به عنوان مقدمه  توضیحاتی در مورد این اثر ارائه دهید.

بدون شک قلمداد فرهنگ به عنوان مجموعه ای پیچیده از پندار، گفتار و کردار مردم یک جامعه، که راهکارهای موجهی را برای رفع هر گونه نیاز واقعی و غیر واقعی پدید می آورد، صحیح می باشد. هنر نیز که تبلوری از اعتقادات و باورهاست، گاه با نمودی قهرمانانه و خروشان، گاه شاعرانه و متواضع و گاه غمگین و اسفناک در میان بستر فرهنگی جولان می دهد و چنان موثر حرکت می کند که حتی خواب آلوده ترین افکار را به حرکت وا می دارد.

با اینکه هنر ایران زمین- که متاثر از فراز و نشیب های تاریخی- زخم بسیار دارد، باز هم با اصالتی محکم در میان هم طرازان خویش، سرِ برافراشته دارد. موسیقی ایرانی با تزئینِ مضامینِ انسانی در اشعارِ فاخرانه بزرگانِ دیارش توانسته است بیانگر وجود کلّیتی باشد که همیشه پایان یک رویداد را روشنگرانه از جنگ به صلح، از دشمنی به دوستی و از بدی به نیکی بدل کرده است و جای آن دارد که کوششی دیگر در حد توان، رشد و شکوفایی سرزمینمان را در این عرصه، با پلّه ای دیگر تداوم بخشد.

درباره موضوع این اثر بگویید.

«اُپرا کُمیک هندونه»، اثری موسیقایی است -که برای اولین بار در ایران- بر اساس یک داستان فولکلوریک ایرانی(شیرازی) نوشته شده و توسط خوانندگان بازیگر روایت خواهدشد، که با همراهی ارکستر نمود زیباتری پیدا می کند. محتوای این داستان به دلیل محلی بودنِ ساختار و ادبیات عامیانه آن، برای ایرانیان – به خصوص شیرازیها- ملموس و باور پذیر می باشد. این در حالی است که ساختار موسیقایی آن به دلیل تلفیق برخی از تم های محلی شیرازی با موسیقی علمی کلاسیک، عملکردی تخصصی پیدا کرده است و  توجه مخاطب خاص را نیز جلب می کند.

ممکن است این سوال مطرح شود که عنصر موسیقی و عنصر نمایش در این اثر چه جایگاهی دارند؟ در جواب می توان گفت که ابتدا باید تفاوت اُپرا با تئاتر را بررسی کنیم. اپرا یک فرم موسیقایی است که تا حدودی از هنر تئاتر به عاریه گرفته است و بر عکس در تئاتر، هنر موسیقی به عنوان عامل فرعی و تزئین کننده به حساب می آید. در واقع اگر از لحاظ فرمیک به موضوع نگاه کنیم، باید نام "اپرا" را روی این اثر بگذاریم.

فرم های موسیقی دارای قوانین مربوط به خود هستند که باید به آنها توجه نمود. اما در فراسوی فرم ها و قالب ها، جذابیت قرار دارد. به گفته لودویک وَن بتهووِن آهنگساز بزرگ آلمانی، «هیچ قانونی وجود ندارد که نتوان برای حس زیبایی شناسی، آنرا کنار گذاشت». بنابراین ما دست خود را باز گذاشته ایم تا اگر لازم شد، در این اثر به مقدار بیشتری از هنر بازیگری تئاتر بهره مند شویم تا مخاطب ایرانی را در دنبال کردن موضوع یاری رسانیم و جذابیت صحنه ها را افزایش دهیم. به هر جهت عنصر موسیقی در این اثر بسیار پررنگ تر از عناصر دیگر می باشد.

اهداف اصلی این موسیقی را شرح دهید.

از آنجا که بر اساس محورها و اولویت های تولید آثار هنری در جمهوری اسلامی ایران، تاکید بر احیا و تداوم خصوصیات فرهنگی و بومی، یکی از اهداف مهم به شمار می آید، لذا شایسته است رویکردی جدید و هم جهت، از تولید و ارائه آثار فرهنگی شهرمان شیراز همراه با تلفیق آن با موسیقی علمی داشته باشیم. از این رو به عنوان اهداف اصلی این گروه هنری، می توان به تشویق مردم به استفاده از ویژگی های بومی کارآمد، اشاره داشت.

همچنین، تشویق به بهره برداری صحیح از منابع و استعدادهای استان در رابطه با موضوع فرهنگی مربوطه، تشریح نقش توانمندی های محلی، در توانایی های ملی و تبلیغ و معرفی جاذبه های گردشگری استان در قالب شعر و موسیقی، خاستگاه ارتباطی از موضع شباهت با قومیت های مشابه داخلی و تحریک آنها در جهت همگام شدن و تحقیر مناسب تجملات و تشریفات غیر ضروری با کنایه به مصادیق آن در گذشته نیز از این دست هستند.

اما اهداف فرعی را می توان، ایجاد سرگرمی برای مخاطب ایرانی، ایجاد فضایی هنری در جهت آموزش غیر مستقیم به اعضای گروه و مخاطبین داخلی، اجرا در تاریخ اول اردیبهشت سال جدید به مناسبت روز شیراز نیز نام برد.

اپرای هندونه چگونه اثری است؟ آیا برای مخاطب عام ساخته شده و یا مخاطب خاص هم دارد؟

در این قصه جذاب تقریباً تمام دیالوگها توسط خوانندگانِ بازیگر روایت خواهد شد که با همراهی ارکستر، نمود زیباتری پیدا می کند. محتوای این داستان به دلیل محلی بودنِ ساختار دراماتیک و ادبیات عامیانه آن، برای ایرانیان - و به خصوص شیرازی ها - ملموس و باورپذیر می باشد. این در حالی است که ساختار موسیقایی آن به دلیل تلفیق برخی از تم های محلی شیرازی با موسیقی علمی کلاسیک، عملکردی تخصصی پیدا کرده است و مخاطب خاص را نیز در بر می گیرد.

عنصر نمایش و عنصر موسیقی در این اثر چه جایگاهی دارند؟

ابتدا باید تفاوت اپرا با تئاتر معمولی را بررسی کرد. اپرا یک فرم موسیقایی است که تا حدودی  از هنر تئاتر به عاریه گرفته است و بر عکس در تئاتر، هنر موسیقی به عنوان عامل فرعی و تکمیل کننده به حساب می آید. البته می توان اپرا را به تئاتر موزیکالی تبدیل کرد که در آن، هم هنر موسیقی و هم هنر تئاتر، در تعادل با یکدیگر بوده و هر کدام در جایگاه رفیع خود قرار گرفته باشند که در اینصورت آهنگساز و کارگردان نیاز به هماهنگی و وحدت بیشتری در تلفیق این دو هنر دارند.

بنابراین با توجه به نامگذاری این اثر که «اپرا کمیک هندونه» می باشد، آیا می توان گفت که هنر تئاتر در آن کمرنگ تر است؟

در واقع اگر از لحاظ فرمیک به موضوع نگاه کنیم، باید نام "اپرا" را روی این اثر بگذاریم که در آن هنر تئاتر کمرنگ تر است...  فرم های موسیقی دارای قوانین مربوط به خود هستند که باید به آنها توجه نمود. اما در فراسوی فرم ها و قالب ها، جذابیت قرار دارد. به گفته لودویک ون بتهوون آهنگساز بزرگ آلمانی : «هیچ قانونی وجود ندارد که نتوان برای حس زیبایی شناسی، آنرا کنار گذاشت». بنابراین ما دست خود را باز گذاشته ایم تا اگر لازم شد، این اثر را تا حدودی به تئاتر موزیکال نزدیک کنیم. چرا که مخاطب را در دنبال کردن موضوع یاری می رساند و جذابیت صحنه ها را افزایش می دهد.

غیر از آهنگساز و کارگردان چه عناوین دیگری در پیشبرد تمرینات و اجرای اپرا، نقش آفرینی می کنند؟

همیشه برای حصول یک نتیجه خوب باید تمام اعضای گروه با هر عنوانی که دارند، وظیفه خودشان را به بهترین شکل انجام دهند. تیم دست اندرکار این مجموعه شامل خوانندگان و بازیگرانی می شود که حرفه خود را به خوبی آموخته اند و در واقع با حضور خود، بخشی از کار را اداره می کنند.  بعضی از افراد هم هستند که وظایف سنگین تری را به عهده دارند از جمله دوست عزیزم آقای احد کشاورز که با عنوان دستیار آهنگساز معرفی شده و نقش مهمی در پیشروی تمرینات به عهده دارند.

در ادامه به سراغ علی اسماعیل زاده، متولد ١٣٥٧ شیراز، فوق لیسانس انیمیشن، کارگردان و بازیگر و مدرس طراحی و هنرهای تجسمی که کارگردانی این اثر را به عهده دارد رفتیم و بقیه ماجرا را با او به گفتگو نشستیم.

از آنجایی که اپرا و نمایش هر دو بر روی صحنه اجرا می شوند، به نظر شما چه عناصر مشترکی در میان آنها وجود دارد؟

یک نمایش و یا یک اپرا برای عرضه محتویاتش به ٣ دسته اصلی از هنرها نیاز دارد. هنرهای دراماتیک یا همان نمایش و همچنین، هنرهای فونتیک یا همان موسیقی، و در انتها هنرهای پلاستیک یا به عبارتی دیگر هنرهای تجسمی. پس در نتیجه هنرمندان یک اپرا با وظیفه سنگینی روبرو هستند، چرا که باید این سه آیتم اساسی را به وحدت برسانند. اکثریت مردم با دو عنصر موسیقی و نمایش آشنایی دارند اما ممکن است منظور از هنرهای پلاستیک را درک نکنند. به طور کلی ما می توانیم تجلی هنرهای پلاستیک یا تجسمی را در طراحی صحنه، ساخت دکور، گریم، ماسک صورت و مواردی از این قبیل مشاهده کنیم.

به علت غریب بودن فرم اپرا برای بیننده ایرانی، شما در راستای باور پذیری و جذب مخاطب ایرانی چه تمهیداتی در نظر گرفته اید؟

در همین سالهای اخیر بعضی از هنرمندان ایرانی از جمله آقایان لوریس چکناواریان و بهزاد عبدی با استفاده از شاخص های سنتی و ادبی ایران و با رویکرد به ادبیات حماسی و ادبیات عرفانی، توانسته اند نظر مخاطب داخلی را جلب نمایند.

در اپرای هندونه نیز چنین رویکردی وجود دارد با این تفاوت که از یک داستان فولکلوریک شیرازی استفاده شده است که برای بیننده شیرازی بسیار جذاب و در عین حال باورپذیر است. همچنین استفاده از ملودی و تم های محلی شیرازی نیز در آهنگسازی این اثر لحاظ گردیده که میزان پذیرش مخاطب را دوچندان می کند.

به گزارش خبرنگار مهر، امیرعباس حسینی و علی اسماعیل زاده در حال ساخت “اُپرا کُمیک هندونه»، اثری موسیقایی هستند، که برای اولین بار در ایران، بر اساس یک داستان فولکلوریک ایرانی (شیرازی) نوشته شده و توسط خوانندگان بازیگر روایت خواهدشد، که با همراهی ارکستر نمود زیباتری پیدا میکند و به میزبانی تالار حافظ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس ۲۱ و ۲۲ دیماه جاری ساعت ۱۹:۳۰بر صحنه می رود .