کتاب «دلمشغولی‌های بهار» (به همراه گزیده‌ای از مقاله‌های سیاسی _ اجتماعی او) اثر ناصرالدین پروین توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «دلمشغولی‌های بهار» (به همراه گزیده‌ای از مقاله‌های سیاسی _ اجتماعی او) اثر ناصرالدین پروین به تازگی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب هشتمین عنوان از مجموعه «برگی از تاریخ» است که این ناشر چاپ می‌کند.

اثر پیش رو، مجموعه‌ای از بررسی‌های ناصرالدین پروین درباره شاعر، مبارز سیاسی و روزنامه‌نگار تاریخ ایران، محمدتقی بهار (ملک‌الشعرای بهار) است. در این کتاب ۵۲ مقاله از آثار بهار گردآوری و چاپ شده است. نویسنده همچنین در مقاله‌ای تاریخ دقیق اجرای ترانه «مرغ سحر»، اثر جاودانه بهار، و انگیزه راستین سرودن آن را مطرح کرده است.

مقاله‌های سیاسی و اجتماعی بهار از نظر حجم بزرگترین بخش از میراث قلمی‌اوست. این مقاله‌ها، علاوه بر روشن ساختن گوشه‌هایی از تاریخ معاصر ایران، سیر اندیشه سیاسی و تحول نثر و حتی نظم ملک‌الشعرا را می‌شناساند. زندگی اجتماعی و فرهنگی، و دوره کمتر شناخته شده اما طولانی و پرتلاطم روزنامه‌نگاری ملک‌الشعرا مورد بحث قرار گرفته است. «ملک‌الشعرای بهار آغاز «نویسندگی در جراید ملّی» خود را پس از گشایش تهران به دست مشروطه‌خواهان در ‌۲۴ تیر ۱۲۸۸ نوشته است. حال‌آن‌که ۵ ماه پیش از آن، یعنی از ۲۸ اسفند ۱۲۸۷‌ که هنوز استبداد صغیر در تهران حاکم بود، در انتشار روزنامه نیمه‌علنی خراسان انباز شد و همین تاریخ را باید آغاز روزنامه‌نگاری او دانست.

کتاب مورد نظر ۴ بخش اصلی دارد که به ترتیب عبارت اند از: «برای شناخت شاعر سیاست پیشه»، «بهار و روزنامه نگاری زمانه او»، «بهار در پهنه ادب» و «گزیده ای از مقاله‌های سیاسی - اجتماعی بهار».

در پادشاهی پهلوی اول و نظر بهار درباره سردار/شاه، نگاه بهار به خودی، بلشویسم حزب توده و سوسیالیسم بهار، ملت و جامعه ایرانی، دوره چیرگی شیر مازندران و ... از جمله موضوعات و عناوینی هستند که در بخش اول کتاب به آن‌ها پرداخته شده است. در بخش دوم، دوران تهران انتشار نوبهار، سرپرستی روزنامه‌های اقلیت، پس از جنگ جهانی دوم و ویژگی‌های روزنامه نگاری بهار مطرح شده اند.

دیوان ناقص، اشاره ای به شیوه شاعری بهار، قالب و مضمون نو، دو شعر که در دیوان نیامده است، درباره ترانه مرغ سحر، نثر ملک الشعرا و بهار داستان نویس هم عناوینی هستند که در بخش سوم مورد توجه قرار گرفته اند. برخی از عناوین چاپ شده در بخش چهارم کتاب هم که گزیده ای از مقالات بهار را شامل می‌شود، به این ترتیب هستند:

یک اقدام جانیانه!، ورشکستگی خزانه، نسل معاصر!، ایران و سردار سپه، اشخاص و اشخاص، آزادی خواه، دنیا با زورمند مخالف است، اطلاعات مهمه، بر دوش بشر!، ایران در مجلس اعیان انگلستان، دیباچه نوبهار، دنیا در چه حال است؟ ما در چه حالیم؟، برای یادآوری دیگران، یکی برای همه، پس چرا ما استقلال نداریم؟، بلای فقر؟، شعله‌های نفت!، رد مغالطه، آزادی خواه، درخواست‌های من و ...

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

روزنامه‌های اقلیت _ من اثر قلم سیاسی بهار را در شش روزنامه این دوره یافته ام و نمی‌دانم این شش عنوان جزو همان هفت روزنامه ای است که بهار اشاره کرده است یا خیر؟ اما با توجه به فضای سیاسی و مطبوعاتی آن دوره، بر این باورم که عنوان‌هایی که بهار با امضای مستعار در آن‌ها مطلب نوشته، بیش از این‌هاست و در پژوهش در این باره، گشوده است.

یکی از آن‌ها، روزنامه قانون متعلق به سید اسدالله رسا است. این روزنامه، از نهم شهریور ۱۳۰۰ به صورت هفتگی در تهران آغاز به انتشار کرد. سپس به صورت سه شماره در هفته درآمد و از شماره ۵۶ سال دوم روزانه شد. از شماره ۲۴ سال سوم بار دیگر هفته ای سه شماره از آن به چاپ می‌رسید. با انتشار شماره پنجاه سال ششم (۲۷ بهمن ۱۳۰۵)، آن را توقیف و تعطیل کردند؛ ولی بعدها بار دیگر انتشار یافت.

در سال ۱۳۰۳ خ، بهار نویسنده اصلی نوشتارهای سیاسی قانون بود. یکی از ناظران آن هنگام نوشته است که «مقالات مهم قانون به قلم ملک الشعرا است. خود سید [اسدالله رسا] جوان است.» اولین مقاله ای که به قلم بهار در آن روزنامه چاپ شد، فروش سریع تمام نسخه‌های آن و تجدید چاپ روزنامه را در پی داشت. مقاله، با عنوان «کمک به شاه نالایق» در شماره ۲۹ سال سوم (دهم فروردین ۱۳۰۳)، در شرح رویدادهای مجلس و سیلی خوردن مدرس و خلافکاری‌های اطرافیان سردار سپه به چاپ رسید و پیرو روش اقلیت، از خود او با تجلیل و احترام یاد شد. مقاله را بهار «یک نفر بی غرض» امضا کرده است، ولی در شماره‌های بعدی نامش را در پای مقاله‌ها می‌نهاد و گاهی هم به نام مستعار «ایرانی» امضا می‌کرد. برخی از مقاله‌های بهار به عنوان «مقالات وارده» به چاپ رسید و از آن جمله است مقاله معروف «ایران و سردار سپه: سردار سپه برای ایران، نه ایران برای سردار سپه». آن مقاله خشم روزنامه‌های وابسته به سردار را سخت برانگیخت و به بهار و نظرهایش حمله بردند. روزنامه کوشش نوشتاری در این زمینه زیر عنوان «استعلام» نوشت که لحنش مودبانه بود. ولی فردای آن روز، ناهید زیر عنوان «ایران و طماع الشعراء» سخت به ملک الشعرا تاخت. کمتر از سه هفته بعد، ستاره ایران که اندکی پیش از آن، ضمیمه ای را به نکوهش بهار اختصاص داده، «بی وجدان»ش خوانده بود، این بار او را «ملک نمّام» خواند. بی گمان، با توجه به جوانی و آموزش کوتاه سید اسدالله رسا ناشر قانون، به نظر می‌رسد که بهار در آرایش و پیرایش برخی از مقاله‌های او نیز دست داشته است.

این کتاب با ۴۴۸ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.