به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «کارنامه مصدق و حزب توده» اثر ارسلان پوریا به تازگی با چاپی جدید، توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
ارسلان فصیحی سرویراستار بخش تاریخ این ناشر درباره چگونگی انتشار این اثر روایت کرده است که مرتضی ثاقبفر از اوایل دهه هفتاد تا اواسط دهه هشتاد از همکاران فعال نشر ققنوس بوده و با او درباره ارسلان پوریا میگفته است. این صحبتها عمدتا درباره نقش پوریا در جنبش ضد استبدادی و جریان چپ ایران بوده است. گویا ثاقب فر، اوایل دهه چهل با پوریا در زندان قزل قلعه زندانی بوده است. آشنایی این دو تن نیز به همان دوران بر می گردد.
چاپ کتاب «کارنامه مصدق و حزب توده» اوایل دهه ۸۰ توسط ثاقب فر به نشر ققنوس پیشنهاد داده میشود و وی به این مساله اشاره می کند که مخاطبان ایران برای شناخت دوره ای پرتلاطم از تاریخ معاصر ایران نیازمند چنین منبعی هستند. ارسلان پوریا هم از اعضای پیشین حزب توده ایران و معاون نادر شرمینی در سازمان جوانان توده بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ به زندان افتاد. کتاب مورد نظر، حاصل پژوهشها و تجربههای شخصی وی از دوران نخست وزیری محمد مصدق و نقش حزب توده در اتفاقات آن دوران است.
این کتاب ۳ بخش اصلی دارد که عناوین شان به ترتیب عبارت است از: «سیاست موازنه منفی»، «ملی شدن صنعت نفت یا به نام سعادت ملت ایران» و «فرمانروایی مردم». فصول اول تا ۲۶ کتاب در این بخشها تقسیم شده اند و بخش اول، ۷ فصل، بخش دوم ۷ فصل و بخش سوم ۱۲ فصل باقی مانده را در بر می گیرد.
کتاب «کارنامه مصدق و حزب توده» برای اولین بار توسط خسرو شاکری در انتشارات مزدک به چاپ رسید و طبق گفته شاکری، شخص مصدق نسخه اولیه کتاب را دیده و اصلاح کرده است. اولین پخش وسیع و مخفی این اثر هم با مقدمه مصطفی شعاعیان انجام شد.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
این بود اندیشه هیئت حاکمه ایران درباره نفت که حتی پس از رد پیمان نامه الحاقی آشکارا گفته می شد. بنیاد این اندیشهها بر آن بود که شرکت استعماری نفت جنوب به همان گونه که هست بر جا ماند. در پایان آن نیز دیدیم که نمایندگان جبهه ملی آشکارا گفتند که هر گونه سخن گفتن از «مزایای اضافی» و همانند آن را که نگهداری شرکت نفت را در بر داشته باشد خیانت می دانند. از این گفتارها بر می آید که هیئت حاکمه نفتی از یک سو و جبهه ملی به رهبری مصدق از سوی دیگر همچون دو صف آشتی ناپذیر در برابر هم ایستاده بودند که اندیشههایشان از ریشه دیگر بود. مصدق جز حق حاکمیت ملی، بیرون کردن بنیادی استعمار و فرمانروایی بی چون و چرای ملت چیزی نمی خواست و از این سنگر یک گام نیز فرود نمی آمد، یعنی ضداستعمار پیگیر و ریشه ای بود. هیئت حاکمه خواستار چیرگی استعمار، ماندن پیمان نامههای پیشین، دفاع از شرکت غارتگر انگلیسی و زیر پا گذاشتن فرمانروایی ملی بود؛ یعنی در کارگزاری استعمار و دشمنی با مردم پیگیر و ریشه ای بود. این جاست که چهره زشت رزم آرا و گروه نفتی هیئت حاکمه ایران به چشم می خورد و به همین گونه در تاریخ یادداشت خواهد شد.
فروهر در پایان سخنرانی خود «لایحه قرارداد الحاقی» را از مجلس پس گرفت، چون مجلس آن را نپذیرفته بود. دولت رزم آرا برای پیشبرد کار به مجلس گفت که دولت برای باز گرفتن حق ایران و آماده کردن پیمانی «بهتر» با شرکت نفت گفتگو خواهد کرد.
این کتاب با ۴۳۷ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.