به گزارش خبرنگار مهر، دومین روز نشست «آنان که می اندیشند» با موضوع بازخوانی و بررسی آرا و اندیشه های دکتر علی شریعتی در تالار ابن خلدون دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
«پرویز امینی» در این نشست با اشاره ۳ رویکرد در اندیشه شریعتی وجود دارد، گفت: اندیشه شریعتی یکی متن محور، دوم، محتوا محور و سوم، جمع بین این دو بوده که شریعتی به لحاظ اجتماعی رویکرد سوم را داشته که جمع بین متن و محتوا بودهاست. اندیشه شریعتی معطوف به ۳ عنصر اعتراض، تغییر و عمل بود و هر نوع قضاوت و داوری اجتماعی و سیاسی که می کرد به نوعی پوشش دهنده این عناصر بود.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: بنابراین نظام دانایی که شریعتی انتخاب کرد در نقد ۲ نظام مرسوم بود که هم فلسفه را نقد کرد و هم علم را. بنابراین هم به فیلسوفان میتاخت و هم به عالمان. شریعتی می گفت اگر سقراط، افلاطون و ارسطو نبودند اتفاقی در عالم نمی افتاد و آنها تاثیر چندانی در تاریخ یونان نداشته اند و همین نظر را نسبت به مولانا هم داشته است. او عقیده داشت باید به سمت کسانی برویم که بتوانند تغییر ایجاد کنند. بنابراین به بی طرفی علمی منتقد بود و به فلاسفه انتقاد داشت و امثال ابوذر را که مردان مبارزه و تغییر و عمل بودند را برتر از ابوعلی سینا و ملاصدرا میدانست. او به تغییرات به نفع تودهها که بتواند تغییراتی را به نفع مردم جامعه ایجاد کند، اعتقاد داشت.
این جامعه شناس سیاسی با بیان اینکه شریعتی اندیشهای را قبول داشت که آن اندیشه بتواند تغییرات در عمل را پیریزی کند و بنابراین با اسلام راکد مخالف بود، افزود: اگر بگوییم شریعتی چه نسبتی با شرایط اجتماعی ما دارد و چرا باید اندیشه او امروز بازخوانی شود، باید گفت موقعیت اجتماعی او به شکلی است که شریعتیها امکان بازتولید و بازسازی دارند چون اکنون اعتراضها و نیاز به تغییر در جامعه بالا است و در موقعیتی هستیم که اندیشهها و گفتارهایی که بتوانند شیفت پارادایم ایجاد کنند امکان گشودگی در این میان را دارند و شریعتی از این موقعیت اجتماعی برخوردار است. اکنون شریعتیهایی که ذهنیت اجتماعی را بتوانند صورتبندی کنند میتوانند این خلا را پر کنند.
حجت الاسلام «علیرضا قائمینیا» در ادامه این نشست در سخنانی با موضوع دین شناسی شریعتی گفت: مباحث دین شناسی و روشی که شریعتی در صفحه مفاهیم اسلامی دارد می تواند در فضای امروز خیلی مفید باشد. امروزه مباحث دینشناسی سرعت و دقت بیشتری پیدا کرده و دیدگاهها و مکاتب جدیدی مطرح شده که در عصر شریعتی وجود نداشته است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: امروز مکاتب مختلفی در حوزه دین شناسی پدید آمده اند که می توانند دریچه جدیدی را به فهم دین بازکنند. بحث شریعتی یک نوع دین شناسی بیرونی است و تلاش می کند فهم جدیدی از مفاهیم دینی ارائه دهد.
روش شریعتی ترکیبی از ۳ مولفه است. یک مولفه رویکرد اگزیستانسیالیستی است که چهره جامعه شناسی هم دارد و در آثار ایشان شاهد هستیم. رویکرد دوم نوعی متافیزیک است که اسم آن را متافیزیک راز ورزانه گذاشته ام. یعنی یک متافیزیک بلوغ رسیده و دانشگاهی نیست بلکه نوعی متافیزیک است که از اندیشه های عرفی متافیزیکی فاصله می گیرد.
وی افزود: روش شریعتی یک روش نظام مند نبوده است و روشهای گوناگونی در آثارش به کار گرفته است. او بنا بر اقتضائات مختلف رویکردهای مختلفی را می پذیرد. نزاعی که درباره دینشناسی شریعتی صورت گرفت و انتقاداتی که او در این خصوص داشت به این رویکردها بر میگردد.
حجت الاسلام «علیرضا قائمینیا» در ادامه با اشاره به مفهوم اگزیستانسیالیسم تاکید کرد: بحث اگزیستانسیالیسم به ۲ روش میتواند صورت گیرد، یکی اینکه مفاهیم اگزیستانسیالیستی را میگیرند و تلاش میکنند کتاب و مفاهیم دینی را بر مبنای آن ارزیابی کنند. در این تحلیل نگاههای بیرونی بر نگاه محقق سیطره دارد. اما در نگاه دوم مفاهیم اگزیستانسیال را از دل متون و سنت بیرون میآورید. مفاهیم اگزیستانسیالیستی که شریعتی به آن پرداخته شامل مفهوم تنهایی، از خودبیگانگی، اصالت و بازگشت به خویشتن، مفهوم انتظار و رنجهای انسان و هبوط است.