به همت گروه پژوهشی تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی، جلسه نقد کتاب «تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی ویژه رشته‌ های هنر و معماری» تألیف دکتر سید رضی موسوی گیلانی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، گروه پژوهشی تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی در راستای «اثربخشی کتاب­های درسی» و «افزایش کارآیی» و «خلق چشم­انداز آموزشی در راستای تدوین کتاب های درسی» و در نهایت «ارائه مدل الگویی برای مطالعه انتقادی به دانشجویان» جلسه نقد و بررسی کتاب «تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی ویژه رشته های هنر و معماری» نگاشته دکتر سید رضی موسوی گیلانی را 10 اسفندماه برگزار کرد.

 این جلسه با حضور نویسنده، و ناقدین: دکتر احمد تندی عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و دکترای تاریخ هنر از دانشگاه مسکو و دکتر سید ضیاء­الدین میرمحمدی عضو هیئت ­علمی دانشگاه معارف اسلامی و داوری دکتر محمدحسین دانش­کیا عضو هیئت علمی و مدیر گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی برگزار شد. دبیر علمی این جلسه را نیز حجت الاسلام دکتر امیرمحسن عرفان بر عهده داشت.

در این جلسه ناقدین مهم­ترین نقاط قوت کتاب را در «سیر ورود به مباحث»، «انطباق با ویژگی­های کتاب درسی»، «نوع ادبیات مناسب»، «قوت محتوایی فصل هنر و زیبایی از منظر قرآن و سنت» و «نوع نگارش کتاب» دانستند. مهم­ترین نقاط ضعف این کتاب از دیدگاه ناقدین عبارت بود از :

  • هم­پوشانی محتوای ارائه شده این کتاب با محتوای چهار واحد درسی ارائه شده در رشته­های هنر با عنوان «هنر و تمدن اسلامی». به عبارتی واحدهای درسی رشته هنر در عرصه مطالعات تاریخ هنر بسیار غنی است و این کتاب برای دانشجویان هنر کیفی نمی­باشد. انتظار این بود در این کتاب به جای پرداختن به چگونگی تاریخ هنر و معماری در اسلام به چیستی و چرایی هنر در تمدن اسلامی اشاره می­شد. توصیف هنر در ادوار تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی در کتاب­های دیگر نیز یافت می­شود آنچه در این زمینه مهم است ارائه بینش تحلیلی به مخاطب است.
  • فقدان هدف­گذاری مناسب برای پردازش اطلاعات.
  • پراکندگی در ارائه مطالب و عدم چینش مناسب مطالب.
  • عدم ارتباط مفاهیم ارائه شده در ابتدای کتاب با ساختار کتاب.
  • ضعف تعریف­های ارائه شده از فرهنگ و تمدن در کتاب و عدم ارائه تعریفی روشن از هنر و معماری.
  • اطلاعات­محور بودن کتاب و عدم کمک کتاب به تغییر نگرش و بینش دانشجو در رویکرد تاریخی به هنر اسلامی.
  • عدم انطباق برخی از عناوین با محتوای ارائه شده برای نمونه در قسمت­های «هنر و معماری اسلامی و علم حدیث»، «هنر و معماری اسلامی و علم عقاید»، «هنر و معماری اسلامی و علم فقه». در بخش دوم و در ذیل فصل سوم با عنوان «هنر و معماری در تمدن اسلامی پس از رنسانس» نگارنده محترم صرفاً به دوره نادرشاه افشار، کریم خان زند و قاجاریه اشاره کرده است.
  • عدم توجه به مباحث اساسی و مهم نظیر «منطق گزینش­گری مسلمانان در مواجهه با میراث هنری دیگر ملل و اقوام».
  • عدم رعایت تقدیم و تأخرها در ارائه مطالب برای نمونه بحث «تأثیر جغرافیا و سرزمین بر هنر اسلامی» می­بایست مقدم بر دیگر مباحث مطرح می­شد.
  • عدم رعایت شواهد تاریخی در ارئه مطالب برای نمونه نگارنده محترم مدعی است ورود نگارنگری تحت تأثیر مغولان بوده است در حالی که شواهد تاریخی نشان می­دهد در دوره ساسانی نیز نگارگری در ایران بوده است.
  • عدم ارائه سیرتاریخی تحول هنر در قالب ادوار تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی. و عدم توجه به سیر تاریخی تأسیس، توسعه و محتوای هنری در تاریخ تمدن اسلام.
  • عدم توجه به ابداعات و خلاقیت­های تأسیسی هنرمندان مسلمان در ادوار تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی.
  • عدم اهتمام نگارنده به تبیین دیدگاه­های اندیشمندان مسلمان در عرصه زیبایی­شناسی و مطالعات هنری.

و ... .

در این نشست داور ضمن سنجش دیدگاه­های ناقدان در عرصه ساختار و محتوای کتاب بر ارتقای  مباحث فرهنگی و تمدنی کتاب تأکید ورزیده و ارزش­های هنری در اسلام، اهداف هنرمند مسلمان در آفرینش­های هنری، اصول بینشی هنرمندان مسلمان و ... را از جمله مباحث با اهمیتی دانست که در این کتاب به آن­ها پرداخته نشده است.

در پایان دبیر علمی جلسه برخی از مهم­ترین موضوعات قابل تأمل که با مطالعه کتاب و نیز تأمل در نقطه نظرات اساتید محترم قابل پیگیری­های علمی است را این چنین برشمرد: «تمایزشناسی انگیزه­های آفرینش­های هنری در ادوار تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی»، «بررسی اصل گزینش­گری هنری مسلمانان در مواجهه با میراث هنری دیگر اقوام و ملل»، «پدیدارشناسی عوامل موثر و برانگیزاننده در رویکرد هنری مسلمانان به قرآن کریم»، «سنجش نقش هنر در مدیریت تحول اجتماعی در ادوار تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی (با القای حس شکایت اجتماعی از وضع موجود)»، «نقش راهبردی هنر در همگرایی اجتماعی مسلمانان در ادوار تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی»، «نقش تاریخی هنر در مواجهه با ضد فرهنگ­ها در تمدن اسلامی».