خبرگزاری مهر، گروه سیاست_ یونس کولیوند: ترامپ که پیش از این خبر از آمدن پومپئوداده بود، در روزهای اخیر جان بولتون را آورده است. بولتون افراط گرا، پازل افراطگرایی را کاملتر می کند، پازلی که برخی قطعات آن آمریکایی و برخی دیگر از قطعات آن غیر آمریکایی هستند.
از یکسو درست همزمان با نوروز، دونالد ترامپ و ایالات متحده، دوباره محمدبنسلمان و عربستان سعودی را دوشیدند. تا هم ترامپ از دوشیدن خوشحال باشد و هم بن سلمان سرمست از دوشیده شدن. ترامپ با پسر سلمان در اتاق بیضی دیدار کرد تا بگوید آمریکا از هم اکنون ولیعهد خام و جوان تازه کار سعودی را پادشاه میداند.
از سوی دیگر نتانیاهو بیش از پیش دست و پا می زند تا به ایران و روابط بین المللی آن ضربه بزند و با استفاده از این موضوع بر نابسامانی های داخلی از جمله پرونده فساد مالی اش سرپوش بگذارد. خائنان منافق نیز از تغییرات جدید،ذوق زده شده اند و بیش از گذشته به کاخ سفید و جیره گیرانشان،بولتون و جولیانی، چشم دوخته اند.
جایگزینی ها و برکناری های ترامپ در شرایطی صورت می گیرد که منطقه غرب آسیا،یکی از دشوارترین دورههای تاریخ خود را طی می کند.جمهوری اسلامی ایران توانست نقش موثری را در مبارزه تاریخ ساز ملتهای منطقه علیه جریانِ افراط گراییِ خشونت طلب ایفا کند و باعث شود تا گروههای تروریستی همچون داعش روبه زوال بگذارند.
فرا رسیدن سال نو همیشه نوید بخش افکار و تصمیم هایی نو و مهم برای آینده است. ساده انگارانه خواهد بود که شعار امسال رهبری معظم انقلاب را در حمایت از خودکار کیان، موبایل جی ال ایکس و نهایتاً پراید خلاصه کرد، آن هم امسال و در پرتو این شرایط نا بهنجار.
امروز تجربه ی گرانبهای پروندههای عراق و سوریه پیش چشمان ماست، تجربه و نسخه ای ایرانی، برخاسته و برگرفته از تفکر ناب ایرانی. این تجربه نشان میدهد اگر ملت، همه ارگان ها و دست اندرکاران مربوطه در موضوعی همدل و همزبان شوند، میتوان علاوه بر میدان، در گفتگو و مذاکرات نیز موفق بود و نه تنها منافع ملی را تحصیل کرد، بلکه طرح و الگویی نو را در اندازیم.
تجربه ایرانی گویای آن است که در شرایطی که پازل افراط گرایی و خشونت طلبی با قطعاتی گوناگون و متفاوت در مقابل ما صف آرایی کرده است، زمان آن فرارسیده است تا ما نیز بار دیگر، با پازل هم گرایی ایرانی،صف آنان را درهم شکنیم. پازلی که در آن هر قطعه ای جنسی خاص و نقشی متفاوت، دارد.
ملت، نیروهای مسلح و دولت با در کنارهم قرار گرفتن، این بار می بایستی به دنبال این باشند که کارآمدی نظام را به نمایش بگذارند و فرصت سوءاستفاده از برخی مشکلات داخلی و نیز مسائل حقیر را از دشمنان بگیرند، چرا که جنگ با ایران-آنهم امروز-حماقتی از جنس حمار می طلبد و تنها راه دشمن بهره گیری از اموری از این دست است. تجربه ایرانی، کالایی گرانبهاست و صدالبته اگر از آن حمایت شود، می تواند همواره کارگشا و راهگشایی مستمر باشد.