آینده ارزهای رمز پایه بیش از هر چیز به پذیرش یا رد آن توسط دولتمردان کشورها و رسمیت آنها در اقتصاد جهانی، بخصوص اقتصادهای پیشرفته و بزرگ بستگی دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، وزارت اقتصاد در گزارشی، سناریوهای پیش روی اقتصاد جهانی در مواجهه با ارزهای رمز پایه را بررسی کرده است.

هر چه زمان می‏‌گذرد، ارزهای رمز پایه به عنوان پدیده‏های نوظهور اقتصاد جهانی بیشتر خودنمایی می‏کنند و به همان میزان نیز موضع گیری‏ها در موافقت و مخالفت با آنها رنگ و بوی جدی‏تری به خود گرفته است. از هم اکنون ارزهای رمز پایه نشان داده‏اند که می‏توانند جزئی از عناصر دو قطبی کردن جهان باشند. به نظر می‏رسد آینده ارزهای رمز پایه بیش از هر چیز به پذیرش یا رد آن توسط دولتمردان کشورها و رسمیت آنها در اقتصاد جهانی، بخصوص اقتصادهای پیشرفته و بزرگ بستگی دارد.

در یک دسته بندی کلی، کشورهای مختلف جهان به دو گروه شامل موافقان و مخالفان گسترش ارزهای رمز پایه با شیوه و روند فعلی تقسیم بندی می‏شوند. در یک سر طیف کشور آمریکا و برخی شرکای اروپایی آن قرار دارند که مخالف گسترش و رواج ارزهای رمز پایه به شمار می روند (البته در زمان پیدایش و شروع ارزهای رمز پایه مخالفت جدی نداشتند و در ماه‏های اخیر موضع گیری آنها علیه ارزهای رمزپایه بیشتر شده است) و در سمت مقابل کشورهای موافق توسعه و گسترش این ارزها قرار دارند که ارزهای رمز پایه را به عنوان ابزاری برای مبادله و پس انداز به رسمیت شناخته و بسترهای فنی و حقوقی لازم را نیز برای آن فراهم نموده‏اند. با توجه به گسترش روزافزون ارزهای رمز پایه و ابعاد تاثیرگذار آن بر اقتصاد جهانی، بررسی روندهای آینده این پدیده نوظهور از اهمیت بسزایی برخوردار است و از منظر آینده‏پژوهی می توان ۳ سناریو برای آن متصور بود:

۱-  در سناریو اول فرض می شود که وضعیت فعلی بازار ارزهای رمز پایه و از جمله بیت کوین حد نهایی توان و حد بالفعل شده این بازار باشد و ارزش بازار و معاملات روزانه و تعداد آنها بیشتر از این توان افزایش ندارد و در محدوده فعلی باقی می‏ماند و در آینده نیز با محدودیت ها و نوسانات شدید قیمتی که برای آن پیش می‏آید یا پیش می‏آورند و به تدریج از عرصه مبادلات بین‏المللی و سرمایه‏گذاری خارج خواهند شد.

۲-  سناریو دوم بر این فرض استوار است که کشورهای موافق گسترش ارزهای رمز پایه روز به روز، به تقویت و بسترسازی بیشتر برای ارزهای رمز پایه پرداخته و در این هدف نیز موفق شوند. کمترین دستاورد این سناریو این خواهد بود که ارزهای رمز پایه در کنار دلار  به رسمیت شناخته می‏شود و اهرم فشاری که از طریق دلار بر تجارت خارجی برخی از کشورها تحمیل می‏شود به تدریج تضعیف می‏گردد.

۳-  بر اساس سناریو سوم، NSA (آژانس امنیت ملی آمریکا) بیت کوین را به‏منظور یک آزمایش «نرمال‏سازی» طراحی کرده‏است تا آگاهی و اطلاعات بیشتری درباره ماهیت یک ارز رمز پایه به مردم داده‏شود. سپس، پول‏های اعتباری طبق برنامه از رده خارج می‏شوند و ارز رمز پایه جدیدی تحت نظارت دولت، جای آن را می‏گیرد. شاید دلایل و قرائن این سناریو جای تردید و سوال داشته‏باشند اما قطعاً یکی از گزینه‏های اصلی آمریکا در مواجهه با ارزهای رمز پایه و بخصوص بیت کوین، حذف ارزهای رمز پایه کنونی با ترفندهای مختلف و ایجاد یک ارز رمز پایه با مدیریت اقتصاد آمریکا می‏تواند باشد.

در هر حال فارغ از اهداف طراحان و مسیرهایی که برای آن می توان متصور بود، شناخت کامل، داشتن برنامه و راهکارهای تبدیل تهدیدهای احتمالی به فرصت می‏بایست جایگزین انکار، دوری و نگاه بدبینانه در موضوع ارزهای رمز پایه بشود. به صورت خلاصه موارد زیر پیشنهاد می‏گردد:

۱-  شناسایی ابعاد مختلف ارزهای رمز پایه و استفاده از معتبرترین آنها (بیت کوین) به صورت آزمایشی و محدود در تجارت خارجی.

۲-  هماهنگی و برنامهریزی دستگاه‏های مرتبط برای سیاست‏گذاری و بررسی جنبه‏های فنی جهت بررسی و طراحی یک ارز رمز پایه ملی یا مشارکت با کشورهای همسو در طراحی ارز رمز پایه فراملی یا منطقهای.

۳-  سیاست‏گذاری و الگوبرداری از سایر کشورها در جهت رفع دغدغه مالیاتی و پولشویی ناشی از ارزهای رمز پایه.

۴-  پیگیری و طراحی ارزهای رمز پایه مشترک در سازمان‏ها و اتحادیه های منطقه ای که ایران در آنها عضویت دارد.