به گزارش خبرنگار مهر، داود مهدوی زادگان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در واکنش به اظهارات حجت الاسلام احمد زادهوش، رئیس جامعه المرتضی در کانال شخصی خود یادداشتی منتشر کرده است که در ادامه آمده است؛
ایده واتیکانیزه شدن قم رویه دیگر پروژه سکولار شدن حوزه علمیه است. حال اگر این ایده از زبان طلبه ای که گمان کرده از سر ارادت ورزی چنین گفته است، شنیده شود ؛ نشانه ساده لوحی و جهل وی از ماجرا است. وقتی طلبه حوزه علمیه در فضاهای در بسته درباره عالم و آدم فکر می کند، نتیجه اش این است که خواهان تشبه به مسیحیت می شود. و این آواز خوشی است که دنیای سرمایهداری منتظر شنیدن آن است.
او باید بداند که مسیحیت کاتولیک فرآیندی از دنیوی شدن را سپری کرده است تا امروز در واتیکان جای گرفته است. روحانیت مسیحی، همانان که وظیفه پاسداشت میراث وحیانی عیسی بن مریم علیه السلام را بر عهده دارند، در این فرآیند بسیاری از وظایف و مسئولیت ها و نقش های دینی خود را از دست داده است و فقط از سر منت گذاری نظام سرمایهداری است که قطعه زمینی را در اختیار او گذاشته اند تا به صورت کاملاً تشریفاتی گذاران عمر کند و سفیرانی از کشورهای مختلف را به حضور بپذیرد. و الا جریان لاییک مدرنیته با اصل وجود شهر خدا مخالف است.
در واقع واتیکان، ایده مسیحیت ناب نیست، بلکه ایده سکولاریسم سیاسی است برای حل پاره ای از مسایل عالم سکولار که انجام آن توسط نهادهای مدرن مقدور نیست. از جمله این مسایل عبارتند از نگرانی مردم دیندار از فرسایش مسیحیت در دنیای مدرن ، نفوذ به جوامع سنتی و متصلب - می گویند مبلغان و موسیونرهای تبشیری سفر اولشان به مناطق آفریقایی از کلیسا و سفر دوم شان از وزارت خارجه کشورهای استعماری بوده است - و مشروعیت بخشیدن به آمال و تنمناهای نامشروعی چون استعمار، حیات مادی و هم جنس گرایی و غیره است. اگر این مقدار از مأموریت برای روحانیت مسیحی متصور نبود قطعاً در عالم مدرن شانیتی پیدا نمی کرد .
اما روحانیت مسیحی در فرآیند سکولار شدن چه چیزهایی را از دست داده است؟ این پرسش مهمی است که باید آن دسته ی قلیل از روحانیون نا آگاه حوزه علمیه درباره آن بیاندیشد و پاسخ دهند. مسلم آن است که روحانیت مسیحی با ایده واتیکانیزه شدن، اموری را از دست داده است و به خاطر هر یک از آنها به دلیل کم کاری و سستی و عافیت طلبی در پیشگاه خداوند متعال مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت. برخی از این امور از دست رفته را باز گو می کنم:
۱- کنار رفتن قدسیت و معنویت؛ روحانیت تعریف قدسی و معنوی خود را از دست می دهد و به نهادی دنیوی در کنار دیگر نهادهای سکولار تبدیل می شود.
۲- شخصی شدن حفظ ایمان دینی مردم ؛ هر کس مسئول حفظ ایمان خود است و پس از این، مبلغان مسیحی مأمور حراست از سروری تشریفاتی رئیس واتیکان را بر عهده دارند و نه حفظ ایمان دینی مردم.
۳- ترک جایگاه علمی؛ کلیسا با جدا سازی دانشگاه مرجعیت علمی خود را از دست می دهد و دیگر الهام بخش سبک زندگی نیست.
۴- جدایی دین از سیاست؛ واتیکان امروز غیر سیاسی است و خبری از مسیحیت سیاسی نیست و فقط به مواعظ غیر سیاسی خنثی بسنده می کند.
اکنون آن روحانی که در دل تمنای کاتولیک شدن قم را دارد، باید نیک بیاندیشد که خواهان چه عاقبت تیره ای برای حوزه علمیه می شود. او باید پاسخ دهد که نظام سیاسی پیشنهادی وی چیست؟ اگر ولایت فقیه است، تحصیل حاصل است و اگر غیر آن باشد که مشروعیت دینی ندارد. لاجرم، او باید نظام سیاسی عرفی را پیشنهاد کند. اینها همه از لوازم ایده واتیکانیزه شدن قم است. در حالی که آنچه در روایات آمده قم شدن قم است و نه واتیکان شدن قم. باید حوزه علمیه را آنقدر کوچک و ناچیز شمرد تا بتوان آن را در واتیکان گنجاند.