به گزارش خبرنگار مهر، شرح دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان به قلم حسین محمدی فام نویسنده کتاب «تاآسمان» را در ادامه می خوانید؛
اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ المُسْتَغْفرینَ وَاجْعَلْنی فیِهِ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحِینَ الْقانِتین وَاجْعَلْنی فِیهِ مِنْ اَوْلِیائِکَ المُقَرَّبینَ بِرَأفَتِکَ یا اَرْحَمَ الْرَّاحِمین.
خدایا! مرا در این روز از استغفار کنندگان قرار ده و از بندگان صالح مطیع خود مقرر فرما و مرا در این روز از دوستان مقرب درگاه خود قرار ده ، به حق رأفتت ای مهربانترین مهربانان.
مهمترین مسألهای که در دعای امروز باید به آن توجه کنیم، مسأله مهم استغفار است.
موضوع استغفار از دیدگاه قرآن:
وَاسْتَغْفِراللهَ اِنَّ اللهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً[۱] ؛ و از خداوند طلب آمرزش نما که همانا او آمرزنده و مهربان است.
... وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ[۲] ؛ و برای گناهت طلب آمرزش کن و تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور.
وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءً اَوْ یَظْلِمَ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِاللهَ یَجِدِاللهَ غَفُوراً رَحیماً[۳]؛ کسی که کار بدی انجام دهد و یا به خود ستم کند، سپس از خدا طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.
وَ ما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِروُنَ[۴] ؛ تا زمانی که آنها استغفار میکنند خداوند آنان را عذاب نمیکند.
وَ بِالْاَسْحارِهُمْ یَسْتَغْفِرونَ[۵] ؛ [متقین کسانی هستند که] در سحرگاهان استغفار میکنند.
نگاهی گذرا به اهمیت استغفار در روایات:
حضرت امام علی (ع)می فرمایند: به هرکس توفیق استغفار عطا شود، از آمرزش محروم نمیماند.[۶]
آن حضرت در حدیث دیگری میفرماید: [ای کمیل!] هرگاه در روزیِ تو تأخیر و تنگی پدید آمد، استغفار کن تا روزیِ تو فراخ شود. [۷]
امام صادق (ع) نیز درخصوص اهمیت استغفار فرمود: دلها نیز همچون مِس زنگار میبندد، پس آنها را با استغفار صیقل دهید.[۸]
امیرالمؤمنین علی (ع) به مستغفرین بشارت داده و فرمودند: در شگفتم از کسی که استغفار را با خود دارد و در عین حال ناامید میشود.[۹]
پیامبر اکرم (ص) در فرمایشات نورانی جداگانه ای پیرامون موضوع استغفار می فرمایند: بهترین عبادت، استغفار کردن است.[۱۰]
و یاخوشا به حال کسی که در نامه عملش استغفار بسیار وجود داشته باشد.[۱۱]
در جای دیگر نیز فرمود: هرکه غم و اندوهش بسیار شود، استغفار کند.[۱۲]
و همچنین میفرماید: آیا شما را به دردتان و داروی دردتان راهنمایی نکنم؟ بدانید که درد شما گناهان است و دارویتان استغفار.[۱۳]
معنای استغفار، درجات و مراحل گوناگون آن:
آنچه که از روایات منقول از ائمه اطهار (ع) و نظرات علمای بزرگ دین که شاگردان مکتب قرآن و عترت اند به دست میآید این است که در توبه از گناه و استغفار و طلب آمرزش برای خطاها تنها بسنده کردن به چند ذکر کافی نیست و نمیتوان با گفتن چند مرتبه استغفرالله خود را اهل استغفار دانست، بلکه باید مراحلی طی شود تا انسان مشمول استغفار شود.
امیرالمؤمنین علی (ع) برای استغفار شش مرحله قائل هستند که پس از انجام این شش مرحله استغفار معنا پیدا میکند.
ایشان میفرمایند: همانا برای استغفار درجه علّیین قرار داده شده و آن نامی است که شش معنا را در بر دارد: نخست، پشیمانی از گذشته؛ دوم، تصمیم بر ترک همیشگی گناه؛ سوم، بازگرداندن حقوق خلایق به آنها؛ چهارم، ادا کردن حق هر عمل واجب که حق آن را ضایع کردهای؛ پنجم، این که گوشت برآمده از حرام را با اندوه توبه آب کنی و ششم، همان طور که شیرینی گناه را به جانت چشانده بودی، حالا سختی طاعت را به تن خویش بچشانی آن گاه [پس از سیر این مراحل] بگویی: اَستغفراللهَ[۱۴]
لذا باید ابتدا عزم بر توبه و ترک معصیت کرده و این مراحل عملی را انجام دهیم تا ذکر استغفار اثر کند و مشمول غفران الهی شویم.
شکی نیست که اگر علاقه به گناه و لذت آن هنوز در کام ما باشد از استغفار، جز گفتن ذکر، چیزی حاصل نخواهد شد.
حضرت علی ابن موسیالرضا (ع) در این زمینه فرموده اند: کسی که به زبان خود استغفار کند، اما در دلش [از گناه] پشیمان نباشد، خودش را مسخره کرده است![۱۵]
با این کلمات نورانی حال، میتوانیم برای استغفار ظاهر و باطنی فرض کنیم؛ ظاهر آن همین ذکرهای سفارش شده برای طلب آمرزش از خداوند است و باطن آن، همان حال توبه و ندامت و پشیمانی و اراده ترک گناه و حرکت به سوی خداست که عرفا از این حال انابه و ندامت به سوز استغفار تعبیر میکنند.
از خداوند غفار می خواهیم که حال توبه و پشیمانی از گناه را به ما عطا فرماید و توفیق دهد که در سحرهای ماه مبارک رمضان بتوانیم به معنای حقیقی استغفار کنیم تا غفران بی پایان حضرت دوست شامل حال ما شود. ان شاءالله
[۱] سوره مبارکه نساء ، آیه ۱۰۶
[۲] سوره مبارکه غافر ، آیه ۵۵
[۳] سوره مبارکه نساء ، آیه ۱۱۰
[۴] سوره مبارکه انفال ، آیه۳۳
[۵] سوره مبارکه ذاریات ، آیه ۱۸
[۶] میزان الحکمه، ج ۲، ص۱۲۴
[۷] همان،ج۴، ص۴۴۰
[۸] همان ،ج ۱، ص۵۴۳
[۹] نهج البلاغه، حکمت ۸۷
[۱۰] الکافی، ج ۲، ص۵۱۷
[۱۱] میزان الحکمه ،ج ۸، ص۴۶۲
[۱۲] همان ، ج ۸، ص۴۶۳
[۱۳] همان ، ج۸، ص۴۶۳
[۱۴] نهج البلاغه ، حکمت ۴۱۷
[۱۵] بحارالانوار، ج ۷۸، ص۳۵۶