حسین سلاحورزی در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: درباره ماهیت دلار و یا هر ارز معتبر دیگر در ایران، دو دیدگاه وجود دارد؛ به این معنا که یک دیدگاه این است که دلار را نباید از نظر ماهیت کالا به حساب آورد و به همین دلیل، داد و ستد آن هم نباید از جنس ماهیت کالا باشد؛ بر همین اساس است که این گروه استدلال میکنند ارزش یک تکه کاغذ ۱۰۰ دلاری همان ارزشی نیست که برای یک کالای ۱۰۰ دلاری کار و سرمایه گذاشته شده است. این دیدگاه از سوی دیگر باور دارد دلارهایی که از مسیر صادرات نفت خام به دست میآید و درخزانه بانک مرکزی و دولت ریخته میشود، باید به طور انحصاری در اختیار دولت باشد و آن را هرگونه که به توسعه ایران منجر می شود، عرضه کند.
عضو شورای گفتگوی دولت و بخشخصوصی افزود: ازسوی دیگر دیدگاهی وجود دارد که معتقد است دلار یا هر ارز معتبر دیگری، ماهیت همان کالاهای عادی را دارند و چون ارزش هر کالا در ذهن آدمی اندازه گیری میشود، پس دلار هم ارزشش را ذهن آدمی تعیین میکند؛ به عبارت دیگر این گروه باوردارند از آنجا که برای دلار، تقاضا و عرضه وجود دارد که از قاعده بازار تبعیت میکند و قیمت دارد و البته این قیمت هم، در بازار تعیین میشود، پس نمیتوان ادعا کرد دلار نباید کالا تلقی شود.
وی تصریح کرد: در همه سالهای پس از اینکه ایران به لحاظ فروش نفت، در وضعیت مناسب قرار گرفت و از این راه، درآمد ارزی کسب کرد؛ شاهد این مجادله نظری بودهایم و بسته به مجموعه شرایط سیاسی و اقتصادی دیدگاههای یادشده به اجرا در آمدهاند؛ در عین حال تجربه نشان میدهد هر گاه درآمد ارزی ایران به هر دلیل، با فشار مواجه و عرضه آن از سوی دولت به مثابه عرضهکننده انحصاری در شرایط سخت قرار گرفته است، دولتها با هدف ایجاد تعادلی که به لحاظ سیاسی جامعه را از آسیب احتمالی دور میکند، در بازار ارز، دخالت گسترده کرده و عرضه وتقاضای آنرا با محدودیتهای جدی مواجه میکنند.
به گفته سلاحورزی، هم اکنون از جمله همان مقاطع تاریخی است که دولت به دلیل مسایل سیاسی و به زعم خود دور نگهداشتن بازار ارز از دخالتهای سیاسی بازار را به کنترل کامل خود درآورده است و این در شرایطی است که دولت ایران تا وقتی میتوانست از راه عرضه، بازار را تحت تاثیر قرار دهد، از این کار اجتناب نمیکرد.
وی ادامه داد: تثبیت نسبی قیمت دلار از بهار ۱۳۹۲ تا زمستان ۱۳۹۶ با استفاده از ابزار عرضه انجام شد؛ به نحوی که دولت و بانک مرکزی حتی تا آخرین روزهای اسفند ۱۳۹۶ نیز با عرضه دلار ۴۸۰۰ تومانی تلاش کردند بازار را کنترل کنند؛ اما از نیمه دوم فروردین ماه امسال، سمت تقاضای بازار ارز به دلایل گوناگون احساس کرد تثبیت قیمت دلار از سوی بانک مرکزی با استفاده از ابزار عرضه ناممکن است و اقدام به خرید شد.
نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران خاطرنشان کرد: نرخ تبدیل هر دلار آمریکا به پول ایران با شتاب بالا میرفت که دولت سیاست سرکوب تقاضا را به مثابه سیاست ارزی تازه اعلام کرد که از ویژگیهای این سیاست تازه، کنترل شدید ارز هم از سوی عرضه و هم از سوی تقاضا است؛ به نحوی که دولت با صدور بخشنامههای پرشمار، نرخ ثابت هر دلار برابر با ۴۲۰۰ تومان را نرخ یکسان خرید و فروش اعلام کرده است و داد و ستد خارج از این نرخ، به ویژه خرید و فروش بالاتر از نرخ دستوری یادشده را جرم می داند.
سلاحورزی ادامه داد: واقعیت این است که دولت و بانک مرکزی در تشخیص راه درمان بیماری به اسم نرخ ارز، راه نادرست و غیر کارشناسی را رفته و تا امروز نیز نتایج این سیاست به زیان اقتصاد ملی شده و چراغ انواع فساد را روشن کرده است؛ به نحوی که برخی اخبار و گزارش ها نشان می دهد دولت به این نتیجه رسیده است که ناآزادی بازار ارز و دستورهای اکید، راه حل نیست و ناگزیر کردن دارندگان ارز به اینکه باید به قیمت دستوری، دلارهای خودر ا بفروشند، به نتیجه نرسیده است و بازار را قرار است از ناآزادی کامل بیرون آورد.
وی اظهار داشت: دولت دوازدهم می تواند و باید بازار ارز ثانویه ایجاد کند تا داد و ستد آزاد انجام شده و دولت نیز ارز کمیاب خود را تنها به خرید کالاهای اساسی مورد نیاز اختصاص دهد. اگر بازیگران کوچک ومتوسط در بازار صادراتی احساس کنند بازاری هست که کالای ارزشمند آنها را در شرایط آزادی خرید و فروش به قیمت مطلوب ذهنی او خریدار ی می کند، اقدام به فروش خواهد کرد. این اتفاق اگر بیفتد عطش تقاضا نیز خاموش خواهد شد و بازار از التهاب می افتد.
نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران خاطرنشان کرد: اقدام احتمالی بانک مرکزی برای افزایش قیمت دستوری دلار که از طرف ریاست این نهاد اعلام شده است را باید به فال نیک گرفت. از انتهای تونل به نظر مسدود شده بازار ارز نوری دیده می شود که امید را در دلها زنده میکند و نوید میدهد، دولت از سرسختی اولیه در بازار ارز عقب نشینی کرده و بازار ارز را آزاد می گذارد تا نفس بکشد.
وی اظهار داشت: تجربه نشان می دهد آزادی در هر بازاری، کارآمدی بیشتری نسبت به انحصار و بستن راهها دارد و بازار ارز ایران نیز این را قبول کرده و می پذیرد و اکنون امیدواری وجود دارد که بازار ارز کارآمد و آزاد که ریشه فساد را خشک می کند، انحصار و رانت را هم دور بریزد.