در حالی که قرار است نامه‌های مارسل پروست نویسنده مشهور فرانسوی زیر چکش حراج برود، آنها ابتدا برای نخستین بار در نمایشگاهی در معرض دید عموم قرار می‌گیرند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از گاردین، در مارس ۱۸۹۶ مارسل پروست نامه‌ای برای اولین فردی که شیفته‌اش شده بود نوشت. وی آهنگسازی نامدار به نام رنالدو آن بود. هر یک از این دو چراغی راهنما از نسل خودشان بودند اما ارتباط آنها برای عموم شناخته شده نبود.

پروست ۲۴ ساله در نامه‌ای دست‌نویس، نوشته است: دلم می‌خواهد شما همه وقت اینجا باشید، به عنوان یک خدای متعال، کسی که نامیراست.

این هفته قرار است چندین نامه از این مجموعه که بین پروست و «آن» رد و بدل شده و تاکنون هرگز دیده نشده‌اند در پاریس زیر چکش حراج بروند. این مجموعه شامل ۷۰ قطعه نامه، دست نوشته کتاب و یادداشت‌های ادبی است که می‌تواند روشنگر بخش مهمی از زندگی و افکار یکی از مهمترین نویسندگان فرانسه باشد.

تاکنون این مجموعه در دست بازماندگان و نوادگان پروست بود. اما در جریان حراج دست‌نوشته‌هایی که پنج‌شنبه در ساتبیز پاریس برگزار می‌شود، این‌ها برای نخستین بار در معرض دید عموم قرار می‌گیرند.

نامه‌های نوشته شده برای «آن» زمانی نوشته شده‌اند که پروست داشت نخستین کتابش با عنوان «لذت‌ها و روزها» را می‌نوشت که شامل مجموعه‌ای از شعرها و نثرهای اولیه اوست.

شماری از یادداشت‌های اولیه از کارهای بزرگ پروست شامل کتاب ۷ جلدی وی «در جستجوی زمان از دست رفته» نیز در این مجموعه جای دارد. در این نامه‌ها می‌توان به موافق نبودن وی با نظرات جان راسکین منتقد هنری بریتانیایی پی برد.

مجموعه‌ای از ۱۳۸ نامه گاستون گالیمار ناشر پروست که از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۲۲ در زمان مرگ نویسنده را دربر می‌گیرد نیز در این میان جای دارد.

در این نامه‌ها می‌توان با نظرات ناشر پروست آشنا شد؛ از جمله در یکی از آن‌ها که وی خطاب به پروست می‌نویسد: به نوشته‌هایت، همانطور که به خودت، حسادت می‌کنم. بنابر این هر چه می‌خواهی به من بگو و من همه سعی‌ام را می‌کنم که هرگز ناامیدت نکنم.

ساتبیز تنها ارزش نامه‌های گالیمار را ۱۵۰ هزار یورو برآورد کرده است.  مدیر این حراجی می‌گوید این نامه‌ها مکاتبات ۱۰ ساله یکی از مهمترین ناشران فرانسه را با یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسه ارایه می‌کند.

پس از درگذشت پروست آنچه از وی باقی مانده بود به برادر کوچک‌تر وی رسید و پس از درگذشت وی به دخترش سوزی انتقال یافت. در دهه ۱۹۶۰ وی بخشی از این مجموعه را به کتابخانه ملی فرانسه فروخت و بقیه را در سال ۱۹۸۶ که درگذشت بین سه فرزندش تقسیم کرد. آثاری که در حراجی عرضه می‌شود متعلق به یکی از این سه فرزند است.