به گزارش خبرنگار مهر، مجموعهداستان «هفتگنبد» نوشته محمد طلوعی به تازگی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب پنجاه و ششمین عنوان از مجموعه «ادبیات امروز» است که این ناشر چاپ می کند.
پیش از «هفتگنبد» نشر افق رمان «آناتومی افسردگی» را از این نویسنده منتشر کرد. طلوعی در حوزه بزرگسال و کودک و نوجوان قلم زده و «هفتگنبد» سومین مجموعه داستان بزرگسالش است. «قربانی باد موافق»، «رئال مادرید» برای نوجوانان و «آناتومی افسردگی» رمان های طلوعی و «من ژانت نیستم» و «تربیت های پدر» هم مجموعه داستان های چاپ شده از او، پیش از این کتاب هستند.
این کتاب ۷ داستان را با این عناوین در بر میگیرد: «خوابِ برادرِ مرده»، «آمپایه بارُن»، «بدو بیروت، بدو»، «لوح غایبان»، «امانت داری خاندان آباشیدزه»، «خانه خواهری» و «دو روز مانده به عَدَن». پیش از شروع متن داستانها این عبارت از نظامی گنجوی و کتاب هفت پیکر این شاعر درج شده است: «من سفرساز و او مسافرسوز».
در داستانهای کتاب پیش رو، راوی ها ۷ سفر به کشورهای همسایه ایران میکنند و در این سفرها، در پی درون خودشان هستند. این جستجو به روایت قصه زندگی این افراد میانجامد. سفرهای مورد اشاره هم به سوریه، ارمنستان، لبنان، عراق، گرجستان، افغانستان و عمان هستند.
در قسمتی از داستان «امانت داری خاندان آباشیدزه» میخوانیم:
این جمله را برای همین لحظه نگه داشته بودم، برای خداحافظی. دیگر برنگشتم که نگاهش کنم. رفتم روی تخت نشستم. فکر کردم اگر ماکا نبودم هم این کار را می کردم؟ اگر ماکا نبودم به اولین جایی که می رسیدم مینشستم؟ از اینکه این قدر سریع می توانم کس دیگری باشم تعجب کردم اما تاثیری در چیزهایی که میخواستم بگویم نداشت. به رفیق گفتم: «یه مردِ کوچیک با شمشیر بزرگ یه مردِ بزرگ با شمشیر کوچیک یا یه مردِ معمولی با یه شمشیر به اندازه، همه می میرن.»
رفیق مات نگاهم میکرد، می دانست، مکالمهای آن قدر سرراست نباید داشته باشیم اما منتظر جمله ای صریح تر بود. گفتم: «فردا ایلیا می آد سراغت چون امشب بوریس کشته شد.»
گوشه های لب رفیق جمع شدند و مثل وقتی میخواست پیشنهاد خریدن ملکی را بدهد به صدایش حجم داد. گفت: «تو بوریس رو کشتی.»
جوری جمله را گفت که هم میتوانست سوالی باشد هم خبری. منتظر ماند تا تاثیر حرفش را در من ببیند. تاثیر حرفش را در منی که دیگر حتی نمیتوانست کی ام. آستین ژاکت پلارِ ماکا را زدم بالا. روی دستم جنگل ها و کوهستان ها و دریاها را نشانش دادم، گفتم: «یه جاهایی هست که من میتونم برم توش گم و گور بشم ولی تو خیلی بی پناهی پیمان.»
این کتاب با ۲۱۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۹ هزار تومان منتشر شده است.