خبرگزاری مهر- گروه استانها، وحید محمدی یکتا: «زمانی که سیدآقا احمدی، خبر دستگیری امام(ره) را شنید، فریاد «یا حسین(ع) » سر داد و مردم ورامین را دور خود جمع و نسبت به این اقدام دژخیمان رژیم طاغوت اعتراض شدید کرد، همه مردم عصبانی و خشمگین و نسبت به دستگیری امام(ره) ناراضی بودند، این گونه جرقه قیام ۱۵ خرداد در ورامین زده شد. » ، این مطالب را حجت الاسلام سید مصطفی احمدی که خود و پدرش، سید آقا احمدی از پرچمداران قیام ۱۵ خرداد ۴۲ در ورامین بودند، به خبرنگار مهر می گوید و می افزاید: پس از قیام ۱۵ خرداد، به دلیل نقش پدرم در این قیام، وی ۳ ماه به زندان رفت.
۱۵ خرداد ۴۲ بود، که مردم ایران با شنیدن خبر دستگیری حضرت امام خمینی(ره) برای دفاع از ولایت و مرجعیت حرکت کرده و خواستار آزادی امام(ره) شدند و فریاد «یا مرگ یا خمینی» را سر دادند و نه تنها زندانی شدند، که جان خود را دادند، این قیام شهدا، جانبازان و اسرای فراوانی داشت، عمق قیام ۱۵ خرداد، آن قدر بود، که هنوز و پس از گذشت ۵۵ سال همچنان ابعاد این قیام به خوبی شناخته نشده است، اما آن روز چه گذشت که به عقیده بسیاری از کارشناسان سبب حرکت رژیم طاغوت به سوی نابودی شد.
ابعاد قیام ۱۵ خرداد به حدی بود، که امام راحل همواره از آن به عظمت یاد کرده و آن را مبدا نهضت اسلامی دانستند و همواره نسبت به نقش این قیام در نهضت اسلامی تاکید داشته و نسبت به شهدای ۱۵ خرداد احترام خاصی قائل بودند، فرزند شهید «سید مرتضی طباطبایی» که به «سید شهدای ۱۵ خرداد» مشهور است، در گفتگویی که ۱۵ خرداد ۹۴ با خبرنگار مهر داشت، از دیدار خود با امام راحل(ره) در «نوفل لوشاتو» روایت کرد و افزود: بنده تحصیلات خود را در فرانسه به پایان رساندم و از این رو به محل اقامت امام راحل در نوفل لوشاتو رفتم و اعلام کردم که از ورامین آمدم و فرزند شهید ۱۵ خرداد هستم.
سید محسن طباطبایی اضافه کرد: امام(ره) به مسئولان محل اقامت خود گفته بودند، که فرزند شهید ۱۵ خرداد را بیاورید تا او را ببینم.
بله، امثال شهید طباطبایی ها بودند، که لایق فرمایش مقام معظم رهبری هستند، که می فرماید: «شهدای مظلوم ورامین چون ستارگانی درخشان نه در آسمان ورامین، بلکه در آسمان ایران اسلامی خواهند درخشید. »
قیام ۱۵ خرداد برای دفاع از مرجعیت شیعه بود
امام بزرگوار ما، علاوه بر تاکید بر نقش قیام ۱۵ خرداد در نهضت اسلامی، بر نقش مردم ورامین در این حرکت نیز همواره تاکید می کردند، ایشان در سال ۵۸ و در دیدار با مردم ورامین، که با محوریت آیتالله محمودی امامجمعه و نماینده ولی فقیه در شهرستان ورامین و در قم برگزار شد، اظهار داشتند«آقایان محترم و جوانان معظم ورامین به ما حق ویژهای دارند، آنها در ۱۵ خرداد زحمت کشیدند و جوانان خودشان را از دست دادند. »
مقام معظم رهبری نیز در خصوص این قیام و نقش برجسته مردم دشت ورامین می فرمایند: «در پانزده خرداد سال ۴۲ هم مردم ورامین نشان دادند که در راه حقیقت و دفاع از حق و اسلام ایستادهاند، حتّی به قیمت جانشان ورامینیها در حرم مطهر حضرت جعفر بن موسی (ع) سوگند یاد کردند و بهسمت تهران راه افتادند و در میانه راه در مواجهه با شدتعمل و خشونت رژیم سفاک پهلوی، خون پاکشان در همین منطقه باقرآباد و قرچک بر زمین ریخت و مظلومانه جان دادند. »
اما چرا امام(ره) و رهبری بر نقش مردم ورامین در ۱۵ خرداد تاکید ویژه داشتند و چه اتفاقی قیام مردم این منطقه را برجسته کرد، رییس مجلس شورای اسلامی که ۱۰ خرداد ۹۷ به شهرستان پیشوا سفر کرده بود، در پاسخ به این سوال در جمع خبرنگاران گفت: آن چه به قیام این مردم عظمت بخشید، حرکت شجاعانه مردم این شهر کوچک در «شرایط سخت» و خفقان آن زمان بود.
علی لاریجانی افزود: این حرکت لرزه بر اندام رژیم طاغوت انداخت.
نیت قیام کنندگان ۱۵ خرداد چه بود و آن ها با چه هدفی جان گرانبهای خود را فدا کردند؟ سوالی است، که امام جمعه موقت تهران در پاسخ آن به خبرنگار مهر گفت: این شهدا برای دفاع از حریم تشیع جان دادند.
حجت الاسلام کاظم صدیقی افزود: سلامت فطرت و عمق اعتقادات دینی در جامعه ما اولین بار در ورامین تجلی کرد و این افراد آگاهانه کفن پوشیدند، نه برای جنگ، برای این که بروند و جان بدهند، این قیام در آن «شرایط سخت» ، برای دفاع از دین و مقدسات دینی و مرجعیت و ولایت بود، این حرکت ۱۰۰ درصد آهنگ الهی داشت، در این امر هیچ شائبه ای نیست.
ماموران بارها بدون اجازه به خانه ما ریختند
«شرایط سخت» کلید واژه ای که در سخنان رییس مجلس و امام جمعه موقت تهران در توصیف شرایط حاکم بر قیام کنندگان ۱۵ خرداد، به کار رفت، آمار شهدای ۱۵ خرداد هرگز اعلام نشد، اما این آمار بین ۴۰۰۰ الی ۱۵ هزار نفر ذکر شده است، که در «شرایط سخت» و اوج مظلومیت به شهادت رسیدند، طوری که شاهدان عینی ۱۵ خرداد اذعان دارند، برخی از شهدای ۱۵ خرداد، زنده زنده در «مسگرآباد» تهران دفن شدند، فرزند شهید «سید مرتضی طباطبایی» برای توصیف این «شرایط سخت» اظهار داشت: پدرم در ۱۵ خرداد ۴۲ در روستای «محمدآباد عرب ها» حضور داشت، که خبر دستگیری امام(ره) در قم را شنید، به همین خاطر مردم روستا را جمع و اعلام کرد، که باید برای آزادی مرجع تقلیدمان کاری انجام دهیم، که سپس به همراه مردم روستا به سمت تهران حرکت کردند و خون مطهرشان در پل «باقرآباد» توسط ماموران شاه بر زمین ریخته شد.
سید محسن طباطبایی که در سال ۴۲ حدود ۹ سال سن داشت، می افزاید: پس از شهادت پدرم ماموران شاه چندین بار به خانه ما هجوم آورده و در پی اسلحه پدرم گشتند، زیرا پدرم یک اسلحه داشت، یک روز در خانه نشسته بودم، که دیدم یک مامور در حیاط خانه مان قدم می زند، به وی اعتراض کردم، که چرا بدون اجازه وارد خانه شده است، که به دلیل همین اعتراض کتک خوردم.
وی ادامه داد: هرگز تصور نمی کردم، که پس از آن سرکوب خونین در ۱۵ خرداد، امروز نام و یاد پدرم این چنین جاودانه شود.
خبر دستگیری امام(ره) را با دوچرخه به محمدآباد عربها رساندم
همان طور که پسر شهید طباطبایی اظهار داشت، زمانی که خبر دستگیری امام به روستای محمدآباد عرب ها رسید، مردم برای آزادی ایشان با پوشیدن کفن به سوی تهران حرکت کردند، اما این خبر چطور و توسط چه کسی به این روستا رسید؟
«علی قانع گو» نام فردی است، که در ۱۵ خرداد ۴۲ در حالی که فقط ۲۵ سال داشت، با دوچرخه خود را از پیشوا به روستای محمدآباد عربها رساند و خبر دستگیری امام(ره) را داد و به همین دلیل به زندان افتاد و شکنجه و آزار فراوان دید، وی در خصوص روز ۱۵ خرداد و اتفاقات آن روز به خبرنگار مهر گفت: آن روزها یک دوچرخه داشتم و برای رفت و آمد از روستای محمدآباد عربها تا سر کار از این دوچرخه استفاده می کردم، روز ۱۵ خرداد سال ۴۲ نیز به محض شنیدن خبر دستگیری امام(ره) به سرعت با همان دوچرخه به سوی محمدآباد عربها حرکت کردم، تا خبر دستگیری امام(ره) را از طریق شهید سید مرتضی طباطبایی به روستاییان برسانم.
قانع گو افزود: زمانی که سید خبر دستگیری امام(ره) را شنید، به فکر فرو رفت و سپس خواست که در مسجد اذان گفته شود، تا مردم جمع شوند.
وی اضافه کرد: هنگامی که همه مردم در مسجد جمع شدند، شهید سید مرتضی طباطبایی ماجرای دستگیری امام خمینی(ره) را به مردم داد و مردم پس از شنیدن این خبر تصمیم گرفتند، تا به سوی تهران رفته و درخواست آزادی امام(ره) را داشته باشند.
قانع گو که به دلیل رساندن این خبر به مردم روستای محمدآباد عربها و حضور در این قیام به ۶ ماه زندان محکوم شده و در طول این مدت نیز شکنجه های فراوانی دیده بود، در پاسخ به این سوال خبرنگار مهر، که آیا رساندن این خبر و حضور در این قیام ارزش این شکنجه ها و زندان را داشت، با قاطعیت تمام پاسخ مثبت می دهد و می افزاید: معلوم است، که ارزش داشت، حتی حاضر بودم جان خود را بدهم تا امام(ره) آزاد شود.
وی گفت: پس از قیام ۱۵ خرداد، از یک سو داغدار عزیزانمان بودیم و از سوی دیگر در داغ عدم آزادی رهبرمان می سوختیم، اما هرگز ناامید نشدیم، شکنجه ها را به جان خریدیم و به مبارزه تا پیروزی نهایی ادامه دادیم.
مجروحان قیام ۱۵ خرداد زنده زنده دفن شدند
این قیام نه تنها در روستای محمدآباد عربها، که به طور هم زمان در ورامین نیز شکل گرفت و مردم مومن ورامین برای آزادی مرجع تقلید خود، به سوی تهران حرکت کرده و مظلومانه به شهادت رسیدند، یکی از این شهدا، شهید امیر معصومشاهی بود،
همسر شهید امیر معصومشاهی در خصوص «شرایط سخت» ۱۵ خرداد به خبرنگار مهر گفت: تا مدت ها پس از ۱۵ خرداد، نمی دانستیم، که امیر زنده است و یا شهید شده، همواره چشم به راهش بودیم، برای پیگیری وضعیت شهید معصومشاهی به هرجا می توانستیم و عقلمان می رسید رفتیم، اما با برخورد بد ماموران مواجه می شدیم، آن ها حتی به ما اطلاعات هم نمی دادند، نمی گفتند، زنده است، یا خیر.
احترام سادات میرنصیری ادامه داد: شهید معصومشاهی روز ۱۵ خرداد ۳ فرزند خردسال داشت، اما این داشتن فرزندان باعث نشد، لحظه ای در همراهی امام زمان خود تردید کند و می گفت، بسیاری از یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا زن و فرزند داشتند، اما امام(ع) را تنها نگذاشتند، نباید بگذاریم، رهبرمان تنها و در زندان بماند.
وی گفت: پس از این که فهمیدیم، امیر شهید شده است، حتی جنازه اش را به ما نمی دادند، اجازه برپایی مراسم ختم نداشتیم، رفت و آمدها به خانه ما تحت نظر بود، ولی تمام این اقدامات نتوانست فرزندان امیر را از ادامه راه پدر بازدارد.
برادر شهید معصومشاهی که در زمان شنیدن خبر دستگیری امام(ره) همراه شهید بوده است، نیز در خاطرات خود این خصوص می گوید: در مغازه خواروبار فروشی جنب کارخانه روغنکشی و راهآهن مشغول کار بودیم، یکی از کارگران کارخانه روغنکشی که از تهران بازمیگشت به مغازه ما آمد و بعد از سلام گفت: شما چرا مغازه را تعطیل نکردید، در شاه عبدالعظیم و تهران کشت و کشتار است و مردم را به گلوله میبندند، دیشب در قم مرجع تقلیدمان را دستگیر کردند و در قم و تهران مردم قیام کردند و به خاطر طرفداری و دفاع از مرجع تقلید خود به خیابانها ریختند.
غلامرضا معصومشاهی این طور روایت خود را ادامه می دهد: برای کسب خبر به مرکز شهر ورامین رفتم و شهید معصومشاهی مغازه را تعطیل کرده و همراه جمعیت به استقبال مردم پیشوا رفته و همگی به سوی تهران حرکت کردند.
تعداد زیادی از مردم در ۱۵ خرداد شهید و یا مفقودالاثر شدند
این سوال که خبر دستگیری امام(ره) چگونه به مردم ورامین رسید، را امیر اکبری پاسخ می گوید، وی که روز ۱۵ خرداد برای خرید نان به نانوایی رفته بوده است، مطالبی در خصوص دستگیری امام(ره) می شنود، اما گمان می کند، این مطالب شایعه است.
اکبری می گوید: تا آن روز تاریخ چنین بی احترامی به یک مرجع تقلید شیعه را در خود ثبت نکرده بود، به همین دلیل گمان کردم، شایعه است، هرگز فکر نمی کردم، رژیم طاغوت گستاخی را به این حد رسانده باشد، که یک مرجع تقلید را دستگیر کند، فکرم درگیر این شایعه شد و برای دریافت اصل ماجرا به سوی تهران حرکت کردم، در تهران، با مجروحان زیادی در خیابان ها مواجه شدم و پرس و جو کردم، دنیا برایم سیاه شد، چرا که خبر دستگیری امام(ره) صحت داشت، به همین دلیل به سرعت به ورامین برگشتم و مردم را در جریان این خبر قرار دادم.
وی افزود: قرار شد، در اعتراض به این اقدام هتاکانه با تعداد زیادی از کسبه ورامین، مغازه هایمان را تعطیل کنیم، اما ماموران رژیم امدند و اجازه این اقدام را ندادند و درگیری پیش آمد.
اکبری در پاسخ به این سوال که آیا این درگیری ها سبب آغاز قیام ۱۵ خرداد شد، گفت: خیر، اغلب درگیری ها لفظی بود، اصل قیام در ورامین پس از اعتراض سید آقا احمدی نسبت به دستگیری امام(ره) و بعد از نماز ظهر و عصر بود، که آغاز شد، مردم فریاد «یا مرگ یا خمینی» سر داده و به سوی تهران حرکت کردند.
وی اضافه کرد: حرکت مردم به سوی تهران تا پل باقرآباد، در شهرستان قرچک امروزی ادامه یافت، آن موقع این طور ساختمان سازی در آن منطقه انجام نشده بود و اطراف پل نیزارها قرار داشتند، خودروهای ماموران راه مردم را سد کرده و تهدید به تیراندازی کردند و پس از آن که قیام کنندگان اعلام کردند، حاضر به بازگشت از مسیر خود نیستند، اقدام به تیراندازی کردند.
اکبری گفت: مردم به داخل نیزارها فرار کردند، اما باز هم به مردم امان نداده و ماموران وارد نیزارها شده و تا توانستند، جنایت کردند، تکتیراندازها مردم را در خیابان و نیزارها مورد هدف قرار میدادند و حتی عدهای از مردم را در حال به عقب برگشتن مورد هدف قرار دادند، در این قیام تعداد زیادی از مردم به شهادت رسیده و یا مفقودالاثر شدند و هیچ گاه خبری از آن ها به دست نیامد.
وی افزود: تعدادی فراری شدند، عده ای را به زندان انداختند و بسیاری دیگر جانباز شدند.
پس از اعلام خبر دستگیری امام(ره) قیام مردم پیشوا آغاز شد
اما نقش مردم پیشوا در قیام ۱۵ خرداد، را هرگز نمی توان انکار کرد، پیشوایی ها که مقام معظم رهبری در وصف آن ها فرموده اند «پیشوا اساسا مرکز شهادت است. » نیز پس از شنیدن خبر دستگیری امام(ره) فریاد اعتراض سر دادند، آری حرکت قیام کنندگان ۱۵ خرداد در سال ۴۲ به طور مستقل و بدون تاثیرپذیری از یکدیگر در ۳ نقطه شهر ورامین، شهر پیشوا و روستای «محمد آباد عربها» آغاز شد، یکی از شاهدان عینی قیام ۱۵ خرداد در پیشوا که صبح روز ۱۵ خرداد به همراه هیات عزاداری «قلعه نو کهنک» از مسیر پل «حاجی» پیشوا به سمت حرم مطهر امام زاده جعفر(ع) حرکت کرده بود، در تشریح وقایع ۱۵ خرداد می گوید: صحن شلوغ بود و هیات ها یکی پس از دیگری وارد صحن حرم می شدند، هنوز خبر دستگیری امام(ره) اعلام نشده بود، اما حال و هوای خاصی در مراسم حکمفرما بود، گویی اتفاقی افتاده است.
وی گفت: آقای حسن مقدسی بر روی منبر رفت و میکروفون را گرفت و خبر دستگیری امام(ره) را اعلام کرد، گویی این خبر مانند بمبی تکان دهنده بود، شعارها آغاز شد، «وامصیبتا» ، «یا حسینا» و «مرگ بر این دولت قانون شکن» ، از جمله شعارهای مردم بود، همه ناراحت بودند، صلوات می فرستادند، به سر و سینه می زدند، همه به سوی تهران حرکت کردند، قیام آغاز شده بود.
باقر بزرگی راد در خصوص مسیر حرکت به سوی ورامین و تهران نیز گفت: انبوه جمعیت از مسیر «قلعه سین» به طرف ورامین آمدند، البته چون وقت از ظهر گذشته بود، برای خواندن نماز و خوردن ناهار و خداحافظی از بستگان به پیشوا بازگشتند و پس از انجام کارها مجددا حرکت آغاز شد، برخی از قیام کنندگان چوب و چماق به همراه داشتند، هدف فقط آزادی امام(ره) بود.
به هر تقدیر اهالی قهرمان ورامین، پیشوا و محمدآباد عربها، پس از قیام ماندگار ۱۵ خرداد ۴۲، همچنان فرهنگ ۱۵ خردادی خود را حفظ کردند و در شهادت جوانان این منطقه در ۱۰ دی ۵۷، حضور مردم دشت ورامین در مقابل لانه جاسوسی آمریکا در سال ۵۸، بیعت با مقام معظم رهبری در سال ۶۸، تقدیم ۱۴۰۰ شهید در دفاع مقدس و حرکت های تاریخ ساز و ماندگار مردم این منطقه در برابر فتنه های ۷۸ و ۸۸ و تقدیم حدود ۲۰۰ شهید مدافع حرم بخشی از افتخارات مردم این منطقه محسوب می شود.
و باید گفت، این راه پر افتخار در دشت ورامین و نیز سراسر میهن اسلامی، همچنان ادامه دارد.