غلامرضا اعوانی در نشست بزرگداشت حجت الاسلام احمد احمدی گفت: احمدی جامع منقول و معقول بود. جمع بین حوزه و دانشگاه و جمع بین فلسفه اسلامی و فلسفه غرب بود.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت حجت الاسلام احمد احمدی امروز در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

حجت الاسلام خسروپناه در مورد شخصیت این فیلسوف اسلامی گفت: امروز بنده ۵ ویژگی را از استاد احمدی نقل می کنم. ویژگی اول مرحوم احمدی داشتن مبانی فلسفی استدلالی بود. او تسلط کافی هم نسبت به فلسفه غرب و هم فلسفه اسلامی داشت. نسبت به دکارت و کانت تسلط ویژه ای داشت و آنها را نقد می کرد.

وی ادامه داد: او آراء اختصاصی و ویژه ای داشت. او اصل هویت را به عنوان ام القضایا در نظر می گرفت و دریافت اشیاء محسوس را با علم حضوری ممکن می دانست. ویژی وی تسلط بر فلسفه استدلالی با رویکرد انتقادی است.

خسروپناه ادامه داد: مرحوم احمدی دارای اندیشه دینی اجتهادی و معتقد به جامعیت اسلام بود. سومین ویژگی ولایتمداری آن مرحوم است که دکتر احمدی به معنای دقیق کلمه، ولایتمدار بود. برخی ولایتمداریشان بر اساس مصالح و منافع است.

این استاد دانشگاه گفت: ویژگی چهارم مرحوم احمدی صدق اعتقادی و عملی بود. او به آنچه باور داشت عمل می کرد و صادقانه آنچه را که باور داشت ابراز می کرد و صدق عملی داشت.

وی اظهار داشت: او ثابت قدم در اندیشیدن در اندیشه های دینی و فلسفی و دفاع از مبانی انقلاب بود. برخی همواره دارای گرایش ها و رویکردهای مختلف می شوند اما مرحوم احمدی ثابت قدم بود.

وی در پایان گفت: انسانی که اهل تفکر است تکامل می یابد. او با همان منطق معرفت شناسی که داشت توانست نظام دینی خود را تقویت کند. او مصداق آیه ۳۹ سوره احزاب بود. مبلغ پیام الهی بود. تنها نسبت به خدا خشیت داشت و حق تعالی را برای هر کاری کافی می دانست.

آیت الله علی اکبر رشاد دیگر سخنران این نشست بود.

وی گفت: مرحوم احمدی شناخته تر از آن است که بنده نکته تازه ای در مورد ایشان عرض کنم. خدمات او در عرصه های مختلف بی آنکه در جایی منعکس باشد و در مقام ارائه گزارش کار باشد زبانزد است. مشارکت در تاسیس مراکز مختلف علمی، سازمان سمت که منشاء خیرات بسیاری بود و شاگردان فراوانی که تربیت کرد از دستاوردهای او قلمداد می‌شود.

آیت الله رشاد گفت: استاد احمدی یک روحانی به معنای واقعی کلمه بود. دکتر احمدی عالم دینی بود. یک روحانی حقیقی از ویژگی هایی برخوردار است که این ویژگی ها در وجود ایشان بارز بود. یک روحانی باید صاحب نظر و مجتهد در معارف دینی باشد که استاد احمدی در این زمینه بسیار زحمت کشیده است.

وی ادامه داد: وقتی هیئت حمایت از کرسی های نظریه پردازی تشکیل شد گفت من پیشمرگ این جریان علمی می شوم. او اولین کسی بود که در این قالب نظریه خود را مورد نقد قرار داد. او جامع معارف حوزوی و دانشجویی و جمع حکمت شرقی و غربی بود. او عالم عامل بود و علم در وجود او مجسد و تبلور پیدا کرده بود.

وی گفت: من شهادت می دهم که استاد احمدی در مباحث علمی، اجتهادی، سیاسی، اجتماعی و ... هم آزاد و هم آزاده بود. او به شئون و عناوین تعلق و وابستگی  نداشت. همه وجودش زهد و تواضع و ساده زیستی بود. او عموم کتابهای سازمان سمت را خودش می خواند و نسبت به سلامت محتوای آن حساس بود.

غلامرضا اعوانی در مورد ویژگی های حجت الاسلام احمدی نیز گفت: استاد احمدی نمونه ای بود که باید بسیار از او درس گرفت. قرآن، پیامبر را به عنوان اسوه معرفی کرده است و در عین حال در روایات داریم که علما، وارثان پیامبرانند.

وی ادامه داد: زندگی ایشان نمونه مجاهدت بود. او به دنیا تعلقی نداشت و این نمونه اخلاق انبیاست. اخلاق یکی از ویژگی های او بود که از شروط دین است. اخلاق اصل همه ادیان الهی است و ایشان نمونه اخلاص بود. او مطلقا اهل ظاهر و ریا نبود.

این چهره ماندگار فلسفه گفت: یکی از خصوصیاتی که برای ما لازم است جامعیت است. برخی از ما تنها در یک حوزه تخصص داریم اما مرحوم احمدی از چند جهت جامع بود. او جامع منقول و معقول بود. جمع بین حوزه و دانشگاه و جمع بین فلسفه اسلامی و فلسفه غرب بود. او شاگرد مسلم علامه طباطبایی بود ولی به خاطر تواضعی که داشت من یک بار از زبان ایشان نشنیدم که گفته باشند من شاگرد علامه طباطبایی هستم.

وی ادامه داد: او خدمت به خلق را عبادت خود می دانست. ایشان دانشگاه تربیت مدرس قم را تاسیس کردند و دانشمندان و اساتید بزرگی تربیت کردند.

وی افزود: او یک جلد اسفار با دقت زیادی تصحیح کرد. یک صفت ایشان امانتداری بود که سعی می کرد در هر مسئولیتی حق آن را ادا کند.

اعوانی در پایان گفت: او گوش شنوا داشت. کسی که گوش شنوا ندارد علم هم ندارد. قرآن در مورد پیامبر عبارت «اُذُن» را به کار برده است و عباد الرحمان را کسانی که می نامند که حرفها را می شنوند و بهترین را انتخاب می کنند. این صفات در وجود ایشان بارز است. او حق را بدون تعارف بیان می کرد.

نجفقلی حبیبی دیگر سخنران این نشست گفت: شخصیت علمی دکتر احمدی متاسفانه در دانشگاه مطرح نشده است. کتاب بن مایه های شناخت که از آخرین اثرات ایشان است بسیار فشرده بوده و نیاز به شرح دارد. سبک نوشته ایشان فشرده است و مثل کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی است.

وی ادامه داد: کارهای اجرایی ایشان باعث شد از علم ایشان به طور خاص نتوانیم استفاده کنیم. منابعی که کتاب بن مایه های شناخت دارد نشان می دهند که دکتر احمدی عمیقا مسائل را بررسی کرده است. این کتاب چیزی شبیه اشارات ابن سیناست که مطالب زیادی را در کتاب کوچکی نوشته است.

وی افزود: دکتر احمدی باید در فضای علمی و فلسفی کشور مطرح شود. فشرده نویسی او شاید تحت تاثیر علامه طباطبایی باشد. من متاثرم که فرصت استفاده علمی از محضر ایشان نداشتم.

نجفقلی حقیقی در پایان گفت: صفات اخلاقی دکتر احمدی زبانزد همه است و در این نشست هم به آن اشاره شد. تنها چیزی که برای دکتر احمدی ملاک بود انقلاب اسلامی بود.

غلامعلی حداد عادل به عنوان سخنران دیگر این نشست در مورد ویژگی های مرحوم احمدی گفت: دکتر احمدی حساس بود که کتابی خلاف مصالح انقلاب منتشر نشود. خودش تا مطمئن نمی شد که کتاب خالی از عیب های احتمالی است اجازه چاپ نمی داد. کتابها را خودش می خواند و موضوع و سطح و زبان کتابها را اصلاح می کرد. تمام وجود او حقیقت و باور و کار و تلاش بود.

وی ادامه داد: دکتر احمدی کتاب «ژیلسون» به نام وحدت تجربه فلسفی را خوانده بود. ژیلسون منتقد جدی فلسفه غرب بود و یک بازگشت به فلسفه مسیحی توماس داشت و جزء سردمداران تفکر نوتوماسی بود.

وی افزود: احمدی به زبان خیلی علاقه داشت. فارسی، عربی، انگلیسی را خوب یاد گرفته بود. او کتاب ژیلسون را ترجمه کرد و اسم آن را نقد تفکر فلسفه غرب گذاشت که یک کار ماندگار است.

حداد عادل ادامه داد: دکتر احمدی تا چیزی را نمی فهمید نه می نوشت و نه درس می داد. احمدی در پایان نامه سراغ دکارت رفت. وی قطعا در مطالعات دکارتی در ایران سهم موثری داشت.

وی در پایان گفت: از همه خصوصیات احمدی، اخلاص او از همه بالاتر بود. از جمهوری اسلامی و انقلاب هیچ نمی خواست و اصلا در ذهنش نبود که عنوانی پیدا کند. تا آخرین لحظه اندیشه و انگیزه از او جدا نمی شد.