در نخستین روز برگزاری بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، اجرای نمایش "مرگ و شاعر" به نویسندگی نغمه ثمینی و کارگردانی کیومرث مرادی از جمله نمایش‌هایی بود که با استقبال خوب مخاطبان رو به رو شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این نمایش که از آخرین تجربه‌های همکاری مرادی در مقام کارگردان و ثمینی در مقام نویسنده است، دو فرآیند "متفاوت بودن"  و "تغییر ذائقه مخاطب" را به عنوان شاخصه‌های اصلی مورد تاکید مرادی در خود نهفته دارد.

آقای مرگ و خانم شاعر، در نمایشنامه "مرگ و شاعر" گرچه متعلق به دنیایی اسطوره‌ای و غیرواقعی هستند، اما آنقدر به آنچه همه آدمیان در ذهن و دل دارند نزدیک و همانند هستند که گویی آنها نیز یکی از همین آدم‌هایی هستند که در آروزهای خویش غوطه‌ور و بر آنند تا در لحظه‌ای خاص از زندگی به بزرگترین آروزی بشری (دانستن رمز و راز مرگ و هستی) دست پیدا کنند و راه حلی قطعی نشان بدهند.

آقای مرگ عاشق‌پیشه و خانم شاعر جستجوگر و مبارز، می‌خواهند با تحقق آروزهای مهمی که دارند، راه حلی همیشگی برای واقعیت بهتر پیدا کنند و از سختی‌ها و دشواری‌هایی که در طول سال‌ها نصیبشان بوده رهایی یابند و به آسایش و آرامش دائمی برسند. زیرا آن دو مانند هر کس دیگری باور دارند که روزی به آرزوهایشان خواهند رسید.

در نمایشنامه "مرگ و شاعر" دیالوگ‌ها به نوعی افشاکننده شخصیت نقش‌ها هستند. در واقع نویسنده با تسلطی ستودنی به شخصیت‌پردازی برای آدم‌هایش می‌پردازد. ضمن آنکه شخصیت‌ها علاوه بر اینکه بی‌مقدار و بی‌مایه سخن نمی‌گویند، اساس رفتار و منش آنها بر پایه شخصیت وجودی‌شان پایه‌ریزی‌شده است.

آنها از گذشته خود، حسرت‌ها و آروزهای خود سخن می‌رانند و همه آرزوها و رویاهای خود را با ایجاز و اقرار بیان می‌کنند. در واقع نویسنده به زبان و عناصر آن توجهی خاص دارد و در تصویرکردن موقعیت‌ها و فضاسازی‌ها به درستی از آنها بهره برده است.

در اجرا نیز مرادی با انتخاب درست بازیگران، طراحی صحنه و نورپردازی درست توانسته حرکت‌هایی متنوع و میزانسن‌هایی کم‌نقص را به تماشاگر تقدیم دارد. به همین دلیل بیراه نیست اگر بگوییم سازه‌های موجود در نمایش توانسته‌اند ترکیبی درست را با ساختار کلی متن پدید آورند.

مرادی در اجرا، همچون ثمینی در متن، با انتخاب درست عوامل صحنه، نمایش را در اکثر پرده‌ها روان و یکدست هدایت می‌کند و می‌کوشد در خلق فضاهای نمایشی در این اثر، تصویر درست و روشنی از آرزوها و خیال‌های شخصیت‌های نمایشنامه ارائه بدهد.

بازیگران نمایش نیز با دریافتی درست از خواسته کارگردان و تلاش در ایجاد خلاقیت‌های خاص حرفه بازیگری، می‌کوشند در پیاده‌کردن نقش‌های خود به بهترین نحو ممکن موفق عمل کنند و به واقع از بازی بسیار نرم و حرفه‌ای پانته‌آ بهرام در این نمایش نمی‌توان به این سادگی گذشت. بهرام با این اجرا بار دیگر به آنچه او را در این مقام رسانده و نشانده، مهر تائید می‌زند.

کارگردان در نمایش "مرگ و شاعر" با تابلوهایی که توسط بازیگران و دکور می‌سازد، به ماندگاری تصاویر در ذهن مخاطب کمک می‌کند. تماشاگر روی صحنه زن و مردی را می‌بیند که هر چند از دنیاهای متفاوتی هستند، اما وجه غریزی عشق را از آنان نمی‌توان جدا کرد.

نمایش آشکارا در عمق حرکت می‌کند و بی سر و صدا ناگهان حرف آخر را به تماشاگر می‌زند و تاثیرش را می‌گذارد و او را به کشف دنیای تازه می‌خواند. دنیایی در ورای دنیای زن و مرد روی صحنه، که تنها باید آن را از مشترکات این دو دنیا بیرون کشید و کشف کرد.

"مرگ و شاعر" متعلق به دنیای امروز و انسان امروز است، زیرا مسئله بغرنج و اساسی بشر را با تماشاگر در میان می‌گذارد و پس از نقبی اسطوره‌ای، تصمیم نهایی را به تماشاگر و تنهایی‌اش وامی‌گذارد تا او نیز بیشتر در این تجربه و این مسئله شریک و سهیم باشد.

در نمایش "مرگ و شاعر" که دیروز برای دومین و آخرین‌بار در تالار قشقایی به صحنه رفت، پانته‌آ بهرام، فرهاد قائمیان، محمدرضا حسین‌زاده و مریم کاتوزی به عنوان بازیگر حضور داشتند.