به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «رمان اسطورهای» (نقد و تحلیل جریان اسطورهگرایی در رمان فارسی) نوشته مشترک سید علی قاسمزاده و سعید بزرگبیگدلی به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب نود و هشتمین عنوان از مجموعه «درباره ادبیات» است که این ناشر چاپ میکند.
سید علی قاسمزاده عضو هیئت علمی دانشگاه امام خمینی(ره) و سعید بزرگ بیگدلی نیز عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس است. این دو پژوهشگر کتاب پیش رو را برای ایجاد تصویری روشن در رمان و پاسخگویی به پرسشهای بنیادین آن نوشتهاند. این کتاب به غیر از یک بخشِ ضمایم، ۴ بخش اصلی دارد که بخش اول آن، شامل اشاراتی موجز به بازشناسی معنایی و مفهومی رمان اسطوره است. بخش دوم به واکاوی دلایل بازگشت به روایات اسطورهای و بازتابهای مختلف آن در رماننویسی معاصر و سپس به بازخوانی سیر درزمانی پیدایش و اوجگیری رمان اسطورهای ایران پرداخته میشود. بخش سوم به تحلیل چند رمان اسطورهای اختصاص دارد و در بخش چهارم هم جمعبندی و نتیجهگیری از مطالب کتاب درج شده است.
نویسندگان کتاب معتقدند اسطوره نشانه باورمندی انسان به دریافتهایش از جهان خارج و برآورنده نیازهای مادی و روانی انسان اعصار کهن بوده است. با این وجود نباید با این تصور که رمان، پدیدهای مدرن و مربوط به زمان حال است، به این نتیجه رسید که اسطوره نمیتواند برای انسان معاصر مفید و سازنده باشد. زیرا اسطوره به زمان یا دورهای خاص وابسته نیست و پیوسته، بازنویسی، بازخوانی یا بازآفرینی میشود.
عناوین بخشهای چهارگانه این کتاب به ترتیب عبارت است از: رمان اسطورهای، بازگشت دیالکتیکی اسطوره در رماننویسی مدرن و پسامدرن، تحلیل رمانهای اسطورهای، فرجام سخن.
در این ۴ بخش، جریانشناسی رمانهای اسطورهای در ایران و رمانهای «یکلیا و تنهایی او» اثر تقی مدرسی، «تراژدی-کمدی پارس» نوشته اسماعیل فصیح، «قصه تهمینه» اثر محمد محمدعلی، «سالمرگی» نوشته اصغر الهی و «به هادس خوش آمدید» نوشته بلقیس سلیمانی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
گزینش نام سیاوش انتخابی نمادین و هدفمند است تا بدین وسیله به مظلومیت، پاکی و قداست او و مسئله اصلی، یعنی مضمون فرزندکشی، اشاره شود. نام اسطورهای سیاوش، داستان پسری را باز میگوید که به خواست پدر به جنگ دشمن فرستاده و کشته میشود. جالب اینجاست که در سالمرگی نیز پشیمانی پدر از فرستادن سیاوش به جنگ، درست همانند کیکاووس است که پس از کشته شدن سیاوشِ اسطورهای به عذاب وجدان دچار شده بود:
مرگ سیاوش، شهادت او کمرم را شکسته بود. به کسی بروز ندادم، به هقهق افتادم. سیاوش اولادم بود. مفتمفت از دستم رفته بود. (ص ۵۸)
شهادت سیاوش علاوه بر تکمیل کهنالگوی قربانی، تاکیدی بر این باور نمادین اسطورهای است که قربانی شدن، تقاص گناهانی است که آدمهای نسل پیش مرتکب شدهاند. تردامنی مادر، بیوفایی پدربزرگ به عهدی که با خدا داشته، زندگی نابسامان مادربزرگ مادری که فرزندان متعددش را بر سر راه نهاده، ظلمی که آقاجان در حق زنانش روا داشته و ... وی برای نمایش این مظلومیت حتا به اشاره آشکار نام سیاوش اکتفا نمیکند، بلکه برای تقویت این مضمون اسطورهای، پیوسته از نمایهها یا کارکردهای نمایهای و هستهای، مثل بیان مظلومیت فرزندان آدم و تنهایی و مظلومیت امام حسین (ع) بهره میگیرد.
این کتاب با ۳۸۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.