مجلهمهر: #بلوچستان_امن_ است. این مهم ترین و کلیدیترین جمله این روزهای فعالان مجازی بلوچ است تا با کلیشهایترین ذهنیت شکل گرفته در ذهن مردم درباره سرزمین وسیعشان مبارزه کنند. کلیشهای که زخمهای زیادی را بر دل سیستانیها و بلوچیها زده و رفت و آمد مردم کشور را به پهناورترین استان کشور کم کردهاست. در سالهای اخیرفعالیت سیستان و بلوچستانیهای زیادی را در فضای مجازی شاهد بودیم که اخبار استانشان را خودشان مستقیم و بیواسطه به مردم میرساندند. «مبین بلوچ» نیز یکی از همان جوانهای فعال فضای مجازی است که سعی دارد چهره دیگری را از سرزمینش را به مردم معرفی کرده. چهرهای که شبیه هیچکدام از تعریفهای قدیمی تلویزیون و سینما نیست. او با راه انداختن یک گروه گردشگری و ایجاد صفحات مجازی در توییتر و اینستاگرام گردشگران ایرانی و خارجی زیادی را راهی این استان کردهاست. پسری که بیخیال فعالیتهای کسب و کارش شده و همه خانه و زندگی و حتی ماشین شخصیاش را برای هدفش گذاشتهاست تا گردشگری استانش حال خوبی پیدا کند و آن نگاه کلیشهای مردم به سیستان و بلوچستان تغییر کند. همین موضوع بهانهای شد با این فعال بلوچستانی گفتگو کردیم.
نوروز امسال جای سوزن انداختن نبود
مبین سه سال پیش یک هشتگ چالشی راه انداخت به نام #بلوچستان_امن_است تا ذهنیت اشتباهی را که درباره سیستان و بلوچستان وجود دارد اصلاح کند. مبین در این باره میگوید:«هرچه فیلم ترور و موادمخدر است در بلوچستان رخ میدهد. هرچه نا امنی بود از بلوچستان مخابره شدهاست. سه سال پیش هشتگ #بلوچستان_امن_است را راه انداختم و از طبیعتگردها و گردشگرها دعوت کردم که به این منطقه بیایند و یک سری کارها انجام دادیم که سال قبل به اوج رسید تا سفر به بلوچستان کلید بخورد واقعا مناطقی چون درک، بریس و چابهار به گونهایست که برای دیدنشان بیش از یک تورنیاز است. خود جاذبههای گردشگری چابهار نیاز به یک هفته زمان دارد و همین کارها باعث شد در سطح کشوری دیده شود. به طوریکه نوروز امسال اینجا جای سوزن انداختن نبود و نمیتوانستیم خدمات بدهیم.امید داریم گردشگری روز به روز بهتر شود. هدف ما درآمدزایی بومیهای منطقه از حضور گردشگران است. گردشگری تنها چیزی است که درآمدش به طور مستقیم به مردم اینجا تزریق میشود.»
تغییر ذهنیت مردم از سیستان و بلوچستان از درآمدزایی مهمتر است
از دغدغه های مهم فعالان فرهنگی و مجازی خطه سیستان و بلوچستان ذهنیت های غلط مردم کشور نسبت به این منطقه است. و مبین میگوید که تغییر این ذهنیت حتی از درآمدزایی نیز برایش مهمتر است:«ناامنی، قاچاق، تندرویهای مذهبی، وهابیت ذهنیت غلط مردم نسبت به سیستان بلوچستان است. چند وقت پیش در یک دانشگاهی دعوت شده بودم که درباره فعالیتهایم حرف بزنم. دانشجویان سوالات زیادی آماده کرده بودند تا در بپرسند. محتوای حرفها و سوالهایشان به خوبی نشان میداداز سیستان و بلوچستان مواد مخدر، عبدالمالک ریگی و اینطور چیزها در ذهنشان ماندهاست و رونق گردشگری میتواند این موضوع را حل کند. چون گردشگری به هرچیزی مربوط است و وقتی که گردشگر اینجا میآید و با مردم مواجه میشود میبیند چقدر چیزی که درباره اینجا فکر میکرده با چیزی که میبیند تفاوت دارد. گاهی میگویند بلوچها وهابی هستند از عربستان پول میگیرند که شیعهها را از بین ببرند یا اینکه بلوچها نمیگذارند زنهایشان از خانه بیرون برود. اصلا اینطور نیست. شاید بگویم این تغییر ذهنیت برایم از درآمدزایی برای استان مهمتر است. نه اینکه درآمدزایی مهم نباشد اما این اول باید این ذهنیت و نگاه به استان بزرگ سیستان و بلوچستان تغییر کند.»
بلوچستان را با عبدالمالک ریگی نشناسید!
مردم کشور سیستان و بلوچستان را با چه نامها و آدرسهایی میشناسند. این آدرسهای غلط و نیمهکاره را چه کسانی به مردم دادهاند. این آدرسهای غلط سبب چه اتفاقهایی شدهاست. مبین میگوید صداوسیما در شکلگیری این موضوع مقصر اصلی است:«بسیاری از مردم اصلا سیستان و بلوچستان را نمیشناختند و چیزی از این منطقه نمیدانستند و یکباره با عبدالمالک ریگی بلوچها را شناختند و این بسیار به ضرر ما شد. طوری که من وقتی در دانشگاه درباره سیستان و بلوچستان حرف میزدم کسی گفت ما شنیدهایم شما در خانههایتان عکس عبدالمالک ریگی را زدهاید. در صورتیکه اینطور نیست. من به شما قول میدهم هیچکس بیشتر از سیستان و بلوچستانیها از ریگی بدش نمیآید. چون بعد از اتفاقات ریگی مرز بسته شد و مردم بلوچستان بزرگترین ضربه را خوردند. چون درآمدشان از طریق مرز بود و با آن زندگی میکردند اما این درآمد به طور کلی با بستن مرز قطع شد. هنوز مردم وقتی نام ریگی را میشنوند یا عبدالمالک ریگی میافتند در صورتی که ریگی طایفه بسیار بزرگی از مردم ماست و مردم سیستان و بلوچستان ضربه سختی از این موضوع خوردند.»
خودم مردم بلوچ مهمترین جاذبه گردشگری ما هستند
از مبین پرسیدیم خودش بگوید که دوست دارد مردم کشور بلوچستان را با چه چیزهایی بشناسند و مبین گفت:« یک مهمان آلمانی داشتم که یزد بود. بقیه توریستها توصیه کردند بودند که استان ما هم بیاید. عکس های ما رادیده بود و خواست بیاید. سوار اتوبوس که شده بود خوابش میبرد و وقتی جی پی اس را چک کرد دید لب مرز پاکستان است و میترسد و میگوید وای بدبخت شدم من خوابم برده و اتوبوس آمده پاکستان. یعنی هیچ شناختی از مردم اینجا وجود ندارد. در صورتی که اینجا لب مرز پاکستان است اما همه چیز بسیار متفاوت است. از من بپرسید میگویم اولین جاذبه استان ما مردمش هستند.دوست دارم وقتی درباره بلوچ صحبت میشود زبان بلوچی به یاد بیاید. زبان بلوچی یکی از کاملترین زبانهای ایران که در طول زمان دچار آسیب نشدهاست. سیستان و بلوچستان آنقدر جاذبه گردشگری دارد که هرکدام از این مناطق میتواند برای یک استان و یا کشور کافی باشد. اما من دوست دارم گردشگرها برای خاطر مردم بلوچ و فرهنگی بلوچی به این منطقه سفر کنند.»
جاذبههای ما از کشورهای اروپایی هم بیشتر است
جاذبههای گردشگری استان سیستان و بلوچستان شاید ناشناختهترین مکانهای توریستی کشور است که به گفته مبین هرکدام از جاذبههایش برای یک کشور کافیست:«سیستان و بلوچستان جغرافیای عجیبی دارد. وسعتش به اندازه چندین کشور اروپایی است. استانی که قطرش حدود ۵۰۰ کیلومتر است. در دنیا فقط ۵ نقطه از کویر به دریا میرسد که دوتای آن در استان ماست. اما فقط یک جا هست که کنار دریا پیادهروی شترها را هم میبینید. فقط یک جا هست که تلاقی نخل و کویر و دریاست. پلانکتون های دریای بلوچستان را ببینید. بسیاری از عکسهای منتشر شده را خودم گرفتهام. فیتو پلانکتونها موجود تک سلولی هستند که خوراک نهنگ هستند که شبها نور عجیبی به ساحل میدهند و شبها کامل ساحل را روشن میکنند. با چشم غیرمسلح دیده نمیشوند اما نورشان عجیب است. ما در سیستان بلوچستان چنین چیزهایی داریم. سال گذشته که عکسهایشان را منتشر کردم وقتی یک گروه گردشگری آمدند همه میپرسیدند این فیتوپلانکتونها را کجا هستند؟»
گردشگران سیستان و بلوچستان سفیران ما هستند
مبین میگوید که زندگیاش را به پای کارش ریختهاست و همه کار میکند که سرزمین مادریاش جان تازهای بگیرد برای همین کار صادرات و وارداتش را تعطیل کرد و همه فکر و ذکرش را روی کارش گذاشت. او درباره تهران نماندنش گفت:«تهران که هیچ من خیلی شرایط داشتم که کشوری حتی مثل امارات زندگی کنم ولی یک حس وطن دوستی و دلبستگی به خاک محل تولدم و مردم چابهار مرا نگه داشت. حتی تهران هم نمیتوانم زندگی کنم. اصلا نمیتوانم اینجا را ترک کنم. شاید خیلی کارها میتوانستم بکنم تا وضع مالیم هم بهتر شود اما دنبال هدفم هستم.انتقال واقعیتهای جامعه بلوچ و توسعه گردشگری و درآمدزایی مردم بومی بلوچستان هدف من است. برای همین خیلی زحمت کشیدهام.خیلی از شخصیتهایی که اینجا میآیند از اینجا چیزهایی نوشتهاست که میتواند به این تغییر ذهنیت باقی مردم کمک کند. مثلا همین چهرههای فضای مجازی و اینستاگرامی. برخی وقتی به سمت این سوار هواپیما میشوند با این ذهنیت میآیند که سالم برگردند اما من اینجا به چشم خودم دیدهام که تاریخ بلیطهایشان را تغییر میدهند تا بیشتر بمانند. من به این موضوع اصلا تجاری نگاه نمیکنم. من گردشگران سیستان و بلوچستان را به چشم مسافر نمیبینم بلکه به چشم سفیرانی میبینم که وقتی از اینجا رفتند برای بلوچستان تبلیغ کنند برای همین زندگیام را پای این کار گذاشتم.»