به گزارش خبرنگار مهر، ساسان مؤیدی یکی از عکاسان شناختهشده و بنام کشورکه تصویرهای زیادی را از جنگها و اتفاقات ایران به ثبت رسانده. عکاسی که روایتهای زیادی از روزهای جبهه و حملات هوایی به تهران را به یادگار گذاشته است. مؤیدی در ۱۹۳ مأموریت جبهههای جنگ هشتساله ایران حضور داشت که حاصل آن ثبت ۱۲ هزار تصویر از آن دوران است که یکی از بهترین مجموعههای عکس جنگ دفاع مقدس ایران به شمار میرود.
ساسان مؤیدی در گفتگو با خبرنگار مهر در بندرعباس در خصوص آغاز فعالیت خود در عرصه عکاسی گفت: فعالیت خود را از سال ۵۵ در تلویزیون آموزشی شروع کردم. دوره عکاسی، فیلمبرداری و تدوین را در آنجا گذراندم و بعد در سال ۵۶ در مجله سروش که تنها مجله تخصصی هنر در آن زمان بود زیر نظر بهمن جلالی فعالیت خودم را ادامه دادم.بیشتر فعالیتهای آن زمان را زیر نظر بهمن جلالی که بیشترین تأثیر را بر روی من گذاشت در این مجله داشتم.
وی توضیح داد: با شروع جنگ ایران و عراق به جبهههای جنگ رفتم و عکسهای زیادی را به ثبت رساندم بعدازآن هم در مبادله اسرای ایرانی و عراقی حضور داشتم و عکسهای زیادی را از ورود آزادگان به ایران به ثبت رساندم که تمامی این عکسها و حضورم در میدانهای جنگی باعث شد که بهعنوان عکاس جنگ شناخته شوم.
این فعال هنری در مرور خاطرات دوران جنگ و ثبت عکسهایش بیان کرد: در ۱۹۳ مأموریت جبهههای جنگ حضور داشتم که تنها ۱۲ مأموریت را از من پذیرفتند اما هیچگاه مانع رفتن من به خط های مقدم نشد زیرا با گروهای سپاه و بسیج داوطلبانه راهی خط های مقدم میشدم و یا در کنار رزمندگان به عملیات میرفتم.و تنها به این فکر میکردم که اتفاقات جنگ باید ثبت شود چون راه دیگری برای اطلاعرسانی وجود ندارد و مانند الآن نبود.
مؤیدی در ادامه صحبتهایش درباره گرایشش به عکاسی جنگ را اینگونه توضیح داد: کار من عکاسی مستند است و عشق به عکاسی باعث شد به سمت عکاسی جنگ بروم عکسهای دیگری غیر از جنگ هم به ثبت رساندهام اینکه چرا عکسهای جنگ من بیشتر دیده شد و من را بهعنوان یک عکاس جنگ معرفی کرد نمیدانم.
این عکاس جنگ افزود: دغدغههای ذهنی زیادی دارم که درباره اشان عکاسی کردم و یا بهصورت مجموعه ارائهشده اما کمتر دیدهشده.حتی در دهه ۹۰ به مناطق جنگی کردنشین عراق رفتم، در آزادی کوبانی و شنگال بودم که البته هنوز نتوانستم عکسهای جنگ این مناطق را بهصورت کامل نشان دهم.
این فعال هنری در پاسخ به این پرسش که چرا عکسهای دوران جنگ تماماً سیاهوسفید است عنوان کرد: امکانات در آن دوران بسیار کم بود و با حداقل امکانات در آن شرایط باید عکاسی میکردیم خب مطمنا در روزهای جنگ زیبایی هنری و معانی رایج در عکاسی معنی نداشت و تنها همین نگاتیوهای سیاهوسفید در اختیارمان بود.
مؤیدی در بخش دیگری از صحبتهای خود در مورد یکی از مجموعههای خود به نام آغوش که بسیار موردعلاقهاش است گفت: مجموعه آغوش را خیلی دوست دارم زیرا لحظاتی از زیستن و یا مرگ را با در آغوش کشیدن دو نفر نشان میدهد در این مجموعه عکسهایی از مادر و کودکی در حلبچه، ورود آزادگان، خداحافظی مادر و فرزند و زلزله بم وجود دارد که جزو دوستداشتنیهایم محسوب میشوند.
این عکاس بیان داشت: عکسهای زیادی از ۴۰ سال تهران درگذر زماندارم و همچنان در حال گستردهتر شدن است، عادت ندارم به خروجی عکسهای فکر کنم چون اعتقاددارم که عکس خودبهخود راه خودش را برای نمایش پیدا میکند همینطور که تاکنون در هیچ مسابقه عکاسی شرکت نکردم.
این فعال هنری در پاسخ به این پرسش که آیا تابهحال در حین عکاسی تحت تأثیر شرایط قرارگرفتهاید انقدر که نتوانید عکاسی کنید و دوربین را به کناری بگذارید گفت: من اول عکس میگیرم بعد گریه میکنم، شاید سنگدل باشم اما در بدترین شرایط هم هیچگاه دستم را از روی شاتر دوربین برنداشتم.
مؤیدی درباره تأثیر شرایط جنگ و اتفاقات دلخراشی که در آن حضور داشت بر روی خودش گفت: مطمنا بیتأثیر نبوده میتوان مثالی بزنم که بعد از بمبارانهای ۵۰ روزه در تهران و دیدن اجساد کودکان در زیر آوار تا چندین سال بعد کابوس میدیدم و در تمام این مدت خواب میدیدم که فرزندان خودم را از زیر آوار بیرون میآورم.بعد از آنهم این دغدغهها ادامه داشت حضورم در جنگ عراق و دیدن دختران ایزدی تأثیر زیادی در من گذاشت.
این عکاس جنگ در قسمت دیگری از مصاحبه پیرامون ورود تکنولوژی بهویژه عکاسی با موبایل گفت: عکاسی با موبایل توانسته خیلی چیزها را در دنیای عکاسی تغییر دهد. هیچگاه موبایل را دشمن عکاسی ندیدهام اما ازآنجاییکه ذهن داستانپردازی دارم و در عکسهایم به دنبال روایت میگردم اعتقاددارم که عکس خودش باید زبان سخن باشد.
این فعال هنری عنوان کرد: نوشتن توضیح و یا زیرنویس برای عکسها را یکی از راههای تشریح عکس میدانم اما هنوز نتوانستم با آن کنار بیایم چون اعتقاددارم عکس خودش باید روایتش را بیان کند.
مؤیدی تشریح کرد: درگذشته حق انتخابی برای ابزار نبود و با محدودیتهای زیادی روبهرو بودیم اما مسائل اجتماعی و سوژه ارتباط مستقیمی با نوع عکاسی و انتخاب رنگ و یا سیاهوسفیدی عکس دارد مثلاً مگر میشود شما از نوع فرهنگ و یا پوشش مردمان یک منطقه عکاسی کنید اما سیاهوسفید باشد؟
این عکاس جنگ اذعان داشت: تنها ۱۰ درصد عکسهایی که گرفتهام دیدهشده زیرا فکر میکنم انتشار عکسها نیاز به زمان مناسب دارد اما مجموعههایی که روی انها کارکردهام را جدا کرده و هر وقت زمان را مناسب دیدم ارائه میدهم.
وی در خصوص عکاسی در هرمزگان نیز گفت: بهترین مجموعهام در هرمزگان مربوط به لافت در جزیره قشم میشود، از سال ۸۰ که شروع به ایرانگردی کردم در ۱۳ یا ۱۴ سفر جزیره لافت را عکاسی کردم و بالای ۱۵۰ فرم از تمام جنبههای شهر مثل مردم، نوع پوشش و بادگیرها عکس گرفتهام.
مؤیدی در پایان گفت: با توجه به پیشرفت تکنولوژی و وجود امکانات باید از جوانان عکاس انتظار شکستن خیلی از خط قرمزها را داشت زیرا برای عکاسی باید شجاع بود و نترسید شاید نتوانند آن را ارائه کنند اما باید عکس بگیرند و تصاویر را به ثبت برسانند.