خبرگزاری مهر، گروه استان ها: به دماوند آمده بود، او را که دیدم یاد حجاب های اصیل اوایل انقلاب افتادم، حجابی که تار مویی از سر زن مسلمان پیدا نبود و دختران و بانوان سرزمین من در حالی که در عرصه های فعالیت انقلاب اسلامی فعالیت داشتند، به حفظ حجاب خود نیز پایبندتر بودند.
آن روزها نقش زنان و دختران در مبارزات انقلابی با رژیم طاغوت، پشتیبانی جبهه و جنگ، علم آموزی و تحصیل و فرزند آوری و تربیت نسل جدید و ...پر رنگ بود.
حالا خانمی را می دیدم، که می گوید حدود نیم قرن است، مسلمان شده و در ایران زندگی می کند، او حجاب را برای خود برگزیده است، اما اعتقاد دارد، باید عاشق حجاب بود.
اسم او «صدیقه» است، این اسم را بعد از مسلمان شدن برای خود برگزیده است، شخصیتی خشک و در عین حال جذاب دارد، اما شخصیت او هرچه است، با اعتقادات و دینش گره خورده و به خوبی مشخص است، که «صدیقه» مسلمان است.
او معتقد است، علت اسلام آوردنش فلسفی است، به قدری که زمانی که از اسلام آوردنش سخن می گوید اشک در چشمانش حلقه می زند، او از مخالفان سر سخت بی حجابی است و سخت به عفاف و حجاب نیازمند است.
با او که برای شرکت در همایشی به دماوند آمده بود و فارسی حرف زدن را خوب بلد نبود، دقایقی هم کلام شدم، حاصل آن را در ادامه می خوانید:
* از خودت برایمان بیشتر بگو:
من صدیقه هستم، در آمریکا و در خانواده ای کاتولیک و مسیحی به دنیا آمدم.
* چه شد که تصمیم گرفتی مسلمان شوی؟
پس از مدتی احساس کردم در دین ما چیزهایی کم است، ذهن من پر از سوال های بی جواب بود، سن من حدود ۱۲ سال بود.
نیاز به دین کامل تری داشتم و به همین علت شروع به مطالعه در چند دین دیگر کردم، چیزی از اسلام نمی دانستم و آن چه آن روزها می دانستم، خوب نبود، برادرم قبل از من مسلمان شده بود، او در مورد اسلام به من توضیحاتی داد، راهنمایی ام کرد تا بیشتر مطالعه کنم و بیشتر بدانم.
زمانی که مطالعات و تحقیقاتم کامل شد، اسلام را انتخاب کردم و در واقع افتخار مسلمان شدنم را به برادرم مدیون هستم.
* چه توصیه ای به زنان ایرانی داری؟
حجابشان را حفظ کنند، فقط همین، همه چیز در همین توصیه نهفته است.
اعتقاد من این است، که اگر حجاب باشد، همه چیز است، حجاب قدم اول خوشبختی است.
* از چه زمانی در ایران هستی؟
من از قبل از انقلاب اسلامی به ایران آمدم و در این کشور زندگی می کنم.
ایران و فرهنگ مردم این کشور را دوست دارم، خون گرم هستند.
* وضع حجاب بانوان ایرانی را چطور ارزیابی می کنی؟
موقع انقلاب اسلامی، ماشاء الله حجاب خانم های ایرانی خوب بود، اما ریز ریز و کم کم حجاب آن ها شُل شد، و الان باید بگویم حجاب برخی خانم های ایرانی خوب نیست، حجابشان شُل است.
* چند سال است، که مسلمان شدی؟
قبل از انقلاب شما من مسلمان شدم، الان ۳۹ سال است، که انقلاب اسلامی پیروز شده و من چند سال قبل از آن مسلمان شدم، حدود ۴۵ سال قبل.
خواستم در مورد اسلام بیشتر بیاموزم و مطالعه ام بیشتر باشد، برای همین به حوزه دعوت شدم.
* چند نفر دیگر همراه خودت مسلمان شدند؟
الحمدالله افراد زیادی در خانواده من و همراهم مسلمان شدند، خدا را شکر.
* از این که ایران زندگی می کنی چه حسی داری؟
ایران ماشاء الله خوب است، من آن روزها برای تحصیل دروس حوزه به قم آمدم و دروس اسلامی را خیلی محکم دیدم و ترجیح دادم در این کشور بمانم.
عاشق تحصیل در حوزه هستم و دوست دارم با مسلمانان بیش از پیش آمیخته شوم.
* از اسلام چه آموختی؟
خیلی چیزها از اسلام آموختم، اما مهم ترین چیزی که از این دین آموختم احترام گذاشتن به خود است، اسلام به من آموخت برای خود ارزش قائل شوم و همین امر سبب شد، تا در نگاهم، افکارم، اخلاقم و همه چیز من تفاوت ایجاد شود و بهبود یابد و از این بابت خوشحال هستم.
* اسمت قبل از مسلمان شدن چه بود؟
اسم من الان « صدیقه» است، اسم قبل از مسلمان شدنم را نمی گویم، چون من صدیقه را دوست دارم، اسم فاطمه زهرا(س) است، اسمم را عوض کردم و دیگر اسم قبلی خود را فراموش کردم و تمایلی به گفتن آن ندارم.