به گزارش خبرنگار مهر، بیستوپنجمین جشنواره ملی هنرهای تجسمی جوانان با حمایت دفتر هنرهای تجسمی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامیاستان آذربایجان شرقی، موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر و همکاری ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها به منظور رقابت در عرصه خلاقیتهای هنری، ارتقای تخصصی هنرجویان و با هدف شناسایی و معرفی جوانان با توجه به مؤلفه شایستگی و ارتباط هنری هنرمندان جوان سراسر کشور با حضور استادان با سابقه دانشگاهی و هنرمندان ۲۶ تا ۳۰ مرداد ماه امسال در تبریز برگزار می شود.
غلامعلی طاهری استاد دانشگاه و هنرمند نقاش باسابقه به بهانه برگزاری این جشنواره و همچنین قانون پیشنهادی مجلس شورای اسلامی مبنی بر جلوگیری از جذب بازنشستگان با هدف به کارگیری جوانان و نخبگان جویای کار، یادداشتی در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده که به شرح زیر است.
«همان طور که می دانید جشنوارهای به نام و برای جوانان با عنوان «جشنواره ملی هنرهای تجسمی جوانان» برگزار می شود. در اولین دوره و به دفعات بنده به عنوان استاد مدعو در کارگاه های نقاشی این جشنواره حضور داشتم که البته مربوط به حدود ۲۵ سال پیش بوده است. در خصوص درست یا غلط بودن و یا بازدهی لازم و مورد نیاز جامعه هنری امروز این جشنواره صحبت نمی کنم چراکه مقوله ای است که باید در فرصتی دیگر به آن پرداخته شود، اما از آنجایی که سال های زیادی است اعضای شورای سیاست گذاری، دبیران و اساتیدی ثابت از سوی مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره این جشنواره را به عهده دارند، ضمن احترام به این عزیزان به نظر می رسد این امر نشانه بی توجهی به نسل جوان است و تشکیل نوعی شرکت غیرانتفاعی را تداعی می کند.
آیا بهتر نیست بر اساس شعار جوان گرایی دولت داوزدهم برای جشنواره ای که مربوط به جوانان است، از استادان مجرب جوان بهره مند شویم و اساتید پیشکسوتی که در سنین بالای ۶۰ سال و گاهی ۷۰ سال دارند، در اموری که با سن و سال شان هماهنگ و مناسب با شأن و موقعیت شان باشد، بپردازند؟
عجیب است نسلی که ۳۰ سال پیش به عنوان استاد، داور و دبیر به جشنواره ها دعوت می شدند، امروز هم همچنان در این سمت ها خوانده و دعوت می شوند، حال اینکه یقیناً در طول این سالها از میان همین جوانهایی که در جشنواره ملی هنرهای تجسمی جوانان شرکت می کردند، هنرمندان بزرگی رشد کرده و استاد شده اند و شاید بهتر از نسل قبلی بتوانند این امور را اداره کنند که متاسفانه با این سیاست غلط و شیوه مدیریت نادرست، اصلا دیده نمی شوند و اجازه حضور در عرصه جشنواره های ملی را به عنوان استاد پیدا نمی کنند، گویا قحط الرجال است!
البته حضور اساتید پیشکسوت به عنوان رییس جشنواره و شرکت در یکی دو جلسه شورای سیاستگذاری لازم و خوب است و می تواند در انتقال تجربه کمک کند، اما به عنوان استادی که یک هفته از صبح تا غروب تابستان، در روستاها و مناطقی خارج از شهر و در بافت روستایی یا در کارگاه های آموزشی با نوجوانان و جوانان کار کند یا راهنمایی و تدریس داشته باشد، یقینا نه در مقام اوست و نه در توانش!
عجیب تر اینکه یک استاد زن در این جشنواره حضور ندارد، در حالی که در جشنواره ملی هنرهای تجسمی جوانان، هنرمندان جوان دختر نیز شرکت دارند.
من در همان سال ها نسبت به این سیاست غیراصولی اعتراض داشتم و هم اکنون نیز این روند را نادرست میدانم و حتما لازم می دانم در سیاست گذاری دوره های بعدی این جشنواره و حتی جشنواره هنرهای تجسمی فجر بازنگری صورت گیرد و این نقیصه مرتفع و اصلاح شود تا جامعه جوان هنری که به صورت روزافزون به لحاظ کمی و کیفی در حال رشد است، نسبت به این انحصارطلبی و بی توجهی به نسل جوان، سرخورده و نامید نشوند که صد البته این امر برخلاف سیاست کلان فرهنگی کشور، رویکرد دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تدبیر و امید و جوان گرایی است.
جوانان توانمند باید بتوانند در تصمیمگیری، برنامه ریزی و هدایت جشنواره ها به کار گمارده شوند و حضوری فعال داشته باشند. به جوانان اعتماد کنید.»