به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «طبیعت بحرانی و جامعه در معرض تهدید» (میراث جامعهشناسی الریشبک) نوشته سامان یوسفوند و زینب مرادی به تازگی توسط نشر گلآذین منتشر راهی بازار نشر شده است.
الریش بک، یکی از مهمترین جامعهشناسان معاصر است که به نقد نظریههای جامعهشناسی کلاسیک پرداخته و مهمترین مشکل نظریههای جامعهشناسی را در این عنوان کرده که از حیات عمومی و آرمان اولیه اخلاقی و سیاسی جامعهشناسی به عنوان علم رهاییبخش فاصله گرفتهاند و واقعیتهای جهان اجتماعی امروزی کمتر در چارچوب تحلیلی آنها قابل بحث است. این متفکر در تفسیر جامعهای که گرفتار عقل افسرده، طبیعی بحرانی و جامعهای در معرض تهدید است، گفته که در شرایط کنونی فاجعه اصلی این است که ما دیگر قادر به تشخیص فاجعه نیستیم.
مولفان این کتاب هر دو از متولدین سال ۶۸ و محققان جوان هستند که در این کتاب به نقد و بررسی آرای الریش بک پرداختهاند. این کتاب، با در نظر گرفتن اهمیت نظریههای جامعهشناسی کلاسیک و معاصر، مبنای تحلیل و تفسیر خود را بر آراء و اندیشه این جامعهشناس گذاشته است. به این ترتیب، ابعاد مهم و زیربنای نظریه جامعهشناختی الریش بک در مقام یک جامعهشناس منتقد دنیای مدرن بیان میشود.
به زعم بک، تشریح و تفسیر رخدادهای سیاسی و اجتماعی از قبیل جنگ، جرم و جنایت، تروریسم و ... در جامعه مخاطرهآمیز با شکست واژگان روبرو شده است. ما در دنیایی با مفاهیم زامبی و از مد افتاده زندگی میکنیم، با این مفاهیم فکر میکنیم و به عمل میپردازیم؛ مفاهیمی که مردهاند اما به حاکمیت بر تفکر و عمل ما ادامه میدهند.
انتشار آثار بک با رویکرد جدید، او را بین جامعهشناسان و همچنین فعالان سیاسی و عموم مردم، به شهرت ملی و بینالمللی رسانده است. آنچه در کار این متفکر جالب توجه بوده، این است که پدیدههای اجتماعیِ ظاهرا بیارتباط باهم، همچون بحران زیستبومی، ایدز، فمینیسم، توسعه رسانههای ارتباط جمعی، مصرفگرایی، اخلاق خود-بالندگی و افول شکلهای آشکار خصومت طبقهای در بستر دموکراسیهای رفاهی، همه را زیر پوشش موضوع «جامعه مخاطرهآمیز» در آورد.
کتاب پیش رو، ۷ فصل یا گفتار دارد که به ترتیب عبارتاند از:
مبانی مفهومی، مدرنیته در گذار، جامعه و طبیعت، جامعه مخاطرهآمیز جهانی، جامعهشناسی جهانوطنی، الریش یک از دیدگاه دیگران، میراث جامعهشناسی الریش بک.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
مدتها پیش در سال ۱۹۲۷ جان دیویی تقریبا خواستار «شرایطی که تحت آن یک جامعه بزرگ به یک اجتماع بزرگتر تبدیل شود» شد. او بین تصمیمگیریهای اجباری جمعی از یک طرف و پیامدهای آنها از طرف دیگر تمایز قائل شد. وی عقیده مذکور را با این نظریهای که یک حوزه عمومی تنها در نقطه کانونی ارتباطات عمومی ظهور میکند، مرتبط کرده بود. این امر تا زمانی که آنها در مورد عواقب مسئلهمندی تصمیماتی بیدار میکند و شروع به برقراری ارتباط با دیگران میکنند، رخ نمیدهد. این ارتباطات است که رضایتمندی آنها از اوضاع جهان را میلرزاند، آنها را در مورد پیامدهای تصمیماتشان نگران میسازد و یک حوزه عمومی و اجتماع بالقوه کنشی ایجاد میکند.
بک قائل به یک مخاطره جهانی است - یا به عبارت دقیقتر، مرحلهبندی و ادراک مخاطره جهانی است - که اجتماعات فرضی را در سراسر انواع مرزبندیها ایجاد میکند. این امر همان بازاندیشانه بودن مخاطره جهانی است که ارتباط متقابل بین حوزه عمومی و جهانیسازی را ایجاد میکند.
بک مبادله بین جامعهشناسان آمریکایی و اروپایی را پیشنهاد میکند. وی معتقد است که سنت آمریکایی تا حد زیادی تحت تاثیر جامعهشناس اروپایی، جرج زیمل، بوده که گرایشات جهانوطنی داشته است. بک خود را به عنوان ادامهدهنده این سنت میداند، اما از آن برای رهایی عصر جهانی استفاده میکند.
این کتاب با ۴۴۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.