خبرگزاری مهر-گروه هنر-محمد صابری: هرچند تصویب متن اصلی قانون «ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان» که در قالب طرح در مجلس مطرح شده بود و ابلاغ آن از سوی رییس جمهوری به دستگاههای اجرایی به بهار سال ۹۵ بازمیگردد و بعد از آن در پاییز ۹۶ رییس سازمان بازرسی کل کشور برای تسریع در اجرای آن به همه نهادها اولتیماتوم داده بود، اما حالا و در تابستان ۹۷ این قانون باردیگر بهواسطه تصویب برخی اصلاحات به صدر خبرها بازگشته است.
سابقه این طرح البته به اواخر دهه ۸۰ بازمیگردد و در تمام این سالها تحلیلهای مثبت و منفی حولوحوش آن به حد کفایت مطرح شده است اما به نظر میرسد آنچه امروز بهعنوان متن صریح «قانون» در دست است، در مرحله «اجرا» هنوز هم با ابهاماتی مواجه است.
فارغ از نکاتی که درباره برزمین ماندن این قانون ۲ ساله میتوان در حوزههای مختلف مطرح کرد، به طور خاص و ناظر به انتصابات صورت گرفته در سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این بازه زمانی، به نظر میرسد نه فقط در تغییر وضعیت مدیران بازنشسته سابق ارادهای وجود ندارد که در انتصابات جدید هم این ملاحظه لحاظ نشده است.
بازنشستههای سکاندار سینما
راهاندازی سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات در سطح کلان دولت و اظهارنظر صریح دبیران جشنوارههای سینمایی درباره بودجه برگزاری و انتشار فهرست حمایتهای مالی از پروژههای سینمایی در سطح مدیران سینمایی در دوره اخیر نشان از رویکردی دارد که مدیران دولتی تلاش بسیاری دارند با برند «شفافسازی» آن را تبلیغ کنند؛ رویکردی که هرچند میتوان آن را مبارک دانست اما تا تحقق کامل «شفافیت» فاصلهای زیاد دارد.
درباره ترکیب و کارنامه مدیران هم هرچند وزارت ارشاد چند هفته پیش تلاش کرد با انتشار فهرست «مدارک تحصیلی» مدیران زیرمجموعه خود بخشی از فقدان شفافیت در این حوزه را جبران کند اما هنوز برای اطلاع از وضعیت شغلی و بهطور مصداقی اطلاع از بازنشستگی مدیران شاغل در این وزارتخانه هیچ مرجع رسمیای در دست نیست و برهمین اساس هم برخی رسانهها به واسطه جستجو در رزومه غیررسمی مدیران، فهرستی را از تغییرات احتمالی مدیران سینمایی پس از ابلاغ قانون ممنوعیت بهکارگیری بازنشستگان فراهم آوردند.
فصل مشترک فهرستهای منتشر شده نام محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی است؛ مدیری که میدانیم از سال ۶۱ بهصورت رسمی عهدهدار مدیریت ارزشیابی و نظارت در سینما بوده و در سالهای پس از آن هم با تجربههای مدیریتی متفاوت در سطوح مختلف همواره از چهرههای حاضر و تاثیرگذار بر سیاستهای کلان سینمای ایران در دهههای ۶۰ و ۷۰ بودهاست.
حیدریان در مقطعی از مدیران تأثیرگذار سازمان صداوسیما نیز محسوب میشد و تکیه ۶ ساله او بر کرسی مدیریت سیمافیلم و حضور سهسالهاش در شبکه جهانی جامجم از بخشهای مهم کارنامه فعالیت مدیریتی او در سازمان صدا و سیما محسوب میشود.
حیدریان از اصلیترین گزینههای تغییر در راستای اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان است
حالا این مدیر ۵۷ ساله با مدرک کارشناسی و باسابقه بالغ بر ۳۵ سال حضور رسمی در مدیریت سیما و سینما، از مدیران بازنشستهای است که البته حکم ریاستش بر سازمان سینمایی دولت یازدهم را ۱۷ اسفند ۹۵ یعنی ۹ ماه پس از ابلاغ قانون اولیه منع بهکارگیری بازنشستگان در دولت، دریافت کرده است.
از دیگر مدیران سینمایی که میتواند جزو گزینههای تغییر در مسیر اجرایی شدن این قانون قلمداد شود، علیرضا رضاداد است؛ مدیری که فعالیت رسمی خود را از سال ۶۵ بهعنوان مدیرکل طرح و برنامه و نیز قائم مقام شبکه دو تلویزیون در سازمان صداوسیما آغاز کرد و در مسیر کوچ مدیران سیما به سینما از معبر مدیریت «سیما فیلم» در میانه دهه هفتاد، سکاندار بنیاد سینمایی فارابی شد. رضاداد که از رکوردداران دبیری جشنواره فیلم فجر هم محسوب میشود، هرچند در سازمان سینمایی دولت یازدهم سمت رسمی ندارد اما از مهرههای بهشدت تأثیرگذار محسوب میشود و عضویت در هیأت امنای مدرسه ملی سینما و نیز دبیری جشنواره فیلم کودک و نوجوان از تازهترین احکامی است که از رییس سازمان سینمایی دریافت کرده است.
ای کاش شعار «شفافسازی» به این حوزه هم سرایت کند و زین پس همزمان با انتصاب یک مدیر در زیر مجموعههای دولتی، صراحتا درباره سابقه فعالیت رسمی و کارنامه مدیر منصوب هم اطلاعات دقیقی در اختیار رسانهها و افکار عمومی قرار بگیرد«مشاور ارشد رییس سازمان سینمایی» هم از عناوینی است که رضاداد در طول این سالها به آن شناخته میشود و هرچند حکم رسمی این سمت را در سال ۹۲ از حجتالله ایوبی دریافت کرده اما کماکان در اخبار و مطالب رسمی سازمان سینمایی به این نام معرفی میشود و به استناد لیست رسمی تماسهای قرار گرفته در سایت سازمان سینمایی، در محل این سازمان مستقر و بهصورت رسمی جزو مدیران این سازمان محسوب میشود. حال سوال این است که آیا رضاداد هم در مسیر خانهنشینی بازنشستهها مجبور به خداحافظی از سازمان سینمایی میشود؟
معاونان در نوبت تغییر؟
همانطور که اشاره شد اطلاعات دقیقی درباره رزومه رسمی و ثبت شده مدیران دولتی در دست نیست و این فقدان شفافیت درباره مدیران رده دوم و سوم ضریب بیشتری پیدا میکند به همین دلیل اطلاع دقیق از تعداد مدیرانی که در دوران بازنشستگی، مسئولیتی را در چارت تشکیلاتی سازمان سینمایی عهدهدار هستند در دست نیست.
در میان معاونان و مدیران کل اما باز هم هستند نامهای آشنایی که بهواسطه حضور پررنگتر در فضای رسانهای میتوان دوران بازنشستگی آنان را پیشبینی کرد. محمود اربابی (معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی و سرپرست دفتر جشنوارهها و همکاریهای بینالملل)، مجید مسچی (مدیرعامل موسسه سینماشهر)، مهدی یزدانی (مدیرعامل موسسه رسانههای تصویری)، سعید رجبیفروتن (مدیرکل حوزه ریاست)، بهمن حبشی (مدیرکل نظارت بر مراکز مشاغل و مجامع) و علیرضا قاسمخان (مدیرعامل موزه سینما) از نامهای شناخته شده حاضر در ترکیب مدیران فعلی سازمان سینمایی هستند که به استناد رزومه کاریشان احتمال بازنشستگی آنها دور از ذهن نیست و لازم است درباره وضعیت ادامه همکاری آنها با سازمان سینمایی شفافسازی شود.
بهطور قطع علاوهبر این نامهای آشنا مطرح شده در فضای رسانه، کم نیستند همکارانی در زیرمجموعه سازمان سینمایی که بهرغم ورود به دوران بازنشستگی همچنان عهدهدار مسئولیتهای اجرایی هستند و طبیعتا جزو مشمولان این قانون محسوب میشوند.
ای کاش شعار «شفافسازی» به این حوزه هم تسری یابد و زین پس همزمان با انتصاب یک مدیر در زیر مجموعههای دولتی، صراحتا درباره سابقه فعالیت رسمی و کارنامه مدیر منصوب هم اطلاعات دقیقی در اختیار رسانهها و افکار عمومی قرار بگیرد.
راه فراری نیست؟
فارغ از اینکه کدام یک از مدیران سینمایی امروز، مصداق قانون منع بکارگیری بازنشستگان قلمداد میشوند، توجه به متن قانون مصوب در جلسه دوم مردادماه ۹۷ در مجلس شورای اسلامی نشان میدهد تنها درصورتی این مدیران امکان ادامه حضور در سمت اداری خود و دریافت حقوق از بودجه دولتی را دارند که شامل «استثنائات» مندرج در قانون شوند.
براساس تبصره یک این ماده قانونی «مقامات مذکور در ماده(۷۱) قانون مدیریت خدمات کشوری و همترازان آنها و ایثارگران، فرزندان شهدا و جانبازان هفتاد درصد(۷۰%) و بالاتر، نیروهای مسلح، وزارت اطلاعات و دارندگان اجازات خاصه مقام معظم رهبری از شمول این قانون مستثنی میباشند.»
یکی از شروط قابل توجه در این تبصره عبارت «ایثارگران» است که برمبنای تعریف قانونی به افرادی اطلاق میشود که ۶ ماه متوالی و یا ۹ ماه بصورت متناوب در جبهههای حق علیه باطل حضور داشتهاند. بازهم به واسطه فقدان شفافیت درباره کارنامه و رزومه مدیران باید منتظر ماند و دید کدام یک از مدیران بازنشسته سازمان سینمایی میتوانند به استناد بخشی از این «استثنائات» بر مستند سکانداری خود ابقا شوند.
حالا همه در انتظار ابلاغ رسمی قانون اصلاح شده از سوی دولت به زیرمجموعه اجرایی خود هستند تا شاید آن زمان شفافتر بتوان درباره مشمولان این اصلاح در بدنه مدیریتی کشور بهطور عام و مدیریت فرهنگ و سینما بهطور خاص حکم صادر کرد.
همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد قانون «منع بهکارگیری بازنشستگان» تا به امروز بهار و پاییز و تابستان حضور در فضای رسانهای را تجربه کرده دور از ذهن نیست بهمانند برخی نمونههای مشابه، زمستان فراموشی و بایگانی همیشگی را هم تجربه کند!