قیمت کاغذ، هر روز بالاتر می‌رود و این مساله موجب پایین آمدن شمارگان کتاب وحذف آن از سبد خرید خانوار می‌شود. ناشران دفاع مقدس هم، جزوی از بدنه نشر هستند که این روزها حال و روز خوبی ندارد.

خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ: نخستین دور تحریم‌ها سال ۱۳۹۰ آغاز شد و قیمت خوراک و پوشاک و مواد غذایی و دارو افزایش پیدا کرد. تحریم‌هایی که حتی بر قیمت کاغذ اثر گذاشت و نرخ آن را از بندی ۳۰ به ۹۰ هزار تومان رساند. این روزها هم، هر ساعت قیمت ارز بالاتر می‌رود و به دنبال آن همه چیز، از جمله کاغذ گران‌تر؛ بی گمان گرانی بر کیفیت زندگی تاثیر می‌گذارد و افزایش قیمت کاغذ، موجب کاهش چشمگیر سرانه مطالعه در ایران می‌شود.

این نوسانات ارزی و بالارفتن قیمت کاغذ، ناشران دفاع مقدس را هم  به عنوان بخشی از بدنه نشر، تحت تاثیر قرار می‌دهد. محسن مهرآبادی، در گفتگو با خبرنگار مهر به اوضاع این روزهای نشر اشاره و بیان می‌کند: نشر ایران، این روزها وضع و حال خوبی ندارد؛ قیمت کاغذ گران است و کتاب خوانده نمی‌شود. تیراژ کتاب‌ها پایین است و این مساله به ورشکستگی ناشران منجر و باعث شده تیراژ کتاب از ۳۰۰۰ به ۳۰۰ نسخه برسد؛  همان  ۲۰۰ یا ۳۰۰ نسخه هم آیا فروخته شود آیا نشود!

به گفته مدیر انتشارات فرهنگ گستر،  ناشران، چاره‌ای ندارند جز این که هزینه‌های خود را کاهش دهند. به همین خاطر اگر دفتر کارشان،  ۱۵۰ متر بوده حالا یک فضای ۶۰ متری اجاره می‌کنند. از سوی دیگر، تعدیل نیرو، یکی دیگر از مواردی است که این گونه مواقع به آن اندیشیده می‌شود و کاملا طبیعی است. به هر حال وقتی اوضاع نشر خراب است، چاره دیگری وجود ندارد.

آینده نشر، تاریک است

مهرآبادی در  پاسخ به این‌که شاید زمان آن رسیده که ناشران، نگرش و رویه خود را تغییر دهند. برای مثال به تولید کتاب گویا یا کتاب‌های الکترونیک رو آورند، می‌گوید:اولا هنوز کتاب کاغذی ارزشمندتر است و جایگاه خاص خود را دارد؛ دوم این‌که مردم ما کتاب‌خوان نیستند و حتی از مطالعه مجازی هم استقبال نمی‌کنند. شاید اطلاعات عمومی بالایی داشته باشند اما دانسته‌هاشان عمق ندارد. سوم این‌که وقتی حال مشاغل دیگر خوب بود ما ناشران تب داشتیم حالا که آنها تب دارند ما رو به قبله‌ایم. امروز، من ناشر از نویسنده‌هایم خواسته‌ام بیایند و کارهاشان را تحویل بگیرند و به ناشر دیگری بسپارند.

مدیر انتشارات فرهنگ گستر به این‌که آینده روشنی برای نشر کشور متصور نیست، اشاره و بیان می‌کند: ۲۵ سال از فعالیت فرهنگ گستر می‌گذرد؛ ناشری که یک زمان، ماهی پنج کتاب منتشر می‌کرده حالا عناوین کتاب‌های چاپ شده‌اش در سال به پنج عنوان می‌رسد.  به عبارتی ما به حداقل‌ها دل خوش کرده و چراغ را روشن نگه داشته‌ایم وگرنه نمی‌توان آینده روشنی برای نشر و فرهنگ  کشور متصور شد. من نمی‌دانم نوسانات ارز و اوضاع نابسامان اقتصادی به کجا می‌انجامد، تنها  می‌دانم در این اوضاع و احوال، نخستین چیزی که از سبد خانواده‌ها حذف می‌شود، کتاب و کالای فرهنگی است و متولیان فرهنگی باید به این موضوع اهمیت بدهند و تدبیری در نظر بگیرند.

به گفته مهرآبادی در شرایط فعلی که قیمت کاغذ گران است و وزارت فرهنگ و ارشاد، یارانه نمی‌دهد باید جایگزینی وجود داشته باشد؛ برای مثال نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور که زیرمجموعه ارشاد  است بیاید و بخشی از تیراژ کتاب را بخرد یا شهرداری‌ها چنین کنند؛ وقتی نه این وجود دارد و نه آن؛ من ناشر به چه دل خوش کنم!؟  

شهرداری و نهاد کتابخانه‌ها، سلیقه‌ای رفتار نکنند

سعید عاکف، هم ناشر است هم نویسنده. «خاطرات شگفت»، «حکایت زمستان»، «شام برفی» و «خاک‌های نرم کوشک» که مورد تعریف و تمجید مقام معظم رهبری قرار گرفته و تاکنون بیش از ۲۰۰ بار تجدید چاپ شده از جمله آثار این ناشر- مولف است که کار خود را با دو میلیون تومان آغاز کرده؛   با این توضیح که آن زمان، کاغذ بندی ۵ هزار تومان بوده و حالا به بالای ۱۶۰ هزار تومان رسیده است.

مدیر انتشارات ملک اعظم، از مخالفان سرسخت حذف یارانه کاغذ است و آن را آسیبی جدی برای بدنه نحیف نشر کشور می‌داند و می‌گوید: من معتقدم،  حذف یارانه کاغذ،  نشر را به لجن کشیده و موجب شده در موسسه انتشاراتی چون ملک اعظم که یک زمان ۱۵ نفر کار می‌کردند حالا تنها دو نفر باقی بمانند. اصلا در شرایطی که از بیکاری جوانان و اشتغال‌زایی برای آنها می‌گوییم حذف یارانه کاغذ و نحیف کردن بدنه نشر، چه معنا و مفهومی دارد؟  

عاکف در پاسخ به این‌که یارانه کاغذ را حذف کردند تا خرید کتاب جایگزین شود آیا در تمام این سال‌ها شهرداری‌ها و نهاد کتابخانه‌های عمومی تا چه اندازه از ناشران و به‌طور مشخص از خود شما کتاب خریده، می‌گوید: بی گمان شهرداری‌ها و نهاد کتابخانه‌های عمومی، سهم عمده‌ای در خرید کتاب از ناشران و تجهیز کتابخانه‌ها دارند اما به شرط این‌که سازوکار مشخص و روشنی برایشان تعریف شود و سلیقه‌ای رفتار نکنند.

ضعف در توزیع و اطلاع‌رسانی، مشکل اصلی نشر است

علی اصغر بهمن‌نیا، مدیر انتشارات نارگل است. ناشری که در حوزه ادبیات پایداری فعالیت می‌کند. او هم معتقد است نخستین تاثیری  گرانی کاغذ بر بازار نشر، پایین آمدن شمارگان کتاب بوده است. به گفته بهمن‌نیا، قدرت خرید مردم پایین آمده و در شرایط نامناسب اقتصادی، نخستین چیزی که از سبد خانوار حذف می‌شود، کتاب و کالای فرهنگی است. اما با وجود همه این مسایل، مشکل اصلی ما قیمت کاغذ نیست، معضل نشر نارگل و بسیاری ناشران، سیستم توزیع و اطلاع‌رسانی است.

مدیر انتشارات نارگل به این‌که کتاب‌های خوب، آن‌گونه که باید و شاید دیده و معرفی نمی‌شوند، اشاره و بیان می‌کند: ما تنها می‌توانیم از شبکه‌های مجازی برای تبلغ کار خود بهره ببریم. برای مثال سال گذشته کتابی با عنوان «زیر پوست جنگ» منتشر کردیم که درآن با سه نفر از مسئولان بعثی درباره جنگ مصاحبه شده بود که یکی از آنها نماینده وقت عراق در سازمان ملل، دیگری رئیس دفتر صدام و سومی رئیس ستاد ارتش عراق بوده و اطلاعات مهمی را درباره هشت سال جنگ تحمیلی مطرح کرده بودند اما این کتاب،   آن‌گونه که باید و شاید معرفی و دیده نشد.

همچنین سال گذشته ما کتاب «احمد متوسلیان» را منتشر کردیم و مراسم رونمایی از این کتاب از چند شبکه تلویزیونی هم پخش شد اما یک خبرگزاری مشهور، این خبر را پوشش نداد. خلاصه نه ناشران‌مان حرفه‌ای هستند و نه رسانه‌های‌مان.

ادبیات دفاع مقدس از هر طنز و مطایبه‌ای خالی است

غلامحسین سالمی، مدیر انتشارات ستارگان درخشان هم چون سعید عاکف و محسن مهرآبادی در مواجهه با گرانی کاغذ، تیراژ کتاب‌های خود را پایین آورده و عناوین کمتری را منتشر کرده است. یعنی به گفته خود،  کتاب‌هایی را منتشر کرده که از فروش آن مطمئن بوده و می‌دانسته، مخاطبان از آن استقبال می‌کنند.

او هم در پاسخ به این‌که شهرداری، نهاد کتابخانه‌های عمومی و دیگر سازمان‌ها و نهادهای مرتبط تا چه اندازه با خرید کتاب از شما حمایت کرده‌اند، می‌گوید: همکاران من نهایت تلاش خود را کرده و به همه جا سر زده‌اند اما هیچ کس از انتشارات ستارگان درخشان حمایت نکرده است؛ نه نهاد کتابخانه‌های عمومی و نه شهرداری.

به گفته سالمی در این اوضاع و احوال اقتصادی و وضعیت حاکم بر نشر کشور باید به انتشار کتاب‌هایی پرداخت که فروش آن تضمین شده است و لازمه این کار شناخت مخاطب و جلوگیری از افراط و تفریط است. همچنان، یکی از مشکلات عمده ما این است که از شهدا و رزمندگان، شخصیت‌های اسطوره‌ای می‌سازیم که آن‌قدر دست یافتنی نیستند که نمی‌توانند الگو و سرمشق ما باشند و این موضوع، یکی از آسیب‌های جدی ادبیات دفاع مقدس است در صورتی‌که رزمنده‌ها هم آدم بوده‌اند. اشتباه می‌کرده و ترس و واهمه داشته‌اند اما در مسیر رشد و تعالی قرار گرفته‌اند.

مدیر انتشارات ستارگان درخشان به ظرفیت بالای طنز اشاره و بیان می‌کند: یکی از مواردی که فراموش می‌شود شوخی‌ها، طنازی‌ها، لطیفه‌ها و مطایبه‌های رزمندگان با یکدیگر بوده است. باور کنید فضای جبهه، فضای شاد و بانشاطی بوده. ما ادبیات دفاع مقدس و در کل این فضا را کانالیزه کرده‌ و انتظار داریم کتاب‌هامان پرمخاطب باشد؛ طبیعی است که این کانالیزه کردن از یک‌سو و افزایش روز به روز قیمت کاغذ از سوی دیگر، حال ناشران دفاع مقدس را هر روز، بدتر از قبل می‌کند.