محمدحسین صفارهرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست بصیرت افزایی که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شد، اظهار داشت: کوتاه آمدن در قبال دشمنی که خودش را موضع تسلط میبیند، بزرگترین اشتباه است. در سال پایانی جنگ زمانی که صدام خودش را در موضع تسلط دید، با پذیرش قطعنامه توسط ایران، جنگ را تمام نکرد و ادامه داد.
وی افزود: اکنون هم اگر تحریمها آزاردهنده بوده و وضعیت ما را بر هم زده است، بعضیها وضعیت کنونی را با هرجومرج آخر جنگ تشبیه میکنند و میگویند چارهای نیست که به نوشیدن جام زهری که امام هم به خاطر حفظ کشور این کار را کرد، تن دهید. تاریخ به ما میگوید بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ جنگ تمام نشده و ادامه داشته، همچنان که ما در عملیات مرصاد و در جبهههای جنوب شهدای زیادی را دادهایم. قبول شرایط طرف مقابل لزوما به معنای دسترسی به وعدهها نیست.
صفار هرندی با بیان اینکه وقتی تن دادن به شرایط طرف مقابل لزوما دسترسی به چیزی که وعده داده اند نیست، تصریح کرد: در زمان پایان جنگ گروهی از سیاسیون بر این عقیده بودند که «جنگ، جنگ تا پیروزی» و باید آن پیروزی را دستمایه یک معادله خوب قرار دهیم؛ اما وقتی در این زمینه ناکام ماندند و در جبهههای نبرد شکست خوردیم، سرانجام گفتند که دیگر نمیتوان این راه را ادامه داد و باید به سمت این برویم که جنگ را به هر قیمتی تمام کنیم.
وقایع سیاست بینالملل در زمان کنونی همچون سالهای پایانی جنگ است
وی وقایع سیاسی کنونی بینالملل را همچون وقایع سالهای پایانی جنگ دانست و خاطرنشان کرد: در روزهای گذشته رئیسجمهوری آمریکا از مذاکره با ایران بدون پیششرطی سخن گفت و عدهای از موضع ساده لوحانه و عدهای هم با شیطنت این موضوع را دست گرفتند که نباید تعلل کرد و باید مذاکره کرد. البته وزیر امور خارجه با صحبتهایی، این پیشنهاد را زایل کرد و چندین پیششرط گذاشت.
صفار هرندی تاکید کرد: ظرفیت به نمایش گذاشتهشده مردمی، عراق را مجبور به پذیرش شرایط ما کرد و آنها را به پشت مرزهای بینالمللی عقب راند.
وادادگان خواستار مذاکره با آمریکا هستند
این کارشناس مسائل سیاسی به برخی نگاههای سیاسیون در بعد از پذیرش قطعنامه اشاره کرد و گفت: بعد از پایان ظاهری جنگ، عراق در زمان صدام ادعاهایی داشت و بر اروندرود ادعای حاکمیت میکرد. این ایستادگی صدام در برخی مسئولان و مقامات کشور چنان تأثیر داشت که برای اینکه جلوی جنگ جدید را بگیریم تن به این خواسته بدهیم و تحلیلشان این بود که پشت این خواسته، شوروی قرار دارد و ما این هزینه را بپردازیم و سپس با شوروی مذاکره کنیم که در موضوع خاصی جانب ما را بگیرد.
امتیازدهندگان امروز به آمریکا همان امتیاز دهندگان به شوروی دیروزند
صفار هرندی ادامه داد: این تحلیلها را آقای ولایتی به امام (ره) منتقل میکنند و این مسئله با ابراز ناراحتی و موضعگیری ایشان، تمام میشود و دیگر این مباحث مطرح نمیشود، اما متأسفانه آن جریانی که بر این نظر بود که به شوروی امتیاز دهیم اکنون میگویند به آمریکا امتیاز بدهیم زیرا نگاهشان وادادگی است.
صفارهرندی در تحلیل رفتار وادادگان عنوان کرد: تحلیل و برآورد غلط به این معنا است که فکر میکنند اگر این کار را انجام دهیم میتوانیم از یک معبر دشواری عبور کنیم، درحالیکه برعکس این کار بزنگاه سقوط در آن معبر است و بهایی از جنس منافع ملی است که داده میشود که این به معنای آغاز جنگ است.
وی یادآور شد: صدام با این تحلیل، به بازرسان سازمان ملل به مدت ۱۰ سال اجازه داد همه نقاط آماد و محل دپوی تسلیحاتش را بازرسی کنند. آنها در این مدت همه داراییهای دفاعی صدام را به اسم اینکه اینها سلاحهای کشتار جمعی است منهدم کردند. وقتی تمام این سلاحها را از بین بردند و عملا قدرت دفاعی عراق صفر شد، به عراق حمله کردند.
این کارشناس مسائل سیاسی با رد این مواضع که اکنون دوره موشک و مذاکره نیست، گفت: این موضوع ادعایی بیش نیست چراکه این حرفها دروغ است.
ایستادگی و مقاومت؛ بر هم زننده معاملات آمریکا
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بابیان اینکه ایستادگی و مقاومت معاملات آمریکا را بر هم میزند، تصریح کرد: باوجوداینکه آمریکا بارها در سوریه ما را تهدید کرده بود ولی ما همچنان بر روی راهبرد خود ایستادگی کردیم و همین باعث شد راهبرد آمریکا رنگ ببازد و سیر سقوط دومینو وار مراکز وابسته به آمریکا هم جاری شود. هرچند که ما در این میان، هزینه هایی هم دادیم که شهید حججی و نزدیک به ۸۰ نفری که در آن منطقه به شهادت رسیدند بخشی از آن بها بودند که ما برای برهم زدن راهبرد آمریکا هزینه کردیم.
صفآرایی دو نگاه در کشور؛ تداوم تفکر انقلابی یا انقلاب در موزه
صفارهرندی با بیان اینکه در کشور دو نوع نگاه در مقابل هم صف آرایی می کند، اظهار داشت: یک نگاه میگوید تفکر انقلابی، یعنی همان مسئلهای که در اول انقلاب بود امروز هم باید در جان کشور و نظام و در میان ملت جاری باشد تا ما بتوانیم از هویت ایرانی و اسلامی و از نظام و ملت دفاع کنیم.
وی با اشاره به جریان دوم، ادامه داد: جریان دوم بر این نظر است که انقلاب یک پدیده تاریخی بود و دورهاش دوره همان سالهای اول دهه ۶۰ است و اواخر ۶۰ تمام میشود و باید بعد از آن باید به سراغ اندیشه دیگری بروید که انطباق با شرایط جهان داشته باشد و مستحیل در شرایط جهانی شود.
مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گفت: جریان دوم، افرادی هستند که بسیاری از آنها از تندترین نظریهپردازان جریان انقلابی بودند که در دهه ۶۰ گریبان افراد را به جرم اینکه شماها آدمهای سستعنصر، محافظهکار و تسلیم طلبی هستید می گرفتند.
صفار هرندی تصریح کرد: اکنون این جریان نظریهپرداز به بنبست رسیده، تفکر انقلابی را مطرح میکنند و حتی برخی از این هم عبور کردهاند و میگویند انقلاب اشتباه بود زیرا انقلاب سبب میشود واقعیات جهان دیده نشود و برخی خسارات ناشی از این است. تفکر انقلابی ایدئولوژیک است و ایدئولوژی با واقعیات تطابق ندارند.
وی خطاب به پژوهشگران و مدیران مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، گفت: محصول نهایی کار شما باید در جهت یکی از این دو نظریه باشد؛ البته این مرکز تاریخ جنگ را برای این بازگو میکند تا بگوید دلیل پیشرفتهای ما این بود که ما بر سر موضع حقی که به آن رسیده بودیم، ایستادیم.
انتظار روی کار آمدن دمکراتها؛ گزاره ای سادهلوحانه
صفارهرندی دراادمه این نشست با اشاره به تجربه برجام خاطرنشان کرد: متأسفانه برخی منتظر هستند تا در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دمکراتها بر سر کار بیایند درحالیکه باید از دموکراتها بیشتر از جمهوری خواهان ترسید چراکه بعضی از جنگهای معروف در جهان همچون جنگ ویتنام در زمان دموکراتها شروعشده و در زمان جمهوری خواهان تمامشده است.
وی ابراز داشت: این گزاره ای سادهلوحانه است که به افکار عمومی تحمیل میشود و باید لااقل در میان نخبگان از آن دوری کنیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه تردیدی نیست که ما مشکلات ساختاری را از اول انقلاب تاکنون داشتهایم، عنوان کرد: یکی از این مشکلات در نوع چینش کابینه است. دولتی و رئیسجمهوری که با رأی زیاد مردم، بر سرکار میآید، پشتوانه قدرتمندی دارد و نمیتوان این فرد را به اسم ناکارآمدی برکنار کرد، چون این فرد به حمایت تودهای مردم تکیه میدهد و خودش را پشت این حمایتها پنهان میکند.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین با تأکید بر اینکه باید رئیس دولت داشته باشید و نه رئیس ملت، تصریح کرد: وقتی در جامعه رهبری دارید یعنی تکلیف رئیس ملت را معلوم کردهاید. در بازنگری قانون اساسی با این نگاه که دولت قدرتمند باشد، نخستوزیر را حذف و رئیسجمهور را به جایش نشاندند و گفتند با قدرت بیشتر دولت را اداره کند.
حذف نخستوزیر؛ بزرگترین اشتباه ساختاری در بازنگری قانون اساسی
صفار هرندی بزرگترین اشتباه ساختاری در بازنگری قانون اساسی را حذف نخستوزیر دانست و گفت: ما باید نخستوزیر را نگه میداشتیم چراکه به رئیس دولت نیاز داریم. ما به دولتی احتیاجی داریم که دائم در قبال عملکردهای خودش پاسخگو باشد نه اینکه تا شبهه سؤال از رئیسجمهور مطرح میشود، عدهای سؤال از رئیسجمهور را تقبیح میدانند درحالیکه این راحتترین کار است؛ اما چون رئیسجمهور رئیس ملت خودش را میخواهد جا بزند، این کار برای سؤالکنندگان عواقب دارد.
وی افزود: نقش اصلی در مشکلات امروز، مشکل کارگزار و مدیریت کننده است. ما تشتت مدیریتی داریم به خصوص در دستگاههای اجرایی و در دستگاههای اجرایی چندین نگاه در مورد مسائل کشور وجود دارد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ابتدای این نشست هم با اشاره به فعالیت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در خصوص راویان، گفت: راویان در دوران جنگ دستگاه ضبط صوت در دست در کنار فرماندهان قرار میگرفتند و گاهی باوجود اینکه رانده میشدند، اما با اصرار در صحنه نبرد میماندند تا از بسیاری از وقایع و رخدادهایی که باید ثبت شود، غافل نمانند.
هرندی در پایان فعالان در این عرصه را تابعین راویان زمان جنگ برشمرد و گفت: نیروهای این مرکز در حفظ و نگهداری و پروردن و به مرحله ظهور و بروز رساندن آن اسناد و نوشتهها و نوارهای ضبط شده تلاش میکنند و در دوره تصدی سردار نائینی که مرد عمل است حتماً رونق چندباره را در کارها و مخصوصا توزیع یافتههای انباشتهشده که دریایی است و ما فقط از گوشههایی از آن سیراب میشویم می بینیم و امدواریم ایشان اهتمام بیشتری داشته باشند.