خبرگزاری مهر-گروه هنر-فریبرز دارایی: این شب ها نمایش «چهارمین شنبه» به کارگردانی مهرداد کوروش نیا که توسط کوروش نیا، ابراهیم گله دارزاده و علی اصغری نوشته شده است در سالن شماره ۲ تماشاخانه پالیز در حال اجرا است. این نمایش که حضور چهره هایی از دنیای موسیقی در آن پررنگ است، نگاه متفاوتی به مساله جنگ دارد و به همین دلیل در نشستی با عوامل نمایش به نقد و بررسی آن پرداختیم.
در بخش نخست این نشست درباره چگونگی شکل گیری ایده نمایش، جنگ از زاویه دیگر، فاصله گرفتن نوازندگان از وجهه موسیقایی شان برای بازی در این نمایش و ...صحبت کردیم.
در بخش دوم نشست نمایش «چهارمین شنبه» مهرداد کوروش نیا از نویسندگان و همچنین کارگردان نمایش «چهارمین شنبه» به همراه هنرمندان موسیقی که به عنوان بازیگر در نمایش حضور دارند به ارایه نقطه نظرات خود درباره دغدغه حضور در این نمایش پرداختند و همچنین درباره مناسبتی کار کردن سخن گفتند.
سحر شاطری، سروش قهرمانلو، هومن شاهی و فرهنگ سرخوش چهار هنرمند عرصه موسیقی که در این نمایش به ایفای نقش می پردازند در کنار کارگردان اثر در این نشست حضور داشتند.
نمایش «چهارمین شنبه» روایتگر جمع شدن تعدادی هنرمند موسیقی در نقطه صفر مرزی و ناحیه ای جنگلی به منظور تشکیل یک گروه موسیقی و اجرا در خارج از کشور است، به ترتیب ورود به صحنه، هومن شاهی، مهدی صباغی، محمد اشکان فر، سروش قهرمانلو، سحر شاطری و فرهنگ سرخوش به ایفای نقش می پردازند.
حسن جودکی مجری طرح، رضا رزم طراح صحنه، رضا مرتضوی مشاور موسیقی، محمدصادق زرجویان عکاس و طراح پوستر، ایلیا شمس مدیر تبلیغات، الهام خداوردی دستیار کارگردان و برنامه ریز، بهاره سلیمانی منشی صحنه، آرمان اسماعیلی مدیر صحنه، سیروس تیموری نیات و مرتضی سلیمانی دستیار طراح صحنه نمایش «چهارمین شنبه» هستند.
در ذیل بخش دوم و پایانی این نشست آمده است:
* شما کمتر از حوزه موسیقی، در تئاتر تجربه دارید و برای تعدادی از شما نمایش «چهارمین شنبه» اولین تجربه تئاتریتان است. از این نگران نیستید که بگویند در تئاتر و بازیگری تجربه موفقی ندارید؟
هومن شاهی: مسلما اگر من در تجربه قبلی خود ضعیف عمل می کردم ضربه می خوردم ولی عملکردم از نگاه کسانی که کار قبلی را دیدند مثبت بود. در نمایش «چهارمین شنبه» هم سعی کردم موفق تر باشم و همچنان سعی می کنم در تجربه های پیش رو نیز موفق تر از قبل عمل کنم.
فرهنگ سرخوش: طی این سال ها خیلی آدم اجرایی بوده و همه چیز را به سمت اجرا مدیریت کرده ام نظیر برنامه سازی تلویزیونی، رادیویی و برگزاری کنسرت هایم. مهرداد کوروش نیا به من گفت که یک تیم می خواهم که اگر با هم همدل باشیم و جلو برویم نمی گذارم تجربه نامناسبی باشد. این موضوع برای من خیلی مهم بود و از این رو به گروه پیوستم و حالا از تجربه ام راضی هستم و خوشحالم که اولین تجربه بازیگری حرفه ای ام در تئاتر با نمایش «چهارمین شنبه» رقم خورد.
سروش قهرمانلو: دغدغه من در درجه اول موسیقی است و به دلیل اینکه نمایش «چهارمین شنبه» به موضوع موسیقی می پردازد در آن حضور پیدا کردم.
* وقتی چند نفر در حوزه فعالیت خود حرفه ای هستند به سختی می توانند در یک کار مشترک به تصمیم گیری برسند. این موضوع در گروه های تئاتری نیز قابل رؤیت است. وضعیت برای شما در «چهارمین شنبه» چگونه بود؟
سرخوش: مزیت مهرداد کوروش نیا این است که بسیار صادق است و با ابهام برخورد نمی کند.
قهرمانلو: هماهنگ کردن موزیسین ها با هم خیلی سخت است.
کوروش نیا: برای اینکه بتوانم با وسواس عمل کنم از رضا مرتضوی برای کمک در بخش موسیقی دعوت کردم.
قهرمانلو: رضا مرتضوی به دلیل شناختی که از موسیقی دارد، نکاتی که مطرح می کرد از طرف ما پذیرفته می شد.
کوروش نیا: جهان موسیقی و جهان تئاتر بسیار متفاوت است و من هم اولین بار بود که چنین تجربه ای را با چند موزیسین داشتم. در تئاتر کارگردان حرف اول و آخر را می زند ولی بازیگران موزیسین ما تازه با فضای تئاتر و شرایط آن آشنا شده اند. مدیوم موسیقی با مدیوم تئاتر متفاوت است.
قهرمانلو: ما در کنسرت موسیقی مردم را در زمان اجرا مردم را می بینیم ولی در تئاتر نباید مخاطب را ببینیم.
* نگران این نبودید که به موضوع جنگ با استفاده از موسیقی می پردازید؟
تنها نگرانی ام این بود که به صورت تمثیلی به جنگ می پردازم. تمثیل کار سختی است ولی در خصوص استفاده از موسیقی نگران نبودم و عاشق کارهایی این چنین هستمکوروش نیا: نه، من در «قرار»، «مونس» و «آخرین نامه» به موضوع جنگ به شکل های مختلف پرداخته بودم و نگران نبودم. تنها نگرانی ام این بود که به صورت تمثیلی به جنگ می پردازم. تمثیل کار سختی است ولی درباره استفاده از موسیقی نگران نبودم و عاشق کارهای این چنین هستم.
اینکه ما جسارت کردیم و توانسته ایم از منظر موسیقی به جنگ نگاه کنیم و چنین تجربه ای داشته باشیم بسیار راضی ام. از بازیگران گروه هم بسیار راضی هستم. در ماه حدود ۱۰۰ نمایش در تهران اجرا می شود و نمایش «چهارمین شنبه» به لحاظ فرم، محتوا و جذابیت در میان این تعداد اجرا حرفی برای گفتن داریم.
* برای شما هنرمندانی که در عرصه موسیقی فعالیت می کنید این نگرانی وجود نداشت که برچسب مناسبتی کار کردن به شما زده شود؟
سرخوش: کلیت کار و روندی که طی شده است من را به یاد مناسبتی کار کردن نمی اندازد. من از جایی می آیم که حتی کلمات معنی کلمات را نمی دهند. همین کلمه مناسبتی خود تبدیل به یک ژانر شده است زیرا اصولا کسی نمی تواند تعریف خاصی از آن بدهد. من به عنوان کسی که در جامعه حرکت می کنم درگیر مناسبت ها هستم و در آنها زندگی می کنم پس چرا چیزی را که وجود دارد نشان ندهم.
من بیشتر به این فکر می کردم که ما گروه بازیگران نمایش «چهارمین شنبه» آنقدر کاریزماتیک هستیم که مخاطب به اینکه کار مناسبتی است یا نه فکر نکند. مهرداد کوروش نیا کاربلد است و می داند که چگونه به بازیگران خود نکاتی را آموزش دهد که روی صحنه به ایفای نقش درست بپردازند. من هیچوقت معلمی که اینگونه اعتماد به نفس داشته باشد و به من نکاتی را بیاموزد که برایم مفید باشد نداشته ام و اکثر معلم هایی که داشتم تئوریسین بودند.
من سعی کردم در نمایش «چهارمین شنبه» زیاد ساز زدنم مطرح نباشد چون اینجا تئاتر است و اگر بخواهم ساز زدن خود را نشان دهم به نوعی نقص من خواهد بود.
من اگر قرار بود نگران مناسبتی کار کردن باشم، نمی رفتم در مترو ساز بزنم. من سال ۸۸ در مترو به مدت ۷ شب ساز زدم. آن موقع موسیقی خیابانی مساوی بود با تکدی گری و می گفتند که شاگرد ارشد استاد ذوالفنون چه کارهایی می کندقهرمانلو: من اگر قرار بود نگران مناسبتی کار کردن باشم، نمی رفتم در مترو ساز بزنم. من سال ها قبل در مترو به مدت ۷ شب ساز زدم. آن موقع موسیقی خیابانی مساوی بود با تکدی گری و می گفتند که شاگرد ارشد استاد ذوالفنون چه کارهایی می کند. اگر قرار بود نگران این چیزها باشم که نمی رفتم برای جانبازان موزیک اجرا کنم. یکی از بخش های مهم کار من این بود که برای جانبازان موزیک اجرا کردم و اگر قرار بود نگران برچسب مناسبی کار کردن باشم برای جانبازان موسیقی اجرا نمی کردم.
کاری که فکر می کنم مهم است را انجام می دهم و برایم اهمیتی ندارد که درباره ام چه فکری می کنند. مهم این است من می دانم که این کار درست است. زمانی که من موسیقی را در خیابان اجرا می کردم نسبت تکدی گری به آن داده می شد ولی حالا تبدیل به یک وجه روشنفکری شده است؛ گویی هر آنکس که در خیابان ساز می زند استعدادی است که کشف نشده است.
ما در گروه «نیوش» حرکت اجرای موسیقی در خیابان را راه انداختیم زیرا معتقد بودیم که خیابان جای مهمی است برای اجرای موسیقی، وقتی مردم توان مالی رفتن به کنسرت را ندارند ما باید به میان آنها برویم تا تفاوت موسیقی زنده را با موسیقی ضبط شده از نزدیک حس کنند.
این اعتقاد ما بود و روی آن ایستادیم و خیلی هم سخت بود. در نمایش «چهارمین شنبه» هم اگر موضوع موسیقی مطرح نبود، در آن حضور پیدا نمی کردم. تمام چیزهایی که دغدغه های موسیقی بود و ما آنها را بیان می کردیم در نمایش «چهارمین شنبه» نیز بیان می شود. من از استاد جلال ذوالفنون یاد گرفتم که خود را سانسور نکنم و حرفی را که به آن معتقد هستم بگویم.
کوروش نیا: در اکثر آثاری که اجرا می شوند فکر وجود ندارد و تنها تقلیدی از آثار خارجی است در نتیجه هویت های خودمان، آیین ها، سنت ها، تفکراتمان و داشته هایمان تهی می شود. کار به جایی رسیده است که اگر در نمایش خود نشانه های خارجی داشته باشیم کار فاخر است و اگر به ادبیات، تاریخ، فرهنگ، دغدغه ها و مسایل مان حرف بزنیم متهم به عقب ماندگی می شویم.
ما در نمایش «چهارمین شنبه» تلاش مان این بود که درباره هویت مان صحبت کنیم زیرا جامعه ما به سمت بی هویتی حرکت می کند.