منوچهر صهبایی رهبر ارکستر مجلسی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نحوه عملکرد دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه نظارت کیفی بر آثار موسیقایی و اجراهای زنده بیان کرد: مدیریت دولتی در موسیقی یکی از تخصصی ترین و دشوارترین فعالیت های مدیریتی حوزه فرهنگ و هنر است. جدای از اینکه یک مدیر دولتی در حوزه موسیقی باید اطلاعات تخصصی داشته باشد، حضور مشاوران و کارشناسان نیز یک ضرورت است که ترکیب این افراد می تواند رزومه کاری یک مدیر را ارتقا دهد یا اینکه او را آنچنان تنزل دهد که تا سال ها مدیریت ضعیف او در خاطره اهالی موسیقی بماند.
وی ادامه داد: متاسفانه هم اکنون شرایط دفتر موسیقی وزارت ارشاد به گونه ای است که برخی مشاوران کارنابلد شرایط نظارت کیفی و مدیریت بر فرآیند تولید آثار موسیقایی را با اعمال سلیقه های خود در معرض بحران قرار داده اند. وقتی این مشاوران که معمولا نام و نشانی هم از آنها در رسانه ها و محافل رسمی و حتی غیررسمی شنیده نمی شود، تا این حد قدرت اعمال سلیقه دارند ماجرا همینی می شود که می بینیم یعنی ضعف مفرط در کیفیت که نتیجه بی توجهی یا کم توجهی به ساختار فنی موسیقی به ویژه در حوزه موسیقی کلاسیک است.
صهبایی با اشاره به اینکه این ساختار هم اکنون در ارکسترهای دولتی نیز دیده می شود و کیفیت آنچنان که باید مورد توجه نیست، بیان کرد: کمیت اجراها بیشتر از کیفیت مورد توجه قرار می گیرد و به عبارتی وقتی معیار و ملاک پر کردن سالن و حساب و کتاب های اقتصادی است پس به طور حتم باید منتظر نزول کیفیت بود.
نمی دانم این سال ها چه بلایی سر موسیقی آمده که خیلی از مخاطبان عمدتا دنبال موسیقی مبتذل هستند رهبر اسبق ارکستر سمفونیک تهران با بیان اینکه توجه به موسیقی باکیفیت باید در اولویت فعالیت های دفتر موسیقی وزارت ارشاد قرار گیرد، توضیح داد: من منکر موسیقی سرگرمی ساز نیستم اما وقتی این نوع موسیقی تبدیل به جریان اصلی فعالیت های موسیقایی کشور می شود باید پرسید نظارت بر کیفیت کجا رفته است؟ من معتقدم موسیقی ایرانی جای مطرب بازی نیست زیرا در ایران به اندازه ممکن هنرمند متخصص و فرهیخته داریم که بتوانند در همه گونه های موسیقایی آثار ارزشمند تولید و به مخاطب ارایه دهند، اما نیازمند یک فرهنگ مدیریتی هستیم که متاسفانه در کشور ما به غیر از مواردی معدود اصلا وجود ندارد.
وی افزود: من واقعا نمی دانم این سال ها چه بلایی سر موسیقی ما آمده که خیلی از مخاطبان دنبال موسیقی مبتذل هستند. گاهی حس می کنم همان موسیقی های لس آنجلسی گویی بهتر و باکیفیت تر از برخی آثار ما هستند. آیا نظارت بر کیفیت با ساختاری قانونمند و کارشناسی شده در وجوه اصلی مدیریت موسیقی کشور قرار دارد؟ آیا ما در همین چند سال تحلیلی روی آمار مخاطبان شنونده موسیقی کلاسیک یا موسیقی ایرانی و مقایسه آن با موسیقی پاپ خودمان داشته ایم که ببینیم فارغ از نقاط قوت و ضعف هنرمندان، مدیریت موسیقی درباره این موضوع چه کرده است؟
صهبایی تصریح کرد: نظارت کیفی بر موسیقی در کشور ما اصلا قابل مقایسه با جایی نیست. من واقعا متاسفم که یک موزیسین ایرانی در کشور اروپایی از جایگاه بسیار بالاتری نسبت به ایران برخوردار است. آیا همین موضوع نمی تواند نقدی در حوزه نظارت کیفی مدیریت دولتی به حساب آید؟ متاسفانه مدیریت موسیقی از نظرات بزرگان این عرصه استفاده نمی کند و کار به جایی رسیده که برخی افراد نمی گذارند کار آن طور که باید به سمت ارتقای کیفیت هدایت شود. ای کاش تسویه حساب های شخصی باعث نشود کیفیت موسیقی ایرانی فنا شود. جریان موسیقی کشور مانند شعله ای در حال خاموشی است اما اگر نظارت بر کیفیت و مدیریت علمی و آکادمیک در حوزه موسیقی ایران ارتقا یابد قطعا در آینده ای نزدیک شاهد اجراهایی در سطوح جهانی خواهیم بود.
وی در بخش پایانی صحبت های خود گفت: کار حرفه ای تعارف ندارد، کار حرفه ای مدیریت حرفه ای می خواهد و وقتی فرهنگ حرفه ای گری در کلیت فعالیت های فرهنگی هنری وجود نداشته باشد، کیفیت نیز دچار نوسان خواهد شد. اگر فرهنگِ تعهد و مدیریت حرفه ای وجود داشته باشد قطعا کیفیت نیز ارتقا پیدا خواهد کرد.