به گزارش خبرنگار مهر، کتابی با عنوان «سید احمد فردید: زندگینامه و شرح احوال و آرای انتقادی» به قلم «محمد آسیابانی» توسط نشر ورا به تازگی منتشر شده که درباره زندگی و افکار احمد فردید نوشته شده است.
«محمد آسیابانی»، پژوهشگر و نویسنده این اثر به خبرنگار مهر گفت: آنچه که برای من جذاب بود و سراغ فردید رفتم، زندگی تراژیک احمد فردید بود. فردید کسی بود که جمع های دوستانه و فلسفی بسیاری در پیش از انقلاب داشت و بعد از انقلاب بسیاری از دوستان او از ایران رفتند و سیر دیگری زندگی او تغییر پیدا کرد. علی رغم آنچه که منتقدان او میگویند که پیش از انقلاب و بعد از انقلاب افکارش تغییر کرده بود، فردید واقعاً این گونه نبود. فردیدبه نوعی مبحث انتقاد از متافیزیک هایدگر را در قالب بازخوانی خودش از مفهوم غرب زدگی مطرح می کرد و غرب زدگی را تئوریزه میکرد. در حالی که خانواده و فرزندان او به غرب مهاجرت کردند و خودش در اواخر عمر به تنهایی به سر برد تا اینکه بر اثر مصرف یک قوطی کنسرو تاریخ گذشته از دنیا رفت. زندگی او زندگی تراژیکی بود و این موضوع برای من جالب بود. نکات و تناقضات زیادی در خصوص زندگی او وجود دارد که در این کتاب سعی کردم با ارائه اسناد تاریخی از این نکات ابهام زدایی کنم.
آسیابانی افزود: یکسری شواهد و تناقضاتی وجود دارد که از دل برخی کتابها برمی آید و منتقدان او همچون مرحوم احسان نراقی درباره او مطرح کرده اند که از نظر من صحیح نبوده اند. در بررسی کتاب های تاریخی که در این خصوص وجود دارد، متوجه می شویم که بسیاری از این انتقادات درست نبوده و بسیاری از این تناقصات برای ما روشن میشود.
تأثیرگذاری فردید در طرح فلسفه های معاصر آلمانی
این پژوهشگر تصریح کرد: زمانی که آموزش فلسفه در ایران بسیار محدود بود و نهایت کاری که میکردند به دکارت می رسیدند، فردید فلسفههای معاصر آلمانی را مطرح می کرد و به رغم اینکه می گویند؛ یک خوانش عرفانی از فلسفه داشته است، به اعتقاد من این خوانش تقریباً خوانش درستی است آنچنان که منوچهر آشتیانی هم این موضوع را گفته که خوانش فردید از هایدگر با اساتید او همچون گادامر مشابه بوده و آنها این خوانش را تأیید کردهاند. تأثیرگذاری او در طرح فلسفه آلمانی بسیار است به دلیل اینکه بسیاری از واژگانی که امروزه بسیار کاربرد در ترجمه دارد به پیشنهاد فردید است و بعضی چیزها همچون اینکه «زبان خانه وجود است» و اینکه اندیشهورزی با زبان اتفاق میافتد را نسل جدید مدیون فردید است. بسیاری از مسایل دیگر را نیز در فلسفه برای اولین بار فردید مطرح کرد مثل اصطلاح پست مدرنیسم که از سوی او مطرح شد.
آسیابانی با بیان اینکه سعی کردم به غیر از مسأله زندگینامه، در این کتاب نشان دهم که فردید در واقع چه کسی بوده است، اظهارکرد: برای این کار از مقالاتی که فردید در نشریه سخن نوشته بود، استفاده کردم تا هندسه فکری او را دریابم. همچنین به موضوع فلسفه تاریخ از دید ایشان پرداختم چون به نظرم رسید که همان فلسفه تاریخ که ذیل مبحث انتقاد از متافیزیک است و نوعی اقتباس و انتقاد از متافیزیک هایدگر است که مفاهیمی همچون غرب زدگی، علم الاسمای تاریخی و خدای پریروز و خدای پس فردا یا امت دیروز یا امت واحده و ...همه ذیل مبحث فلسفه تاریخ فردیدی قرار می گیرد. من سعی کردم این موضوع را در این کتاب بیشتر شرح دهم.
وی افزود: همچنین در بررسی هایم برای این کتاب، این طور برداشت کردم که نکات منفی که در خصوص فردید وجود دارد که برای مثال فردید مظهری از شر بوده و مقصر بنیادگرایی بعد از انقلاب، فردید است و سعی کردم این دیدگاهها را در این کتاب نفی کنم و بگویم اتفاقاً این دیدگاههایی که در این کتاب وجود دارد باعث و بانی آن بیشتر کسانی بودند که به ظاهر شیفته فردید بوده اند و نتوانستند آن اندیشه مستقل خود را پیدا کنند و صرفاً با اندیشه غلطی که از فردید داشتند و رفتار ستیزه جویی که با او داشتند، متأسفانه باعث شدند که نام استادشان خراب شود. برای مثال، وقتی فردید در سال ۷۳ فوت کرد، داریوش آشوری مقاله ای نوشت و در این مقاله به شدت مرحوم فردید را ستایش کرد. ولی بعد از منتشر شدن کتاب «دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان»، داریوش آشوری مقاله ای می نویسد و به شدت مرحوم فردید را نقد می کند یعنی درست بعد از خواندن آن کتاب. قطعاً این نقد واکنشی نسبت به چاپ آن کتاب بوده است.
این نویسنده و محقق در ادامه گفت: بنیاد فردید هم به نظرم در این سالها برای معرفی فردید بیشتر می توانست کار کند. در کتابخانه ای که در آنجا هست، همه کتابهایی که درباره فردید نوشته شده، وجود ندارد. حتی حواشی که فردید روی دایره المعارفها نوشته در آنجا گذاشته شده در حالی که به راحتی میتوان آنها را استخراج کرد و تبدیل به کتاب کرد ولی مدام با این تفکر که این کار یک تیم علمی قوی و بودجه می خواهد، این کار رها شده است. در گذشته در سالگرد مرحوم فردید کارهایی انجام میشد ولی اکنون همان هم برگزار نمی شود.
محمد آسیابانی در پایان با اشاره به کتابی که مرحوم فردید را به درستی معرفی کرده است، بیان کرد: کتاب «هویت اندیشان و میراث فکری احمد فردید» اثر «محمد منصور هاشمی» از آثار خوبی است که درباره فردید منتشر شده و تا کنون ۵ یا ۶ بار تجدید چاپ شده است و کتاب بسیار خوبی در این زمینه است که بدون غرض ورزی تفکرات مرحوم فردید را تحلیل کرده و با مطالعه آن می توان به یک چهره واقعی از فردید دست یافت و شاید تنها کتابی از فردید است که تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است.