خبرگزاری مهر، گروه بین الملل : علیرضاعرب، روزنامه نگار و کارشناس مسائل منطقه در یادداشت ارسالی خود به خبرگزاری مهر، موضوع آتش بس در غزه و شرایط آن را مورد بررسی قرار داده است:
با وجود تکاپوهای سیاسی اخیر در سه سطح فلسطینی، منطقه ای و بین المللی آتش بس قطعی و بلند مدت میان حماس و رژیم صهیونیستی در غزه دور از دسترس است.
بر اساس گزارش های منابع خبری، توافق آتش بس غزه شامل ۶ بند اساسی است که به طور تدریجی به اجرا درخواهد آمد.
این ۶ بند شامل مفاد ذیل است:
- آتشبس فراگیر
- بازگشایی گذرگاهها اعم از رفح ، کرم ابوسالم و ...
- توسعه مساحت ماهیگیری
- ورود تجهیزات پزشکی و کمکهای انسان دوستانه
- تلاش برای حل مسئله اسراء و مفقودان رژیم صهیونیستی در غزه
- بازسازی زیرساختهای غزه، و اجرای مذاکرات در خصوص احداث فرودگاه و بندر غزه
موانع و چالش هایی گسترده، عمیق و چند وجهی میان حماس و اسرائیل در راه انعقاد آتش بس بلند مدت وقطعی وجود دارد که در این مقال بصورت مختصر و مفید به آنها خواهیم پرداخت .
برای ارزیابی دقیق تحولات اخیر فلسطین چند بعد را باید مورد بررسی قرار داد:
الف) راهبرد ترامپ در خصوص مسائل پیچیده بین المللی
ب) مواجهه با راهبردهای ترامپ در خصوص چالش های مهم جهانی ، توسط بازیگران بین المللی: (تاکتیکی یا استراتژیک(
ج) موانع آتش بس بلند مدت
د)تاریخچه مذاکرات آتش بس با اسرائیل و آشتی ملی فلسطینیان
از پرتو بررسی موارد فوق بینشی مقرون به واقعیت و حتی المقدور همه جانبه ،حاصل خواهد شد که می تواند احتمال وقوع آتش بس بلند مدت را در برهه فعلی ارزیابی کند.
الف) راهبرد و رویکرد ترامپ در مواجهه با مسائل پیچیده و چالش برانگیز بین المللی:
ترامپ در خصوص مواجهه با مسائل مهم و پیچیده ای چون خلع سلاح اتمی کره شمالی و برجام از راهبرد فشار حداکثری و باز گذاشتن باب مذاکره پیروی می کند.
البته در مذاکره به دنبال تحمیل یک طرفه خواسته های حداکثری خود و حفظ کامل خطوط قرمز شان است و اعتقادی به رعایت خطوط قرمز و منافع طرف مقابل ندارد.
فشار حداکثری و تحریم های همه جانبه ابزاری جهت به میز مذاکره کشانیدن طرف مقابل است به نحوی که امریکا همواره از موضع قدرت باشد.
ترامپ در مقابل با کره شمالی هم سطح تهدیدات و تحریم ها را مرتبا افزایش داد و حتی در توئیت هایش کیم جونگ اون را مرد موشکی کوچک خواند.
البته با گذشت زمان به مرور نامه های مهر آمیز ردو بدل شد و نهایتا به مذاکرات سنگاپور منجر شد.
احتمال اینکه مسائل پیچیده و چالشی بین المللی مثل خلع سلاح اتمی کره شمالی ، مساله فلسطین ، مساله ایران و ... از طریق یک سری مذاکرات حل شوند بسیار بعید است. این مسائل ریشه در تاریخ و ژئو پلتیک منطقه دارند و حاصل یک فرایند تاریخی پیچیده و عمیق هستند. مسائل پیچیده سیاسی، تاریخی و اجتماعی عمدتا راه حل های پیچیده و چند وجهی دارند. فی المثل مساله فلسطین ریشه در تاریخ خاورمیانه، استعمار قرن ۱۹م و اشغال آن توسط صهیونیست ها در یک بازه بلند مدت تاریخی دارد و در یک مقطع کوتاه و توسط یک راه حل یکجانبه گرایانه و دستوری قابل حل نیست.
قطعا راهبرد و رویکرد ترامپ در مواجهه با مسائل پیچیده بین المللی و منطقه ای موثر و کارا نخواهد بود. کمااینکه تا کنون نیز مساله خلع سلاح کره شمالی و معامله قرن مرتبط با فلسطین معطل و مسکوت مانده است.
ب)مواجهه با راهبردهای ترامپ توسط بازیگران بین المللی تغییر رویکردی راهبردی یا مواجهه تاکتیکی ؟!
اما آنچه اکثر بازیگران بین المللی موثر نگران و متوجه آن هستند پیش بینی ناپذیری رفتار ترامپ در مواجهه با چالش های بین المللی است. انتخابات میان دوره ای کنگره در نوامبر۲۰۱۸م (آبان ۹۷)در پیش است و ترامپ سرخورده از بن بست مسائل بین المللی ممکن است برای پیروزی در انتخابات پیش رو دست به اقداماتی نامعقول و فرافکنانه بزند. از این رو مقامات کره شمالی با پذیرش دعوت به مذاکرات ترامپ زهر او را گرفتند و ترامپ نیز به مذاکرات سنگاپور قانع شد و آن را بعنوان دستاوردی در حوزه سیاست خارجی مطرح کرد. اکنون به نظر می رسد رهبران فلسطینی و سران کشورهای عرب مرتبط با مساله فلسطین در صدد اتخاذ همان راهبرد کره شمالی در گرفتن زهر ترامپ هستند .
فعل و انفعالات گسترده حال حاضر در میان رهبران فتح و حماس و سران کشورهای عرب در خصوص انعقاد آنش بس بلند مدت اسرائیل و حماس، آشتی ملی فلسطینیان، بازگشایی گذرگاه رفح توسط مصر و گذرگاه کرم ابوسالم توسط اسرائیل در غزه، ایجاد تاسیسات رفاهی اعم از بندر و فرودگاه در سینا و غزه همگی در راستای پرکردن رزومه سیاست خارجی ترامپ جهت انتخابات آینده میان دوره ای کنگره قابل ارزیابی هستند. این فعل و انفعالات قرار نیست به ثمر برسد دقیقا همانند مذاکرات کیم جونگ اون و ترامپ در سنگاپور اما میتواند دستاوردهای مشخص و مهم در پرونده سیاست خارجی ترامپ برای انتخابات پیش رو محسوب شود.
ج)موانع آتش بس بلند مدت بین حماس و اسرائیل:
آتش بس در غزه رابطه مستقیم با مسائل زیر دارد:
به ثمر رسیدن آشتی ملی فلسطین : باید تشکیلات خودگردان با اسرائیل مذاکره کند و آتش بس منعقد شود. در غیر اینصورت مشروعیت معاهده اسلو ۱۹۹۳م و تشکیلات خودگردان که محصول فرایند سازشی است که از معاهده اسلو شکل گرفته، مخدوش خواهد شد. در همین راستا مسئولان تشکیلات خودگردان اعلام کردند: ابومازن در صورتی که توافق آتش بس میان حماس و اسرائیل با میانجیگری مصر وارد روند اجرایی شود، به هیچ تعهدی در قبال نوارغزه عمل نخواهد کرد. در صورت اجرای توافق آتش بس همه مسئولیت ها را بر عهده حماس واگذار نماید و تحویل کمک های ۹۶ میلیون دلاری در هر ماه به غزه را متوقف نماید.
و مجددا یکی از مسئولان تشکیلات خودگردان در این رابطه گفت: ما هرگز نقش صرافی را در این منطقه برعهده نخواهیم گرفت و ترجیح می دهیم که مسائل را از دور دنبال کنیم.
وی افزود: اگر حماس تا حدی بزرگ است و به حجم یک کشور درآمده که می تواند توافقات بزرگ را به امضا برساند، پس باید مسئولیت های غزه را به تنهایی بر دوش گیرد.
هرگونه آتش بس بلند مدت درغزه بدون وجود هماهنگی امنیتی که در معاهده اسلو ۱۹۹۳م پیش بینی شده است، مورد قبول اسرائیل نبوده و بیانگر عقب نشینی از معاهده اسلو و مشروعیت بخشی به حماس و تضعیف موقعیت امنیتی اسرائیل خواهد بود. اسرائیل در کرانه باختری هماهنگی امنیتی علیه مقاومت با همکاری تشکیلات خودگردان دارد ، لذا در غزه نیز هماهنگی امنیتی، فلسطینیان با اسراییل یا حداقل مصر باید صورت بگیرد . لذا هرگونه عقب نشینی از مفاد معاهده اسلو ۱۹۹۳م مورد پذیرش دولت راستگرای اسراییل و هواداران آن نخواهد بود. پیش شرط ایجاد هماهنگی امنیتی نیز به سرانجام رسیدن فرایند آشتی ملی و عهده دار شدن حاکمیت غزه توسط تشکیلات خودگردان و سرانجام روشن شدن وضعیت سلاح حماس است. گذرگاه های غزه اعم از رفح و کرم ابوسالم تنها هنگامی بازگشایی خواهد شد که آنها تحت نظارت تشکیلات خودگردان و ابومازن باشد، تا مشروعیت تشکیلات خودگردان و معاهده اسلو کاهش پیدا نکرده و امنیت اسراییل تضمین شود.
تکلیف سلاح باید حماس مشخص شود:
تا هویت مقاومتی حماس دگرگون نشود و تکلیف سلاح آن مشخص نگردد آتش بس بلند مدت با اسراییل منعقد نخواهد شد. هرگونه معاهده اسراییل با حماس مسلح ، از منظر صهیونیست ها مشروعیت بخشی به مقاومت مسلحانه تلقی شده و امنیت اسراییل را به مخاطره خواهد انداخت. مشروعیت اسلو ۱۹۹۳م را به زیر سوال خواهد برد و تشکیلات خودگردان شدیدا با چنین وضعیتی مخالف است. در صورت حفظ هویت مقاومتی حماس، امنیت اسرائیل در دراز مدت بصورت جدی تهدید خواهد شد و انعقاد آتش بس بلند مدت از منظر دولت راستگرای اسراییل ، صرفا اعطای یک تنفس جدی و فرصتی برای احیاء و تقویت حماس بعنوان یک دشمن مسلح بحساب خواهد آمد.
نتانیاهو و آتش بس بلند مدت:
نتانیاهو و شعارها و راهبردهایش مهمترین مانع چنین آتش بس بلند مدتی خواهد بود.با انعقاد آتش بس بلند مدت میان اسراییل و حماس عملا موارد زیر اتفاق خواهد افتاد :
- مشروعیت بخشی به مقاومت مسلحانه و حماس مقاومتی
-به زیر سوال بردن مشروعیت معاهده اسلو۱۹۹۳م و فرایند سازش
- تضعیف تشکیلات خودگردان و مشروعیت آن
-پذیرش حماس مسلح و هویت مقاومتی آن بصورت ضمنی و غیر مستقیم
تمام موارد فوق تضاد اساسی با شعارهای دولت راستگرای نتانیاهو و هواداران آن خواهد داشت.
آرمان ها و راهبردهای مقاومتی حماس:
راهبردها و آرمان های حماس با خلع سلاح یا هماهنگی امنیتی در غزه با اسراییل همخوانی نداشته و مصداق استحاله هویت مقاومتی آن محسوب خواهد شد.
در اینصورت حماس به نسخه ای جعلی و عقب مانده از جنبش فتح تبدیل خواهد شد و محبوبیت خود را میان فلسطینیان از دست خواهد داد.
راهپیمایی های بازگشت نقطه عطفی در مبارزات فلسطینیان:
جو مقاومتی به وجود آمده بعد از راهپیمایی های بازگشت وشهادت قریب به ۱۷۰ نفر فلسطینی ، نقطه عطفی مهم در مبارزات ملت فلسطین محسوب می شود.
لذا اکنون جامعه فلسطینی و بویژه غزه آماده انعقاد آتش بس با اسرائیل نیست.
آتش بس بلند مدت حماس با اسرائیل زمینه ساز اجرای معامله قرن:
اگر بین اسرائیل و حماس در غزه آتش بس بلند مدت شکل بگیرد عملا راه برای اجرای معامله قرن فراهم شده و شاهد تحمیل یکجانبه شرایط اسرائیل به ملت فلسطین خواهیم بود و این اساسا خلاف راهبرد و گفتمان مقاومتی حماس است.
نقش آفرینی مصر ، قطر و ترکیه در پرونده آشتی ملی و آتش بس:
نقش آفرینی درجه دوم قطر و ترکیه در پرونده های فلسطین برای سعودی ها مشخصا قابل تحمل نیست. کما اینکه قرار شده است هزینه های برق و حقوق کارکنان غزه را قطر پرداخت کند. و ترکیه نیز از خط دریایی مدیترانه تجارت با غزه را تقویت کند. همچنین نقش درجه اولی و واسطه گری مستقیم مصر در پرونده آشتی ملی ، آتش بس ، سرمایه گذاری در غزه و بازگشایی گذرگاه ها نیز از جهت رقابت سنتی با سعودی نیز برای عربستان آزار دهنده خواهد بود.
حضور درجه اولی و موثر مصر در پرونده های مربوط به فلسطین با راهبردهای منطقه ای سعودی همخوانی ندارد. گرچه معتقدم تقسیم کاری امریکایی بین سعودی و مصر در مسائل منطقه صورت گرفته است اما به هرصورت میان این دو کشور شاخص در خصوص تحولات اخیر فلسطین چالشی خواهیم داشت که از جمله موانع آتش بس بلند مدت در غزه قلمداد می شود.
تاریخچه مذاکرات آتش بس و آشتی ملی:
نگاهی به تاریخچه طرح ها و مذاکرات آتش بس میان اسرائیل و حماس و نیز مذاکرات آشتی ملی میان فتح و حماس حاکی از شکست آنها به دلایل متعدد و متنوع دارد.
لذا با توجه به موارد فوق الذکر آتش بس بلند مدت و قطعی در نوار غزه و نیز فرایند آشتی ملی فلسطینیان چالش ها و موانع متعدد و ریشه داری را در پیش روی خود داشته و دور از دسترس می نماید و آنچه اکنون شاهد آن هستیم یک توافق تاکتیکی و موقت است.