خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: سیدباقر میرعبداللهی، مدیرکل تأمین منابع نهاد کتابخانه های عمومی کشور و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد است. او پیش از این، مدیر انتشارات مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، سردبیر ماهنامه فلسفی خردنامه همشهری، مشاور رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری و مشاور وزیر دادگستری بوده است.
گذشت یک سال از حضور یک مدیر، زمان مناسبی برای بررسی فعالیت اوست. در فرصتی که دست داد، با میرعبداللهی درباره چگونگی تأمین منابع کتابخانههای عمومی کشور گفت وگو کردیم.
مسأله بودجه یکی از موضوعات مطرح شده در این گفت و گو بود که، به تعبیر میرعبداللهی، دیر و زود داشته اما سوخت و سوز نداشته و تأمین منابع در نهاد کتابخانههای عمومی کشور، تا به حال و با وجود فراز و نشییب ها، معطل نمانده است.
یکی دیگر از موضوعات گفت وگو، ساز و کار و چرخه ورود و خروج منابع به کتابخانههاست که مشروح آن در گفت و گو قابل مطالعه است.
مشروح این گفت و گو در ادامه میآید:
* آقای میرعبداللهی تغییر محل خدمت و آمدنتان به نهاد کتابخانهها، با میل و رغبت بود یا جبر و مصلحتاندیشی؟
قطعاً جبری در کار نبود. کار در نهاد، به دلیل وسعت تأثیرگذاری و ظرفیت های فراوان آن، کاری واقعاً فرهنگی است. تمایلام به کتاب و نشر و ارتباط مستقیم نهاد کتابخانهها با کتاب و کتابخوانی، باعث حضور در این موقعیت شد.
* شما پیشتر، مدیریت انتشارات مرکز پژوهشهای صدا و سیما را بر عهده داشتید که سابقهای در زمینه مدیریت نشر است. آن مسئولیت چه تشابهاتی با مدیریت فعلیتان در اداره کل منابع نهاد کتابخانهها دارد؟
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما در شهر مقدس قم، یکی از مهم ترین بخشهای تهیه اطلاعات پژوهشی برای صدا و سیما و واسطه میان حوزه علمیه و رسانه است. این مرکز در سال 1373 تأسیس شد و بعدها به اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه تبدیل شد. من در میان سال های 1374 تا 1378 و زمانی که محصل علوم دینی بودم، در این مرکز فعالیت داشتم. نکته مهم این است که قم اساساً محیطی است که پژوهشگاههای فرهنگی و فعالیت های مربوط به نشر در آن بسیار فراوان است و این می تواند مایه برکت باشد. در شهر قم، ناشران زیادی فعالیت میکنند؛ ناشرانی در سطوح مختلف توانایی و تأثیر؛ بنابراین، فضای متراکمی از نظر کار فرهنگی در قم وجود دارد. به دلیل اشتراک نسبی بین فضاهای فرهنگی رسمی در کشور ما، تجربه کار و شناخت فرهنگی به دست آمده در آن فضا، حتماً به کمک می آید.
* وقتی پست مدیرکلی تأمین منابع نهاد کتابخانههای عمومی کشور را تحویل گرفتید، بزرگترین چالش پیش رویتان چه بود؟
هر مدیر جدید، مبتنی بر پسند و آگاهی خودش، تغییراتی را در حوزه مأموریتش پیشنهاد میدهد که همسو با برنامههایی است که به طور قانونی و سیستمی برای آن نهاد یا سازمان در نظر گرفته شده است. مدیر جدید، مجری همان برنامههاست. اگر برنامه جدیدی هم پیشنهاد میکند، قاعدتاً نباید مخالف اصول طراحیهای پیشین باشد. شما واژه «چالش» را به کار بردید که چندان مناسب مقام نیست. برنامه و وظیفه ما در اداره کل منابع نهاد کتابخانهها، ارزیابی و خرید کتاب، نشریات و اخیراً اسباببازی است. در روزهای آغاز فعالیت من در نهاد، موضوع مهم، منظم تر کردن رابطه نهاد با ناشران و پدیدآورندگان و سرعت دادن به روندها بود؛ هم در ارزیابی و هم در خرید.
* به موضوع جذاب خرید اسباببازی اشاره کردید. این ماجرا دقیقاً چه زمانی وارد برنامههای نهاد شد؟
این موضوع قبل از آمدن من به نهاد هم مطرح شده بود و دبیرکل نهاد هم بر آن تأکید داشتند. بخش اول خرید اسباب بازی و ارسال آن برای کتابخانه های نهاد از نیمه دوم سال 96 شروع شد. این خرید، مبتنی بر یک کار دقیق کارشناسی توسط کارشناسان حوزه اسباب بازی بود. بخش اول خرید برای 186 کتابخانه دارای بخش ویژه کودک و نوجوان انجام شد. بخش دوم خرید هم امسال، با اولویت دادن به مناطق محروم، محقق خواهد شد.
* آیا در حال حاضر، ناشران متقاضی فروش آثارشان به نهاد،کمتر معطل می شوند؟
ما تلاش کردیم با افزایش تعداد کارشناسان و ارزیاب هایمان، که با دقت و وسواس انتخاب می شوند، و همین طور با مَجازی کردن فرایند ثبت درخواست، سرعت پاسخدهی را به طور آشکاری افزایش بدهیم و فکر می کنم در این کار بی توفیق نبوده ایم.
* در حال حاضر، خرید مجله و روزنامه برای کتابخانهها ادامه دارد؟
بله. مجلات خریداری شده، بر اساس ترتیب انتشار آنها و همین طور بر اساس تعداد مصوب خریدشان، برای بیش از 3000 کتابخانه عمومی کشور ارسال میشوند. معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد دو سال است که در خرید نشریات با نهاد مشارکت دارد و همین به ما کمک کرده تا سبد خریدمان، پُرو پیمانتر باشد. باید به این نکته اشاره کنم که خرید نشریه برای کتابخانه های نهادی، حاصل یک فرایند ارزیابی و نظرخواهی است که کتابداران نهاد در آن مشارکت می کنند و بعد در اداره کل منابع مرحله نهایی اش را طی می کند.
* آقای میرعبداللهی یک سؤال درباره منابع که شاید سؤال خیلیها باشد! با روالی که مجلات و کتابهای جدید خریداری میشود، آیا جا برای خریدهای بعدی تنگ نمیشود؟ بر سر آثار خریداری شده قدیمی چه میآید؟ آیا منابع و قفسه کتابخانهها پر نمیشود؟
خرید و تأمین منابع به چند شکل انجام می شود: شکل مرسوم آن این است که ناشر، تقاضای خرید آثارش را در سیستم مجازی موجود در پورتال نهاد مطرح میکند و ارزیابان اداره کل منابع هم اثر را ارزیابی میکند. حاصل ارزیابی، به فهرستی تبدیل میشود که ما آن را فهرست متمرکز می نامیم و بعد از طی مراحل اداری به مرحله خرید می رسد.
شکل دوم خرید، نتیجه رصد منابعی است که توسط ارزیابان و همکاران ما در اداره کل منابع انجام می شود.
بستههای کتاب در فواصل زمانی حداکثر 45 روز یا 2 ماه برای کتابخانه ها ارسال می شود. بستههای ارسالی نهاد به کتابخانهها اصطلاحاً با نام «نورسیدهها» شناخته میشوند.
* آماری هم از بستههای «نورسیدهها» دارید؟
بله. الان در حال ارسال نورسیده سیوچهارم به کتابخانهها هستیم. حالا به سؤال اصلی شما میرسیم. این ارسالها، موجب تراکم کتابها نخواهد شد. چون از طرف دیگر، برنامه «رفخوانی» و «وجین» داریم. رف خوانی یعنی مطابقت دادن فهرست موجودی هر کتابخانه با کتاب ها. نتیجه این کار، بررسی تراکم موضوعی کتاب ها و برقراری توازن در مجموعه سازی و، در نتیجه، وجین منابع زاید و جذب منابع جدید است. این فرایند توسط کتابداران، که بازوهای اجرایی نهاد بوده و مواجهه عینیتری با کتاب دارند، انجام می شود. کتابداران، کتابهای فرسوده و تکراری را به شکلی تعریفشده، از قفسهها خارج می کنند و جای آنها را کتابهای جدید می گیرد. ضمن اینکه هرسال کتابخانه های تازهتاسیس هم شروع به کار می کنند که این کتابخانهها هم مطالبه تأمین منابع دارند؛ بنابراین، باید بگویم که حجم کتابهای ورودی، با تقاضا هماهنگی دارد و جا برای خریدهای بعدی تنگ نمی شود.
لازم است به این نکته مهم اشاره کنم که ما، در نهاد کتابخانه ها مجبور به انتخاب و گزینش منابع هستیم؛ چون از یک طرف تعداد عناوین بسیار زیاد است و از طرف دیگر فضاهای کتابخانه ای ما محدود است. ضمن اینکه ما نهادی عمومی هستیم و پیداست که همه کتاب ها مناسب کتابخانه های عمومی نیستند. به نظر من کلمه «عمومی» هم صفت کتاب است و هم صفت عضو کتابخانه و اگر چه ما آثار تخصصی را نیر خریداری می کنیم، اما این حالت غالب نیست.
* آیا کتابهای وجین شده و اضافی خمیر میشوند؟
خمیر یا معدوم نمیشوند. چنین کتابهایی در بیرون از نهاد به مصرف میرسند. کتابهای فرسوده، مرمت و دوباره صحافی شده و به مراکزی که دسترسی کمتری به کتاب دارند، سپرده میشوند.
* بحث بسته نورسیدهها شد. تا سال 95 اخبار و آمار در این باره منتشر شد، ولی دیگر خبر چندانی از این طرح نشد!
در واقع «نورسیدهها» طرح نیست. برنامه جاری و همیشگی ماست. این برنامه خیلی پیشتر از سال 95 اجرا میشده است. نورسیدهها در واقع کارتنهای کتابهایی هستند که محتوای آنها بررسی شده و به طور منظم به کتابخانهها ارسال میشوند. بنابراین، نورسیدهها عنوانی برای خریدهای منظم ماست.
* کمی درباره تعداد کتابهای موجود در این بستهها توضیح بدهید! این تقسیمبندی براساس کتابخانهها انجام میشود؟
بله. کتابخانهها برحسب امکانات و مساحت طبقهبندی ویژه دارند. کتابخانههای مرکزی، استاندارد بالایی دارند. در کل کشور 8 کتابخانه از این نوع داریم. کتابخانههای اصلی، به تعداد 31 استان کشور هستند. کتابخانههای شهرستانهای بزرگ 120 باب هستند. کتابخانههای اصلی شهرستانها 500 باب، اصلی شهرها هزار و 100 باب و کتابخانههای شهری نهادی هزار و 800 باب هستند. همه کتابخانههای نهادی در کشور 2 هزار و 400 باب و همه کتابخانه های نهادیها و مشارکتیها هم حدود 3 هزار و 500 باب هستند. استفاده از عبارت «حدودی» به این دلیل است که هر سال به تعداد کتابخانهها اضافه میشود و این ارقام تغییر می کند.
* آقای میرعبداللهی، مشکل بودجه ندارید؟
کدام نهاد فرهنگی است که مشکل بودجه نداشته باشد؟ ماده 6 قانون تأسیس و نحوه اداره کتابخانه های عمومی کشور می گوید شهرداری ها مکلفند هر سال حداقل نیم درصد از درآمدهای خود را به منظور اداره امور کتابخانهها در اختیار انجمن های کتابخانههای عمومی قرار دهند. البته نهاد، منابع مالی دیگری هم دارد که منابع پایداری نیستند. نیم درصد ماده 6 البته کم و بیش با پیگیری فراوان و دردسر تأدیه می شود. به قولی، دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.