خبرگزاری مهر، گروه استانها- علی شاهینی*: عزاداران حسینی مانند اهل ایمان در درجات و مراتب متفاوت قرار دارند. البته تمامی مراتب عزاداری دارای اجر و ثواب الهی است و هر مرتبه، خیر و ثواب خودش را دارد.
یکی از مراتب عزاداری که بیشتر شیعیان حضرت، مشمول آن هستند، به این گونه است که عزادار، تنفر و اعتراض خود را نسبت به عاملان مصیبت و جنایتکاران در حق امام حسین (ع) و یارانش به طور کلی، همه اهل بیت (ع) اظهار میکند و بر آنها لعن و نفرین نثار میکند.
در این مرحله عزادار شناخت و معرفت مناسب تری به وجود مقدس سیدالشهداء (ع) پیدا میکند. همچنین به دلیل شدت انس و محبت به آن حضرت، عواطف و احساسات عزادار، رقیقتر و بیشتر میشود و عزاداری به نیت ثواب و عرض ارادت و برآورده شدن حاجات، صورت میگیرد.
عنصر اصلی در این مرحله از عزاداری، عنصر عواطف و احساسات است. بررسی آثار هنری، نوحهها و اشعار عاشورایی به خوبی نشان از غلبه سطح عواطف و احساسات بر سایر سطوح در این مرحله است. اما حذف و نادیده گرفته شدن عنصر معرفت از عزاداریها و قرار داده شدن مسائل عاطفی و احساسی و توجه به ظواهر و عدم عنایت به فلسفه و حکمت عزاداریها و تبدیل شدن گریه و سوگواری از یک وسیله خوب و کارآمد به یک هدف اصلی باعث از بین رفتن کارکرد اصلی عزاداری و تبدیل عزاداری به یک سنت و عادت تکراری میشود.
هر عملی شرعی که به صورت عادت درآید و از کارکرد اصلی آن غفلت شود، برای فرد و اجتماع خطرناک است. حضرت علی (ع) میفرمایند: «برای هر چیز، آفتی است»، لذا برای آنکه عمل شرعی ما دچار سنت گرایی و عادت ورزی نشود باید لوازم و شرایط مخصوص به آن عمل شرعی را دانست و به کار برد.
خداوند متعال به عنوان خالق هستی و معصومین (ع) میتوانند لوازم و شرایط خاص هر عمل را مشخص کنند. از طرفی لوازم و شرایط هر عمل باید به گونهای باشد تا امکان دفع آفت، قبل و حین عمل ممکن شود. تنها انجام یک عمل خوب کافی نیست بلکه مهمتر از آن، اثر خوب و سازندهای است که باید پایدار و ثابت باشد. یعنی مهم این است که ما بتوانیم آثار عمل خوب را در خودمان حفظ و ثابت نگه داریم و اجازه ندهیم بر اثر آفت زدگی، عمل خوب به ضد خودش تبدیل شود. البته موضوع آفت شناسی بسیار گسترده است که ما در این مجال تنها به بخش کوچکی از آن اشاره میکنیم:
آفتهای عزادار
عزاداری مانند سایر واجبات و مستحبات دارای آفتهایی است که اگر در آن نفوذ کند، نه تنها به آثار مثبت و سازنده عزاداری نمیرسیم، بلکه به نتایجی خلاف آنچه در عزاداری دنبال میکنیم دست خواهیم یافت و دچار آثار مخرب و خطرناک خواهیم شد و یا حداقل به همه آنچه معصومین (ع) در امر به عزاداری برای فرد و جامعه در نظر داشتند نخواهیم رسید و عزاداری ما از کیفیت و سازندگی خوبی برخوردار نخواهد شد.
اصلیترین و بزرگترین آفت، این است که ما بدون شناخت کامل و دقیق آن مقررات و آداب، شروع به انجام عمل و ادامه آن برای مدت طولانی کنیم. عزاداری و سایر واجبات و مستحبات، هیچ کدام هدف نیستند بلکه همه آنها وسیلهای برای رشد و ترقی انسان هستند. امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند هیچ عملی را جز با شناخت نمیپذیرد».
عوامل اجرایی عزاداری
عوامل اجرایی عزاداری باید به ابعاد و شرایط خاص آن آگاهی و معرفت داشته باشند. در غیر این صورت عزاداری به یک امر ضعیف و کم اثر تبدیل میشود. از دیگر آفتها تبدیل شدن عمل خوب به یک عادت است. اگر مجریان عزاداری، فلسفه قیام عاشورا و معرفت نسبت به عزاداری حضرت سید الشهداء (ع) را خوب ندانند باعث میشود عزاداری بدون توجه و رعایت لوازم و بایدها و نبایدهای آن انجام شود و صرفاً به یک رسم، عادت و سنت کم محتوا یا بی محتوا یا خدای نکرده یک عادت خطرناک و مضر تبدیل شود. به طوری که عزاداری به تنهایی در مقابل سایر اعمال مانند نماز، یک عمل مستقل میشود و اگر به نماز و سایر واجبات صدمه وارد شود، هیچ اشکالی ندارد. در این حالت عزاداری یک هدف به حساب میآید، گرچه با انواع تحریفها، گناهان و دروغها باشد. البته نباید تصور کرد که چون عزاداری ممکن است دچار آفت شود یا ما آن آفت را ندانیم، باید تعطیل یا ترک شود. این یک برداشت شیطانی و یک خطر غیرقابل جبران است. البته تا وقتی عملی انجام نشود امکان درک آفتهای آن ممکن نیست و رفع آفات هم در حین عمل و به مرور زمان صورت میگیرد.
آفتهای تحریف و بدعت
از دیگر آفات عزاداری، موضوع تحریفها و بدعتهای خطرناکی است که با فلسفه عزاداری و روح حماسه حسینی در تضاد است. خواندن نوحهها و اشعار کفرآمیز، بیان ماجراهای جعلی یا تحریف شده، نوحهها و اشعار ضعیف، موهن و منافی با شخصیت حضرت امام حسین (ع) و همچنین انجام حرکات سبک، موجب ضد تبلیغ علیه شیعیان و سوء استفاده دشمنان اسلام میشود. علاوه بر اعمال مذکور میتوان به حمل علامتها و صلیبهای آهنی سنگین، قمه زنی و فخر فروشی نسبت به آنها اشاره کرد.
آنچه میتوان به عنوان نتیجه کلی از مطالب مذکور به دست آورد، این است که عمده دلیل ورود مسائل و موضوعات موهن و تحریف و بدعت و اعمال خلاف واقع در عزاداری امام حسین (ع)، توجه صرف عزاداران و توقف ریشه عزاداری در سطح احساسات و متکی شدن به گریه و عواطف است، به طوری که در عزاداری ها گریه کردن و گریاندن و نه چیز دیگری نقش اساسی و اصلی و هدف عزاداری میشود. این مسأله باعث دروغ پردازی و اختراع حرکات و اشعار ناپسند و غیرمنطقی و غیرمنطبق با حقیقت قیام امام حسین(ع) میشود.
اگر گریه به عنوان یک ابزار مناسب و پرفایده به عنوان هدف در عزاداری ها قرار گیرد، زمینه انحراف از عزاداری واقعی از همین جا فراهم میشود. در این صورت دیگر برای عزاداران اهمیت ندارد که بدانند چرا اسلام و ائمه (ع) به برگزاری این گونه مراسم توصیه کردهاند و علت و فلسفه قیام عاشورا چه بوده است. در این ارتباط آیت الله مرتضی مطهری چنین میگوید: گریستن بر امام حسین (ع) کار خوبی است و باید گریست. به چه وسیله بگریانیم، به هر وسیله که شد؟ هدف که مقدس است، وسیله هر چه شد، شد ؟
این مجالس عزاداری که گریاندن و گریه کردن هدف باشد و فقط بُعد عاطفی عاشورا مدنظر قرار گیرد و به معرفت و فلسفه آن قیام توجه نشود هیچ خطری برای دشمن ندارد. چه بسا دشمن هم برای برگزاری چنین مراسمی تلاش و کوشش کند. در این شرایط وظیفه مردم عزادار آن است که فلسفه قیام عاشورا را بفهمند و با معرفت احساسات و عواطف خود را نمایان کنند.
*دکتری حقوق خصوصی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه