خبرگزاری مهر، گروه استانها: برای دیدن یکی از مهمترین مراسم سنتی عزاداری ماه محرم استان سمنان باید تا تیغ آفتاب ظهر پنجم محرم صبر کرد اما پیش از آن باید خیابان پرشیب و تاب شهید قدوسی شاهرود را به سمت کوچه نخل پیمود جایی که درختان قطور و سایهگستر چنارش نشان از قدمت بافت تاریخی آن دارد جایی که خانههای قدیمی شهر شانهبهشانه هم دادهاند و به ترتیب نشستهاند، برای حضور در مراسم سنتی باید راهی محلههای قدیمی شد.
میآیند از دور و نزدیک از اینسوی و آنسو، برخی پراکنده و انفرادی، برخی همراه با هیئتهای عزاداری، اما مقصد یکجا است تکیه بازار شاهرود از قدیمیترین نقاط تجمع مردم در این شهر، تکیهای قدیمی بر سر گذری باریک که یک خودرو هم برای ورود به آن باید احتیاط کند بنایی که وقتی آن را میساختند هنوز محمدشاه قاجار به دنیا نیامده بود.
مردم مهمان تاریخیترین نقطه شهر
خشت خشتش بوی تاریخ میدهد، مخصوصاً وقتی محوطهاش را برای برگزاری مراسم سنتی «یا عباس یا عباس» آبپاشی میکنند. شهرتش را از زنجیر و پوش بالای سقفش میگیرد زنجیری که میگویند متعلق به کشتی روسها در ۱۰۰ سال پیش است و با گاری آن را از بندر گز به شاهرود آوردهاند تا سقف تکیه را به چناری پیوند دهد و استحکام آن را تضمین کند خیلیها هنوز به آن تکیه زنجیری میگویند و پوش بزرگ آنکه پارچهای کرمی رنگ است و هرسال نزدیک محرم با دهها طناب و طی مراسمی سنتی گسترده میشود و پس از محرم نیز دوباره جمع خواهد شد اما هر چه عاشقی بخواهی زیر این پوش کهن و در جوار این زنجیر تاریخی یادگار قدیم وجود دارد فقط باید تا پنجم محرم صبر کرد.
گروهگروه میرسند، خیابانهای منتهی به تکیه مسدود هستند، از ساعتها قبل خودروها نمیتوانند در آن تردد کنند وقتی آخرین پیچ منتهی به تکیه بازار را میگذرانی خیل جمعیت و دود اسپند و نوای نوحهخوانی خوشآمدت میگویند، دل در سینه میتپد. ساعت عاشقی است.
هیئتها یکی پس از دیگری میرسند، بید آباد، غربا، عشاق الحسین(ع)، باغزندان، مصلا، مهدیه، حضرت ابوالفضل(ع)، هیئت الرضا(ع) و ... همه میآیند و سینهزنان خط باریک خیابان صدوقی را پی میگیرند، نواها باهم ادغام میشود، ملغمهای است اینجا که تفکیکش کمی دشوار مینماید، زنجیرزنان و سینهزنان یکی پس از دیگری میرسند، زنان در پیادهرو هستند، چشمها گریان است اما امروز همه سبکتر هستند.
آغاز مراسم با چرخش دوار پرچمها
مراسم با ورود هیئتها به تکیه آغاز میشود نوبت میکروفون مرکزی است که نوحهها را واحد کند، چرخش دوار هیئتها اینجا یکی میشود مانند عقربههای یک ساعت پرچمها و طوقها در بدو ورود سلام میدهند و با اذن ورود به میانه گود وارد میشوند و سپس به کناری میروند تا جایشان را به پرچمها بدهند پرچمهای سبز و سرخ و سیاه، بیرقهای عزاداری امام حسین(ع) در میانشان پرچمی سرخرنگ که روی آن نوشته قمر بنیهاشم چه دلبری از مردم و عاشقان میکند ... چرخزنان چون پهلوانی چرخ چمنی میزند در میان گود و اشک میگیرد از مردمی که آمدهاند، از زنانی که طبقه دوم را پرکردهاند و مردانی که در میانه گود هستند ... تا چشم کار میکند همهچیز سیاه است، ماتم کلیدواژه این روز مردم شاهرود است.
شور عزا با نوحهای که جوابش از سوی عزاداران دست بالا بردن و فروکوفتن بر سر است ادامه مییابد هزاران دست که یکپارچه بالا میآیند و بر هزاران سر عزادار فرود میآیند تا ندای یا عباس بلند شود. شوری عظیم، چنین میانه میدانی دوار و چرخش عزاداران و پرچمهای عزاداری همراه باسیل اشک و آه و ناله و فغان از عزای امامشان... همه تنها و همه فکرها هم یکی است همه هیئتها هم یکی است اصلاً امروز را باید روز یکی شدن نام بگذاریم روز «یا عباس یا عباس» گفتنهای دست جمعی روز سینه زدنهای گروهی، روز شریک شدن عزاداری برای امام حسین(ع) از هر نقطه شهر و روستا با هر شغل و تحصیلات و مرتبهای که دارند چراکه همه مهمان یک نفر هستند آنکس که رخت عزایش را بر تن کردهاند.
طنین ندای «یا عباس یا عباس»
وقت خروج بازهم باریکه سینهزنان در صفوف به هم فشرده اما نوحهای که پاسخش «یا عباس یا عباس» است ... دست در کمر هم به نحوری که هر کس دست چپش را به کمر نفر سمت چپ خود میگیرد و با دست راست سینه میزند همین منوال تا انتها ادامه مییابد تا خیابان به تسخیر عزاداران حسینی در آید که از تکیه خارج میشوند چون مورچگانی سیاه که از لانه برون میروند یکسر و یکصدا. سیل جمعیت شیب خیابان قدوسی را میگیرد و از مقابل نخل به بالای میدان چه آن میرود تا با بازگشت مراسم را خاتمه دهند.
«آی مردم عزای حسین(ع) امروز در شاهرود به اوج میرسد از امروز با هر چه دارید به میدان بیایید گونهای که انگار آخرین محرم زندگیتان است شاید سال آتی اینجا نباشید» این را محمدعلی عرب عامری پیر غلام شاهرودی میگوید و ادامه میدهد: «یا عباس یا عباس» تعریف ندارد که از من میپرسی یا عباس در نظر من چیست؟ یا عباس را باید بود و لمس کرد ببین ... این شور مردمی یعنی «یا عباس یا عباس» این عشقی که باعث میشود هزاران نفر آیند و به سر و سینه بزنند یعنی «یا عباس یا عباس»، همینها را بنویس اگر میتوانی ... حاج محمدعلی هم خوب میداند که همه این شور در قلم نمیگنجد.
میگوید: تا یاد داریم این مراسم بوده و هرسال هم شلوغتر میشود و این عشقی است که مردم ما به اهلبیت(ع) دارند و مگر میشود که آن را توصیف کرد اما درباره تاریخچه این مراسم کمی اختلافنظر وجود دارد فردی به نام اسماعیل فرهادی یا اسماعیل فرشادی درست یادم نیست از همین خدام مسجد آقای شاهرود ۱۸ سال پیش به من گفت در دفترچهای منصوب به پدربزرگان یافت شده بود که درباره «یا عباس یا عباس» نوشتهاند یعنی باید عمر آن را دو صدسال حداقل دانست اما برخی دیگر معتقدند ۱۴۰ سال درست است لذا هرچه هست این مراسم با چنین شوری که مردم دارند صدها سال دیگر هم برگزار میشود، آنهم باشکوه ...
مردم در گرما و سرما میآیند
همراه حاج محمدعلی هم او را تائید میکند و میگوید: این عشق به امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) است که مردم را در گرما و سرما سالهای سال حتی در سالهایی که جنگ بود به میدان میآورد و «یا عباس یا عباس» گویان مراسم عزاداری محرم را به اوج میرساند مراسمی که عشق به اهلبیت(ع) را معنی میکند.
عامری نوحهخوان یکی از هیئتهای شاهرود هم در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: نوحه سنتی یا عباس میراث معنوی مردم شاهرود است که سالهای سال سینه در سینه پیچیده تا امروز به ما رسیده است، اصلاً مهم نیست این مراسم چه میزان قدمت دارد مهم غنای این مراسم و به اوج رساندن عزاداری محرم است و بسیاری معتقد هستند از این مراسم به بعد است که عزاداری محرم به اوج خود رسیده و بهنوعی هدایتکننده تمامی مراسم عزاداری محرم تا روز نخل محسوب میشود و از این بابت دارای ارزشی معنوی برای مردم شاهرود است.
وی میگوید: هرسال باید بیشتر به فکر نگهداشتن آدابورسوم قدیمی محرم و صفر باشیم برای مثال باید نوحههای سنتی را نگهداری کنیم و مراسمی مانند یا عباس را با ثبت میراث معنوی بهنوعی ماندگار کنیم تا آیندگان نیز آن را به آیندگان خود منتقل سازند و اینگونه است که توانستهایم دین خودمان را به اباعبدالله(ع) و فرهنگ دینی شهر و دیارمان ادا کنیم.
خلق صحنههای عاشقی و ارادت
همتی یکی از عکاسان شرکتکنندگان در این مراسم نیز میگوید: خلق صحنههایی از ارادت به اباعبدالله(ع) شاید در قلم نگنجد اما با تصویر میتوان یکصدم آن را به چشمان و مغز مخاطب انتقال داد تا او هم سهیم شود و این انگیزهای است که از سمنان به اینجا آییم تا مراسم را عکاسی کنم.
همزمان با همکلامی مردم و پیر غلامان دستههای عزاداری به پائین بازمیگردند تا مراسم را ختم کنند و دعاها خوانده شود برای شفای مریضان، پیروزی مسلمانان، قبولی طاعات و عزاداریها و عبادت، سلامتی برای عموم مردم و مسئولان نظام اسلامی و فرج آقا امام زمان (عج) که همه عاشقانه منتظرش هستند.
اوج عزاداری اباعبدالله
آجر آجر و خشت خشت تکیه بازار شاهرود پر از خاطرات است، خاطرات از کسانی که سالهای گذشته سیاهپوش امام بودند و امسال نیستند شهیدان گرانقدری که به امامشان پیوستند تا سر سفره او مهمان شوند و کسانی که از بانیان عزاداری امام حسین(ع) بودهاند و سالهای سال از مرگشان میگذرد، امروز اما خاطرات برای همه مردم زنده میشود خاطراتی که شاهرودی را یافت نخواهی کرد مگر حداقل یکی دوتایشان را در سینه داشته باشد.
کمکم مراسم رو به اتمام است از تکیه بازار بهیکباره سیلی سرازیر میشود طوقها و پرچمها بدون نظام اولیهای که داشتند یکییکی از تکیه خارج میشوند، جمعیت پراکنده است تقاطع خیابانهای صدوقی و ۱۵ خرداد ولولهای برپا است دستههای عزاداری به کارشان پایان نمیدهند فقط مراسم «یا عباس یا عباس» را ترک میکنند، عزاداری امام حسین(ع) تازه به اوج رسیده امروز تا شب و حتی پسازآن عزاداریها برپا است، کافی است به مساجد و هیئتها سری بزنی... این عشق به امام حسین(ع) است که خستگی نمیشناسد، ندای یا عباس آنقدر امروز فریاد زدهشده که گویی تا روزها در کوچه و خیابانهای شهرمان شنیده میشود ... فریادی که میگوید «یا عباس یا عباس» فقط گوشهای از نگاهت ...