مجله مهر: مناظره دو تن از روزنامهنگاران خارجنشین در شبکه فارسیزبان این روزها حسابی سروصدا به پا کرده است. در این گفتگوی جنجالی از یک سو رضا حقیقتنژاد، روزنامهنگار فراری از کشور که حامی حمله نظامی به ایران و تحریمهای بیشتر مردم کشورش از سوی آمریکاست، حضور داشت و در طرف دیگر علی علیزاده فعال سیاسی ضدسرمایهداری و ساکن لندن که در سالهای اخیر چرخش فکری داشته و از یک مخالف جمهوری اسلامی ایران به مدافع آن تبدیل شده، به عنوان منتقد تحریم ایران به ارائه نظرات خود پرداختند.
یکی از نقاط بحث بر انگیز این برنامه که به ایجاد موجی مطالبهگرایانه در فضای مجازی هم منجر شد، پرسش علی علیزاده از منابع مالی شبکههای فارسیزبان ضدایرانی بود. علیزاده که در فضای رسانهای به «علیز» مشهور است در چالش خود این سوال را مطرح کرد که بودجه ۵۰۰ میلیون دلاری شبکه «من وتو» توسط کدام یک از دولتهای مخالف ایران تامین میشود؟
او درباره بودجههای ۵۰ میلیون پوندی شبکه «ایران اینترنشال»، بودجه ۲ میلیون پوندی سایت خبری «ایرانوایر» و چند رسانه دیگر ضدایرانی نیز پرسش مطرح کرد و از آنها خواست که بگویند کدام دولت خارجی (آمریکا، انگلیس، عربستان یا اسرائیل و ...) پشت پرده این فشارهای رسانهای به مردم ایران قرار دارد!؟
او پس از اتمام این مناظره نیز ویدئوی دیگری منتشر کرد و خواستار شفافیت منابع مالی شبکههای فارسی زبانی شد که علیه ایران برنامه تولید میکنند و خط رسانهای تشدید تحریمهای علیه مردم ایران را تقویت میکنند. حالا با گذشت چند روز از این پرسش برخی کاربران شبکه اجتماعی نیز اقدام به طرح همین مسئله کردهاند و ویدئوهایی با این مضمون تولید و در صفحات مجازی خود منتشر کرده اند.
ایران تحت یک حمله همهجانبه تروریستی ترامپ و آمریکا، عربستان و اسرائیل قرار گرفت
علیز درباره این چالش به روزنامه فرهیختگان گفته است: «همانطور که در مصاحبه منوتو و در ویدئوی مکمل آن در روز بعد گفتم معتقدم که ایران تحت یک حمله همهجانبه تروریستی ترامپ و آمریکا، عربستان و اسرائیل قرار گرفته است و بخش عمده این حمله تروریستی، تروریسم رسانهای است. پرسش من به هیچوجه تنها درباره شبکه منوتو نیست. معتقدم بیبیسی، منوتو، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا، ایرانوایر، توانا و... در کنار هم بهعنوان یک مجموعه درهمتنیده عمل میکنند. در این کمپین من هم یکی از غلوشدهترین و عجیبترین و حادترین اشکال این تروریسم رسانهای را شروع کردهام. در این چارچوب، پرسشگری از منوتو مقدمه پرسشگری از تمام رسانههای فارسیزبان دولتهای خارجی است که علیه مردم ایران هستند و ذهن مردم ایران را شببهشب تسخیر میکنند و سعی در استعمار ذهن و استعمار احساسات مردم ایران دارند و همینطور مقدمه و قدم اول از راه درازتری است که در قدمهای بعدی اپوزیسیون وابسته به دولتهای خارجی و همینطور همه نیروهای سیاسی غربگرا و استعمارزده را به چالش خواهد کشید.
معتقدم این قدمی ساده، اما ضروری است. اینکه تلویزیون منوتو بعد از ۹ سال حضور در فضای رسانهای ایران و دریافت بیش از نیم میلیارد دلار حتی یک دقیقه درباره منبع مالی خود توضیح نداده است، به سادگی قابل چشمپوشی نیست. به بیان دقیقتر، خبرنگاران منوتو که تظاهر میکنند با چراغقوه جستوجوگری از ۶ هزار کیلومتر آنطرفتر میخواهند درباره عملکرد شهرداری شهری کوچک در فلان استان ایران یا بخشداری کوچکی در فلان شهر دیگر شفافسازی کنند، حتی دو اتاق آنطرفتر نمیروند که ببینند مرجان عباسی و کیوان عباسی [مدیران ظاهری شبکه من وتو] حقوقی را که در آخر ماه به این خبرنگاران میدهند از کدام کشور خارجی دریافت میکنند!»
علی علیزاده در بخش دیگری از سخنان خود گفته که «شخصا اعتقادم بر این است که منبع مالی شبکه منوتو چنان غیرعادی و ضدایرانی است که تا هزار سال دیگر هم مدیران این شبکه امکان اعلام رسمی آن را به افکار عمومی ایرانیان نخواهند داشت. اگر در جنگ هشتساله صدام علیه مردم ایران ما بارها پرسیدیم که بمبهای شیمیایی و موشکهایی که ارتش بعث به ایران میزد، ساخت کدام کشور بود امروز پرسش من از تلویزیون منوتو هم دقیقا همین است. ما میخواهیم بدانیم این بمبهای رسانهای که هر شب بر سر مردم ایران فرود میآید، ساخت کدام کشور خارجی است و بودجه آن توسط کدام دولت خارجی و برای چه هدفی تامین میشود؟»
وقتی دم خروس رسانههای فارسیزبان بیرون زد!
یکی از مواردی که نشان داد تا چه اندازه پرسش از شفافیت مالی این شبکههای فارسیزبان ضروری است، به ماجرای حمله تروریستی روز گذشته به مراسم بزرگداشت نیروهای مسلح در اهواز برمیگردد. بلافاصله بعد از این حمله، بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال با سخنگوی گروهک تروریستی الاحواز مصاحبه کردند!
اینکه چگونه یک تروریست از تریبون این شبکهها سر در میآورد یک مسئله است و اینکه با چه سرعتی به این فرد دسترسی پیدا کردهاند سوال دیگری است!؟ آیا اسپانسرهای مالی شبکههای فارسیزبان دقیقا همان کارفرمایان تروریستها و تجزیهطلبان هستند؟