به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «جهان غرب و فلسفه» نوشته جیمز ب. سات سفری در هزارتوی ذهن انجام میدهد و بررسی میکند که ما در مورد انسانها، میزبانان و جهان اطرافمان چگونه فکر میکنیم، در سفری بهسوی خودآموزی خودمان.
ما قادر به تعریف آگاهی نیستیم زیرا آگاهی وجود ندارد. این تخیل انسانها که چیزی بخصوص در مورد روش ادراک ما از جهان وجود دارد و بااینحال ما در حلقههایی چنان بسته و چنان تنگ همانند میزبانان زندگی میکنیم، تنها انتخابهایمان را زیر سؤال میبرد و بیشتر این امر را مورد اعتراض قرار میدهد که به ما گفته شود در ادامه چهکاری باید انجام دهیم.
آیا هرگز ماهیت واقعیت خودتان را مورد پرسش قرار دادهاید؟ برنامه پر مفهوم و نامدار جهان غرب از کانال تلویزیونی HBO که ظهور یک آگاهی مصنوعی را در یک پارک تفریحی آیندهگرا مورد بررسی قرار میدهد، سؤالات بیشماری را در مورد ماهیت آگاهی و نتایج آن بر فاصله بین زندگی واقعی و مصنوعی مطرح میکند. آیا انتخابهای ما مال خودمان هستند؟ رابطه بین فکر و جسم کدام است؟ چرا لذتهای خشن دارای پایانی خشن هستند؟ آیا ماشینها هرگز دارای برتری اخلاقی بر انسان خواهند شد؟ آیا آگاهی انسانیت ایجاد میکند، انسانیت آگاهی را؟
قرار نیست که در جهان غرب و فلسفه، فلاسفه، فیلمسازان، فعالان و اخلاقگرایان سؤالاتی را بپرسند که شما میپرسید و پاسخهایی بدهند که شما میدانید. سطحی عمیقتر از این بازی وجود دارد و این کتاب سفری در هزارتوی ذهن انجام میدهد و بررسی میکند که ما در مورد انسانها، میزبانان و جهان اطرافمان چگونه فکر میکنیم، در سفری بهسوی خودآموزی خودمان. این مقالات جنبههای مختلف معماهای فلسفی این برنامه را بررسی میکنند، شامل ماهیت استقلال و همچنین پیگیری آزادی و اندیشه آزاد و در عین حال انداختن نگاهی انتقادی به مثالهای انسانی همانند صعود میزبانان غربی به حد نهایی انسانیت در جهانی که از اقدامات خشن ترسان است و با آن تعریف میشود.
جهان غرب و فلسفه بهعنوان همراهی عالی برای طرفدارانش که میخواهند از پارک خارج شوند و اندیشههایشان را حول فلسفه ورای این صحنهها جولان دهند، تجربه این برنامه را برای بینندگانش غنی ساخته و بر هزارتوی مبهم آن نوری تازه میافکند.