به گزارش خبرنگار مهر، چندی پیش ماجرای کپی بودن نقاشی های تهمینه میلانی کارگردان سینما که باعث تعطیلی نمایشگاه وی در گالری ایوان شد، در صدر اخبار هنری قرار گرفت و ضمن اینکه هنرمندان و کارشناسان هنری درباره این موضوع اظهارنظر کردند، سیدمحمدمجتبی حسینی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به مدیرکل هنرهای تجسمی دستور داد تا اقدامات لازم در زمینه پیشگیری از ارایه آثار کپی صورت گیرد.
در همین زمینه غلامعلی طاهری استاد دانشگاه و هنرمند نقاش باسابقه نیز به برگزاری این نمایشگاه نقاشی و ارایه آثار کپی در آن واکنش نشان داد و یادداشتی در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده که به شرح زیر است.
«افتضاح نمایشگاه نقاشی تهمینه میلانی چهره مطرح سینمای ایران، پرونده‌ای را در فضای هنرهای تجسمی کشور باز کرد که همچنان مفتوح باقی خواهد ماند، اما از طرف دیگر موجب شد توجه و دقت گالری‌داران و مدیران هنری نسبت به آنچه که تحت عنوان آثار هنری ارایه می‌شود، بیش از پیش افزایش یابد.
شکی نیست که عملکرد ضعیف مسئولان هنری در ساماندهی و ایجاد ساز و کار مناسب برای نظارت بر روند کارشناسی و نمایش آثار هنری و رویکرد اقتصادمحور آنها به جای نگاه فرهنگی و هنری از یک سو و گسترش فضای سوداگرانه در رونق دلالی و فروش آثار دست دوم و نسخه بدل به افراد کم سواد هنری ولی مجموعه‌دار تاجر از سوی دیگر، سبب ایجاد این توهم در برخی افراد و هنرمندان سایر حوزه‌های هنری شده که شاید هنرهای تجسمی کشور بدون متولی و بی در و پیکر است و می‌توان هر بنجلی را به جای اثر هنری به خریداران این آثار تحمیل کرد.
این کلاه برداری و تقلب آشکار زمینه را برای بروز ناهنجاری بیشتر در فضای هنری کشور ایجاد خواهد کرد، اتفاقی که در اکسپوها روی می‌دهد مصداق بارزی از این نوع رفتار غیرفرهنگی است.
نباید نادیده گرفت که این رویداد زننده و این کپی‌کاری ناشیانه که از سوی یک چهره سینمایی و فیلمساز کشور انجام شده است، این شائبه را ایجاد می‌کند که ای بسا در حوزه فیلمسازی نیز ساخت همین شبیه‌سازی‌های ضعیف از آثار دیگر هنرمندان غربی نیز وجود داشته باشد! لیکن تاکنون‌کسی از اهالی سینماگر به این مهم پی نبرده است.
همچنین نوع آثار نقاشی که این روزها با تبلیغات فریبکارانه و زیرپوستی برای ایجاد بازار بیشتر میان برخی هنرمندان رواج یافته نیز با توجه به سیر هنر معاصر جهانی که دلالان ایرانی از آن غافل هستند و یا آگاهند ولی سودشان را در نبش قبر هنری و نقب زدن به دوران پهلوی می‌بینند، تقلبی بیش نیست که دیر یا زود بینش‌گران هنری، چهره و ماهیت هنر غیرمترقی، کهنه و ناپسند آن را روشن خواهند کرد.
من این اتفاق نامبارک را بیشتر در رویکرد نادرست مسئولان، مدیران و رفتار کاسبکارانه کیوریتورها و دلالان هنری می‌دانم که برای هنر معاصر این مرز و بوم کوچکترین اهمیت و ارزشی قائل نیستند و آینده هنر این‌کشور و مسیر نامعلوم هنری برای جوانان کشور را که حتی دانشگاه ها نیز از آن غافل هستند، فدای زیاده خواهی و سوداگری خود می‌دانند، به همین دلیل عده ای به خود اجازه می‌دهند که با رفتاری بی شرمانه و خیانتکارانه به اهل هنر، اینگونه تقلب، تزویر و فریبکاری را به جای هنر خلاقانه و الهام بخش به مردم و فرهنگ این کشور تحمیل کنند.
لازم است متولیان، دست‌اندرکاران هنرهای تجسمی و کلکسیونرها، پیش از توجه به نگاه کالا محور بر آثار هنری، با هوشیاری و تمرکز بیشتر بر ماهیت و اصالت آثار هنری معاصر، در جهت سامان بخشی به رونق اقتصاد هنر که بتواند آحاد هنرمندان را پوشش دهند، تلاش مضاعف داشته باشند. هنرمندان واقعی نیز با حفظ همان زلالی، صداقت و احساس ناب هنری و با نگاهی تازه به هنر معاصر جهانی و توجه به ریشه ها و هویت فرهنگ ایرانی اسلامی به خلق آثار فاخر و ارزشمند هنری خود ادامه دهند.
این تاریخ است که ثمره تلاش امروز هنرمندان حقیقی را برای آیندگان به روشنی بیان خواهد کرد.»