محمد محمد علي ، رمان نويس معاصر و خالق آثاري چون : " برهنه در باد " و " آدم و حوا " طي گفت و گويي مشروح با خبرنگار ادبي " مهر " با بيان اين مطلب گفت : بيش از هفتاد سال است نويسندگان و شاعران نوگرا و خاصه پسند (خاصه پسند در مقابل عامه پسند) اميدوارند كه روزي آثارشان به دانشگاهها ومجامع علمي داخلي وخارجي راه يابد .
وي افزود : البته اين انتظار ، چندان هم بلند پروازانه نيست ، بلكه حق طبيعي نويسندگان و اهل قلم ماست اما آيا هيچ گاه از خود پرسيده ايم كه اگر با نيازها و معيارهاي امروز جهاني سنجيده شويم ، در كجاي اين جهان قرار مي گيريم ؟ جهاني كه هر روز حرف تازه اي مي زند و با شتاب ، آنچه دارد ، فرو مي ريزد و بنيادي جيديد مي گذارد .
بايد قبول كنيم كه جهان ، به هيچ انگاري وعدم قطعيت رسيده است ، اين موضوع ، در سياست و اقتصاد و ادبيات هم قابل لمس است . ما دوره كامل مدرنيته را پشت سر نگذاشته ايم و اگر به اين موضوع توجه نكنيم به توفيقي نمي رسيم |
نام گوينده : محمد محمد علي |
پديد آورنده كتاب " برهنه در باد " تصريح كرد : رمانهاي خاصه پسند نيزكه البته زياد نيست ودو - سه سالي هست كه ناشران خارجي به آثار ايراني ها توجه مي كنند ، كمتر مي توانند از اقبال عمومي برخوردار باشند.
اين نويسنده معاصر گفت : بايد از خودمان بپرسيم كه اين همه پيچيدگي چه ضرورتي دارد واصولا چرا بايد به آن تن داد؟ مگرما به اين نكته معتقد نيستيم كه رمان خاستگاه مردمي دارد؟ مگرداستان ، به خودي خود ، نبايد به زبان كوچه و بازار نزديك باشد؟ و درونمايه و مضمون و يپام روشني داشته باشد تا هم خاصه آن را بفهمد و هم عامه؟ كه به نظر من براي " رمان " ، اين حرف و پرسش درستي است.
محمد محمد علي ، در ادامه صحبت هاي خود با " مهر " اظهار داشت : آثار" شكپير" ، " فاكنز" ، " همينگوي " ، " ايتالو كالوينو" ، " وندكات وكارور" حالت بينابيني دارند و ديگر صرفا خاصه پسند نيست ، حتي درايران ، بارها آثار اين نويسندگان چاپ شده و به فروش رفته است. شما به آثار" مارگارت دوراس " توجه كنيد ، همه آثار دوراس با ترجمه خوب " قاسم روبين " چند چاپ شده است.
اين رمان نويس افزود : البته اگر خاصه پسندان را پانصد يا هزار خواننده در نظر بگيريم ، بعضي بالا بلند نشيني ها معنا پيدا مي كند.
محمد علي تصريح كرد : من اعتقاد دارم كه خاصه پسندان در كشور ما بيش از پنجاه هزارنفرهستند ، نه دو يا سه هزار نفر. بنابر اين ، هدف رمان نويسان ما بايد رسيدن به مرز پنجا ه هزار نفر باشد واين غير قابل دسترسي نيست ، به شرط آن كه خود رمان نويسان بدانند چه نكته هاي جذاب و بحث برانگيزي را طرح مي كنند ، نكته هايي كه تكرار مكررات و بديهي نبوده است.
اين نويسنده گفت : من آمار پنجاه هزار خواننده را بر اساس تيراژ مجله هاي روشنفكري زمان گذشته و رژيم فعلي مي گويم ، مجله هاي فردوسي و نگين و آدينه و دنياي سخن و كارنامه كه به صورت بالقوه توانايي چنين تيراژي را داشتند.
محمد علي با بيان اين كه جهان در حال دگرگوني و پيدا كردن نظم و سليقه جديد است ، تاكيد كرد : بايد اين نكته را مد نظر قرار بدهيم كه ديگر با تعريف ها و ضوابط دو دهه پيش نمي توان نظم نوين جهاني را درعصر" عدم قطعيت " تفسير كرد ، اين نكته در همه حوزه ها ، حتي " سياست " و" اقتصاد " و" ادبيات " ديگر نمي توان يكسره ادبيات عامه پسند را رد كرد و ادبيات خاصه پسند را ستود .
اين نويسنده گفت : وقتي خانم " جي كي رولينگ " ، نويسنده مجموعه داستانهاي " هري پاتر" ، مفتخر به دريافت جايزه ادبي مي شود ، يا بايد به گردانندگان جايزه كنكورد شك كنيم ، يا به دگرگوني ساختاري در سليقه و پسند خودمان بيشتر بيانديشيم.
محمد علي ، توجه به زبان و حساسيت هاي آن را حائز اهميت توصيف كرد و افزود : ميزان تعهد نويسندگان امروز ايران به زبان فارسي به عنوان يك " هويت ملي " بحثي بسيار عميق و گسترده است و به زبان شناسان هم مربوط مي شود ، اما آنچه يا رمان نويسان و اهل قلم ارتباط پيدا مي كند، مانند ساير دغدغه هايي است كه در يك داستان براي اين طيف مطرح است ، دغدغه هايي مثل ساخت پيام و محتوا... كه واقعا بايد مبتلا به نويسندگان ما باشد.
وي تصريح كرد : البته برخوردها با اين دغدغه ( زبان فارسي ) گوناگون است ، گروهي هستند مثل كشورهايي كه زبانشان به زبان بين المللي نزديك نيست ، ما داستان نويس هايي داريم كه بيش از حد ، دغدغه زبان دارند و به صورت افراطي به اين موضوع نگاه مي كنند و در آن غرق مي شوند، به اين معنا كه خود ، زبان و كرشمه هاي زباني را اصل قرار مي دهند.
محمد علي در توضيحات بيشتري گفت : مثلا امروزه نقل مي شود كه " گلستان " دغدغه زباني داشته است ، بايد ديد كه اين دغدغه زباني به كجا رسيده است؟ و يا خود ما در مسير پرداختن به زبان ، قرار است به كجا برسيم ؟ اينها سوالهايي است كه پيش روي كساني كه بيش از حد به زبان مي پردازند، قرار دارد و هنوز پاسخ قانع كننده اي به آن داده نشده است.
اين رمان نويس يادآور شد : شخصا با توجه به مسائلي كه در ادبيات داريم ، نوع پرداختن به زبان در داستان و عمدتا در " رمان " را حركت به سمت سادگي مي بينيم تا اينكه خواسته باشيم تعقيدهاي لفظي و بياني را در نوشتن عمده كنيم و با واژگاني دست و پنجه نرم كنيم كه اصولا درخدمت داستان قرار نمي گيرند.
محمد محمد علي افزود : زبان فارسي دردرون خودش ، قابليت هاي زيادي دارد ، اما ما نمي توانيم ساير اجزا و عناصر داستاني را فداي زبان فارسي كنيم . يك وقت هست كه كارمان اصولا زبان شناسي پيدا كردن عناصر و اجزاي آن است كه استثناست ، اما اگر قرار است براي جمع كثيري رمان بنويسيم بايد در حد لازم به زبان اهميت بدهيم وتلاش كنيم كه چيزي هم كم و كاست نگذاريم ، حال اگر پسند ما با ديگران همخوني پيدا نكند ، بحثي ديگر است.
وي با برشمردن مواردي از مهمترين عوامل باز دارندگي ادبيات ايران در راه جهاني شدن گفت : صريحا مي گويم كه مهمترين عامل اين بازدارندگي ، نداشتن مترجمين خوب در كشور است .
محمد علي تصريح كرد : عدم بهره گيري از كساني كه به دو زبان احاطه داشته باشند ، ترجمه ادبيات ما را در آن سوي مرزها با بحراني جدي مواجه ساخته است و همين ، عامل بازدارندگي وايستايي است و " جاده " ما را با " غرب " يك طرفه كرده است.
اين رمان نويس معاصر اظهار داشت : خيلي ها زبان انگليسي و فرانسه را بلدند و در ايران ، اززبان كشورهاي ياد شده آثاري را براي ما ترجمه مي كنند و در اختيار علاقه مندان ادبيات خارجي قرار مي دهند اما كساني كه تبحر داشته باشند آثاري را از اينجا براي ساير كشورها ترجمه كنند و به ظرافت هاي زباني تسلط داشته باشند ، متاسفانه بسيار اندك هستند.
غرب ، هنوزبراي " زبان دانان " ما جا نيفتاده است ، زيرا هيج يك از اين مترجمان ، ساليان درازي را در آنجا زندگي نكرده اند و آثار ادبي خوب رانتوانسته اند به زبان اصلي بخوانند. ما غالبا مترجمان خودمان را مي بينيم كه از روي ترجمه شخص ديگري ، اثري فارسي را مي خوانند ! و كمتر پيش مي آيد كه به نسخه اصل مراجعه كنند ، اين موضوع نشان دهنده آن است كه آنها نيز دچار نوعي كم كاري شده اند |
محمد محمد علي گفت : غرب ، در واقع هنوزبراي " زبان دانان " ما جا نيفتاده است ، زيرا هيج يك از اين مترجمان ، ساليان درازي را در آنجا زندگي نكرده اند و آثار ادبي خوب رانتوانسته اند به زبان اصلي بخوانند. ما غالبا مترجمان خودمان را مي بينيم كه از روي ترجمه شخص ديگري ، اثري فارسي را مي خوانند ! و كمتر پيش مي آيد كه به نسخه اصل مراجعه كنند ، اين موضوع نشان دهنده آن است كه آنها نيز دچار نوعي كم كاري شده اند.
خالق " آدم و حوا " گفت : البته همه اين نقصيه متوجه مترجمان نيست ، بخشي از آن، كاملا معطوف به خودمان است. بحث دغدغه يا وسواس زباني ما ، مترجمان معمولي را از آثار ما رمانده است ، كسي كه دانشي معمولي در حد يك مترجم در اختيار دارد با كنايه ها ، اشاره ها و تعقيدهايي كه ما در زبان فارسي به كار مي بريم ، مشكل پيدا مي كند.
محمد علي افزود : چندي پيش در" آلمان " همين موضوع را با خود من مطرح كردند كه " چرا اينگونه مي نويسي و پيام روشني براي مخاطب نداري " آيا مي توان گفت كه جامعه المان نمي فمند؟ مگر همين جامعه نبود كه توانست با اثر خانم " حاج سيد جوادي " به خوبي ارتباط برقرار كند و در عرص يك هفته ، هشت هزار از اين اثر در آلمان به فروش برود ؟ در ايران هم اين اثر ، به چاپهاي متعدد رسيد.
وي گفت : در داستان خانم حاج سيد جوادي ، به طور صريح ، يك پيام هست : " كبوتر با كبوتر ، باز با باز" حال متحجرانه است يا روشنفكرانه بماند ، مهم اين است كه صريح و روشن است و خوانند بين المللي آن را درك مي كند يا آن را مي خرد و يا كنارمي گذارد كه ماديديم خريديند.
محمد علي تصريح كرد : آثار " دولت آبادي " كه به چاپهاي دوم و سوم رسيده ، خواننده بين المللي را جذب اطلاعاتي كرده كه از سوي نويسنده از يك خطه از سرزمين من داده شده است . چرا كه اين خواننده به دنبال حرفي جالب وتازه است و ما فيا و تشكيلات خاصي هم دركار نيست كه بگوييم قضيه خاصي درجريان است.
وي با يادآوري اين نكته كه ما نبايد همه ايرادها را به گردن ديگران بياندازيم ، گفت : ما در زمينه " رمان " در حال دست و پا زدن هستيم ، اما من به شخصه ، اين دست و پا زدن را خجسته مي بينيم و به آينده رمان نويسي در ايران خوش بين هستم . اگرچه در" داستان كوتاه " پيشرفت هاي خوبي داشته ايم.
محمد علي در ارزيابي خود از موج هاي جديد درادبيات داستاني ، تجربه هاي ميني ماليستي و .... گفت : نسل چهارم داستان نويسان ما با يك جهان دگرگون مواجه هستند ، عليرغم اين وضعيت ، من در اين بچه ها ، بيكاري وتعلل نمي بينيم ، آنها هم دارند تلاش مي كنند تا به نوعي همنوايي برسند . البته تعدادي از آنها در موج هاي جديد مطرح شده دچار ذوق زدگي مي شوند و به صورت ناپخته به خلق اثر مي پردازند كه طبيعتا شكست مي خورند.
وي افزود : پست مدرنهاي جهاني با توجه به تاريخ گذشته خودشان مي نويسند و غالبا موفق هستند و ما از خواندن آثارشان رم نمي كنيم.
محمد علي تصريح كرد : بايد قبول كنيم كه جهان ، به هيچ انگاري وعدم قطعيت رسيده است ، چنانكه پيشتر هم اشاره كردم ، اين موضوع ، در سياست و اقتصاد و ادبيات هم قابل لمس است . ما دوره كامل مدرنيته را پشت سر نگذاشته ايم و اگر به اين موضوع توجه نكنيم به توفيقي نمي رسيم .
اين نويسنده با اشاره به رشد فزاينده نويسندگان موفق و آثار قابل اعتنا در حوزه ادبيات داستاني افزود : درسال 57 -33 اثر داستاني در وزارت ارشاد منتظر دريافت مجوز بود و در اين سالها (سال 79 ) - 530 عنوان كتاب با رويكرد داستاني در اين كشور چاپ شده است.
محمد علي در پايان گفت : توصيه مي كنم جوانان به سمت رمان بروند و اين حوزه را جدي بگيرند ، زيرا رمان مي تواند مشكلات " داستان كوتاه " را نداشته باشد.