مجله مهر – زهرا چخماقی: برای تماشای واقعیتهای مسیر راهپیمایی اربعین هر چقدر زود راه بیفتی باز هم دیر است، ما و گروه رسانه ای مان دو هفته زودتر خودمان را به عراق رساندیم و از مسیرهای استان های جنوبی عراق شروع کردیم تا به خیال خود وقت کافی برای انعکاس لحظات و تصاویر ناب راهپیمایی و موکب داری موکب داران از جاهای کمتر دیده شده را ثبت کنیم، اما از همان اول عقب ماندیم، هم از جمعیتهای کوچک و بزرگ که از دور و نزدیک خود را به جاده منتهی به کربلا میرساند عقب ماندیم و هم از ایثار و مهربانی موکب دارانی که همه شان در استانهای جنوبی این کشور کاملاً مردمی اند و با بضاعت کم شان هر آنچه در توان دارند برای زوار امام حسین علیه السلام در طبق اخلاص میگذارند.
یکی شربت لیمو عمانی نذر کرده، یکی هندوانه و انار و دیگری حبوبات پخته شده، یکی میوه نارنگی را درون بولدوزرش ریخته و خود را به ابتدای جاده رسانده و دیگری نان میپزد برای زائران، یکی در موکب ساده و کوچک و زنانه شان که روی آن نوشته شده است «موکب رقیه للنساء» زنان را به استراحت فرا میخواند و کنار گهواره نمادین حضرت علی اصغر علیه السلام خرما پخش میکند و دیگری برای مان غذا طبخ کرده، مهمان خانه عراقیها که میشوی نه فقط برایت غذا آماده میکنند که نگران راحتی و آسایش هر لحظه ات هم هستند و مهمتر از آن کنارت مینشینند و با خونگرمی مراوده میکنند و حال و هوایت را جویا میشوند و از خودشان میگویند.
دختربچهها و پسر بچههای عراقی شیرینترین اعضای موکب داران هستند هم با مهربانی لبخند میزنند و سوال و جواب رد و بدل میکنند و هم با کمال میل مقابل دوربینت قرار میگیرند تا عکس شان را ثبت کنی خیلیهایشان حتی خودشان با گفتن صورَ صورَ متوجه ات میکنند که دوست دارند ازشان عکس بگیری.
تاکنون از دو استان جنوبی عراق گذر کردیم هم در استان «ذی قار» و هم استان «المثنی» کنار جاده سراسر موکبهای کوچکی را دیدیم که نشان میداد آن خانواده هر چه داشته از دور و نزدیک بر کول خود گذاشته و خود را به سر جاده رسانده تا در زمان کوتاه دو سه روزی که سیل جمعیت زوار از آن محل رد میشود از غافله خدمت عقب نمانند، اصرارشان برای پذیرایی از تو و التماس شان برای استراحت در منزل شان وصف شدنی نیست، شرمنده محبت شان میشوی و غرق حیرت از عشقی که امام حسین علیه السلام در وجودشان نهاده است.
اینجا کمتر از ظروف یکبار مصرف یا قاشق در پذیراییها و غذا خوردن استفاده میکنند، اما هیچ کدام باعث نمیشود از زحمت شان نچشی، گویی هر چقدر سخت گیر باشی اینجا دیگر آن سختگیری ها را کنار میگذاری و از حس یکی بودن کنار برادران و خواهران شیعه و عاشق حسین (ع) لذت میبری، هم کاسه شان میشوی و شبیه خودشان رفتار میکنی.
کم کم به خودت می آیی و میبینی دیگر برایت مهم نیست، طعم غذا و آب از بهترین طعمهای جهان است، مأجورین میگویی و خودت را با شرایط یکسان وفق میدهی و خوشحالی از این همدلی، که بانی اش حب حسین علیه السلام است، اشتراکی زیباتر از این پیدا نمیکنی برای حس خوب و خستگی ناپذیر این مسیر طولانی که نه در آن دعوایی است و نه بدخلقی نه اختلاف و نه سخت گیری، فقط نوای مدح حسین علیه السلام است که به گوش میرسد و آوای نوکرانش که کیلومترها دورتر از خاک کربلا غبار از جسم و روح زائران اربعین میزدایند.
و البته در سالهای اخیر بنرهایی نیز توجه ات را جلب میکند؛ تصاویری از شهدای شهرها و روستاهای مختلف عراق که در جنگ با داعش به شهادت رسیده اند، اغلب جوان اند و هر موکب به یادشان یک عکس را گذاشته است، در این سفر و در هنگام عبور از استان «ذیقار» فهمیدیم که بیشترین شهید را در جنگهای اخیر تقدیم کرده، است در استان «المثنی» نیز با خانواده شهید جوانی دیدار کردیم که در سال ٢٠١٥ در جنگ با نیروهای تکفیری به شهادت رسیده بود.
اینجا عراقیها با همه مهربانند و ملیتها برایشان فرقی ندارد گرچه وقتی میشنوند از ایران آمده ای لبخندی مضاعف بر لب مینشانند و نام امام رضا علیه السلام را بر زبان میاورند و میگویند سلام ما را به ایشان برسانید.