در نشستی با حضور هنرمندان موسیقی این موضوع مطرح شد که در حال حاضر افتخار برخی از هنرمندان این است که بتوانند زودتر از سایر رقبای خود صندلی های تالار برگزاری کنسرت را پر کنند.

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی: نوآوری در روش های جذب مخاطب در حوزه موسیقی ایرانی یکی از مهم ترین مولفه ها در فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات است؛ موضوعی که در نظام اقتصادی موسیقی ایرانی مورد توجه سیاستگذاران نیست و به همین دلیل نمی توان چارچوب نظام مندی را برای آن تعریف کرد. این اتفاق اگر چه در حوزه برگزاری کنسرت‌ها به مدد هوش و تلاش برخی تهیه کنندگان اوضاع بهتری دارد، اما در حوزه تولیدات آثار شنیداری یا به عبارتی بهتر آلبوم ها در شرایط بحرانی قرار گرفته است.

این شرایط بحرانی در آلبوم های موسیقی اصیل ایرانی شکل پررنگ تری دارد و دیگر نمی توان به شکوه گذشته آن امیدوارم بود به همین دلیل لازم است یک جریان آکادمیکِ پژوهشگرانه با همراهی دولت و اهالی موسیقی، فضای جدیدی را برای جذب مخاطب موسیقی ایرانی در حوزه تولید آلبوم ها ایجاد کند.

همین امر بهانه ای شد تا در بخش دوم گفتگوی گروه هنر خبرگزاری مهر با دست اندرکاران پروژه «روایت ها» بر این موضوع تمرکز بیشتری داشته و درباره چالش ها، دغدغه ها و پیامدهای منفی بی توجهی مخاطب به موسیقی ایران نظرات آنها را جویا شویم.

امیرعباس ستایشگر تهیه کننده و نوازنده سه تار، حسام اینانلو نوازنده کمانچه و پویان بیگلر نوازنده تار در بخش دوم این نشست درباره نوآوری در موسیقی، مخاطبان موسیقی اصیل ایرانی، تغییر کاربران موسیقی، فضای فعلی موسیقی پاپ، آموزش مخاطب، توجه به آموزش آکادمیک، فقدان معاصرسازی در موسیقی ایرانی، صداقت در نوازندگی، برخورد جامعه روشنفکری با موسیقی ایران، ضعف علوم انسانی در هنر، فقدان استراتژی مدیریت فرهنگی و هنری در کشور نظرات خود را ارایه دادند که می خوانید.

نوآوری، پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی و دیگران ...

امیرعباس ستایشگر تهیه کننده و مدیر موسسه «پرده هنر موسیقی» به موضوع نوآوری در موسیقی ایرانی اشاره کرد و گفت: به اعتقاد من موفقیت در نوآوری در گرو شناخت ریشه ها و سنت هاست به عنوان مثال زنده یاد مهدی اخوان ثالث در شعر نو، شاعری معتبر است اما این مرد بزرگ قطعا آثار دوره کلاسیک ادبیات ایران را به خوبی فراگرفته که اکنون از او به عنوان شاعری مولف در عرصه شعر نو یاد می کنیم. ما نمی توانیم تا زمانی که پایمان را در ردیف موسیقی، موسیقی دستگاهی و آنچه به آن حال و ذوق موسیقی گفته می شود، سفت نکرده ایم به فضایی با نام نوآوری ورود کنیم. بزرگانی چون لطفی و مشکاتیان با حفظ اصالت دست به نوآوری زدند.

این نوازنده سه تار افزود: متاسفانه در حال حاضر افتخار برخی از هنرمندان فعال حوزه موسیقی این است که بتوانند زودتر از سایر رقبای خود صندلی های تالار کنسرت را پر کنند و در این مسیر اگر منِ هنرمند مخاطبان عام را راضی نگه دارم با روند تندتری در بلیت فروشی مواجه خواهم شد.

ما اگر بخواهیم میزان مخاطبمان را خیلی افزایش دهیم باید کاربری موسیقی مان را تغییر بدهیم زیرا در شرایط فعلی فرهنگی و رفتار رادیو وتلویزیون نباید انتظار داشته باشیم که از پروژه ای مانند «روایت ها» استقبال عجیبی شودمسئول انتشار مجموعه «روایت ها» توضیح داد: در پروژه هایی از این دست که ذاتا مخاطبان زیادی ندارند اگر ما بخواهیم تماشاگران زیادی داشته باشیم به دلیل فقدان سوبسیدهای فرهنگی لازم و فقر فرهنگی غالب در جامعه موفقیت چندانی نخواهیم داشت. من در این فضای بسیار بد اگر تصویر هنرمندان را با تیپ های آنچنانی روی جلد فلان مجله منتشر کرده و یا اشعاری را بخوانم که به هیچ عنوان در سبک موسیقی کار ما قرار ندارد موفق به جذب مخاطب می شوم. ما در این شرایط برای مقدار مشخصی از شنونده موسیقی اجرا می کنیم و نه بیشتر از آن وگرنه ما یک «عامیّت» را به موسیقی کشانده ایم.

وی اظهار کرد: ما اگر بخواهیم میزان مخاطبمان را خیلی افزایش دهیم باید کاربری موسیقی مان را تغییر بدهیم زیرا در شرایط فعلی فرهنگی و رفتار رادیو وتلویزیون نباید انتظار داشته باشیم که از پروژه ای مانند «روایت ها» استقبال عجیبی شود. رسانه ملی هم که به مخاطبانش نمی گوید یک آلبوم مانند مجموعه «روایت ها» وارد بازار شده و شما می توانید ۱۰ دقیقه از آن را در رسانه ما گوش کنید. اساسا در هیچ جایی این آلبوم حمایت نمی شود. ما می دانیم وقتی نشانه های عام بودن را به کارهایمان اضافه کنیم بالطبع مخاطبان بیشتری هم خواهیم داشت.

موسیقی پاپ در ایران سقوط کرده است

تبیین مفاهیم «ریتم محوری» و «موسیقی محوری» از مواردی بود که در این نشست از آنها به عنوان یکی از معضلات فعلی موسیقی ایرانی و موسیقی پاپ یاد شد که حسام اینانلو در این باره توضیح داد: در ۲ مقوله ریتم محوری و موسیقی محوری فقط موسیقی و در موسیقی پاپ هم فرمول های دیگری دخیل است. زمانی موسیقی پاپ این مملکت را افراد دیگری می خواندند در حالی که الان بهنام بانی و حمید هیراد می خوانند یعنی ما در موسیقی پاپ به معنای واقعی شاهد یک سقوط هستیم و من این مساله را در تایید حرف های آقای ستایشگر می گویم که به تبع افت فرهنگی جامعه پدید آمده است.

وی عنوان کرد: حلقه مفقوده موسیقی ما طی سال های گذشته، کم توجهی به آموزش است. شما اگر یک مخاطب غیرتخصصی هنرهای تجسمی را به نمایشگاه نقاشی ببرید به احتمال بسیار فراوان چیزی از آن نمی فهمد به دلیل اینکه او بدون آموزش نمی داند چگونه از یک اثر هنری لذت ببرد.

موسیقی ایرانی معاصرسازی نشده است

این نوازنده کمانچه که سابقه همکاری با هنرمندان مطرح داخلی و خارجی را در کارنامه فعالیتی خود به ثبت رسانده است در ادامه صحبت های خود بیان کرد: من در زندگی شخصی ام نه خیلی سنتی و نه خیلی مدرن هستم زیرا فکر می کنم انسان معاصر در زندگی معاصر تمامی این موارد را در خود دارد پس در رابطه با موزیسین های امروزی که در حوزه موسیقی سنتی فعالیت می کنند باید گفت که آنها فقط باید به قول پویان بیگلر برای «راستین» بودن هنرشان تلاش کنند. از سوی دیگر معتقدم موسیقی ایرانی معاصر نشده یعنی تمام نشانه هایی که می تواند در زندگی یک انسان معاصر مورد توجه قرار گیرد در موسیقی ایرانی به کار گرفته نشده است. در محدوده موسیقی ایرانی قهرمان هایی وجود دارند که وقتی از موسیقی آنها نام می بریم، می بینیم که موسیقی آنها صداقت دارد. آقای لطفی تا آخر عمرش شلوار کُردی می پوشید و ریش بلند داشت و این نوع موسیقی با تمام ابعاد زندگی این فرد سازگاری داشت. حتی آقای علیزاده هم که طی این سال های طولانی مشغول به فعالیت اند، همچنان روی یک فرم پوشش به فعالیت مشغولند، زیرا این مدل پوشش و این موسیقی با زندگی اش کاملا سازگاری دارد.

 اینانلو اضافه کرد: تاکید من روی صداقت اجراست یعنی آنچه را اجرا کنیم که باور داریم. یکی از دوستانم زمانی نکته جالب و پیچیده ای  به من گفت: «خواننده ای که قطعه موسیقی سنتی را می خواند، آیا خودش می تواند مخاطب خودش باشد؟». اگر موسیقی سنتی با روحیات من سازگاری نداشته باشد و من آن را اجرا کنم، قطعا تبدیل به موسیقی بی خاصیتی می شود که فقط خودم مخاطب آن موسیقی خواهم بود، اما وقتی هنرمندی چون آقای مشکاتیان در قواره یک هنرمندی مسلط به  ادبیات و موسیقی اثری را با تمام ابعاد وجودی اش خلق می کند، می بینیم که آن اثر ماندگار می شود، موضوعی که در رابطه با آثار هنرمندان دیگری چون آقای شجریان نیز صدق می کند. فکر می کنم مواردی که به آن اشاره کردم نشات گرفته از ضعف علوم انسانی در هنر است. من خواننده های سنتی را می شناسم که دوست دارند با مجموعه هایی چون «دارکوب» همکاری کنند، اما پرستیژ آنها اجازه نمی دهد این کار را انجام دهند زیرا فارغ از ارزش گذاری ها، اگر در آن گروه بخوانند، موفق تر هستند و می توانند تغییر جهت دهند.

روایتی جالب از مخاطبان موسیقی جدی قبل از انقلاب!

این آهنگساز و نوازنده توضیح داد: به نظر من هر صدمه ای که در جامعه موسیقی دیده می شود، ناشی از جامعه روشنفکری است. تحلیل من این است که پیش از پیروزی انقلاب عده ای آثار تعدادی از خوانندگان را که فرم و محتوای آنها هم خوانی داشتند گوش می کرده و از آن لذت می بردند ولی در آن دوران جامعه روشنفکری روی افرادی که این نوع موسیقی را گوش می دادند، برچسب اُمُّل چسباند و آنها را در سطح پایین جامعه قرار دارد. چنین افرادی برای اینکه بتوانند حیثیت اجتماعی پیدا کنند، مخاطب موسیقی جدی شدند، در حالی که چیزی از آن نمی فهمیدند. آنها پس از آن که از سالن ارکستر سمفونیک بیرون می آمدند، با آن که چیزی از آن نفهمیده بودند، طوری وانمود می کردند که گویی آدم های نفهمی نیستند و مثل بقیه افراد موسیقی جدی گوش می دهند. بعد از مدتی جامعه مولف هم که کار تولید را انجام می داد، بر این باور بود برای کسی ساز می زند که موسیقی اش را نمی فهمد. در حال حاضر هم جامعه مولف متوجه شده که مخاطبش نمی فهمد پس تغییر ماهیت داده و خود را هم‌سطح مخاطب عام موسیقی می کند.

اینانلو گفت: بسیاری از فیلم هایی که امروز در سینمای ایران ساخته می شود همان «فیلمفارسی» است زیرا در جامعه ایران کسانی هستند که هنوز مخاطب فیلمفارسی هستند. ما باید به این نکته واقف باشیم که «مخاطب» هنوز در موسیقی جدی گرفته نمی شود. مولفی که در تالار وحدت اثری را اجرا می کند برای آنکه بتواند از کاربری این مکان درست استفاده کند، نمی تواند برای ۱۰۰ نفر اجرا داشته باشد زیرا باید ۲۰ میلیون تومان اجاره سالن را پرداخت کند به همین دلیل در بسیاری از موارد سطح موسیقی خود را پایین می آورد.

وظیفه موسیقی ایرانی نگه داشتن پرچم فرهنگی است نه جذب مخاطب!

پویان بیگلر نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی که در کارنامه فعالیت های خود آثاری چون «سازِآیان»، «اشک افشان»، «سوگ بهار» و «سفرخاموش» به چشم می خورد پس از صحبت های اینانلو درباره برخی از اظهارات درباره به بن بست رسیدن موسیقی اصیل ایرانی تصریح کرد: برخی از سیاست ها باعث پاره شدن اتصال مردم با موسیقی ایرانی شده است. من بر این باورم موسیقی از خبرگزاری گرفته تا رادیو و تلویزیون نیاز به رسانه دارد. همان طور که در اساسنامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی حفاظت و حراست از زبان فارسی از اولویت های فعالیت ها یاد می شود، در موسیقی ایرانی نیز شرایط مشابهی داریم. کار موسیقی ایرانی، تولید مخاطب نیست بلکه نگه داشتن پرچم فرهنگی کشور است. ما باید بپذیریم که یکی از اصول مهم و موثر فعالیت های فرهنگی کشور موسیقی است که در کنار موارد دیگری چون زبان باید از طرف دولت مورد حمایت قرار گیرد.

وی افزود: در همه جای دنیا برای موسیقی جدی سوبسید پرداخت شده و هنرمندان از دولت ها برای تولید آثارشان وام دریافت می کنند اما همین دولت ها مالیات دریافت شده از خوانندگان جهانی و ستاره ها را خرج ارکسترهای سمفونیک شان می کنند این یعنی باید از بخش صنعتی موسیقی مالیات دریافت شود تا هزینه دریافت شده خرج بدنه فرهنگی موسیقی شود. فرهنگی که کشورها دنبال آن هستند، ارکستر سمفونیک آنهاست که تولید فرهنگ و هنر توامان می کند. آنها در کشورشان از حمایت رسانه های جمعی شان به ویژه رادیو و تلویزیون نیز برخوردارند اما ما نه تنها در این قاعده جایی نداریم بلکه در حوزه استانداردها نیز نزدیک به صفر هستیم. اساسا چرا باید امثال من، حسام اینانلو و تعدادی دیگر فقط سالی دو بار شرایط اجرای موسیقی مورد نظرمان را داشته باشیم؟ آیا شما با این شرایط باز هم می گویید موسیقی به بن بست رسیده است؟ متاسفانه برخی ها این شرایط نامطلوب را نمی بینند و بعد می گویند موسیقی ایرانی به بن بست رسیده است. به اعتقاد من این نگاه بی رحمانه ای است که از بیرون منعکس می شود.

این نوازنده در پایان این بخش از نشست اظهار کرد: مردم موسیقی ایرانی اصیل ایرانی را گوش نمی دهند، چون آن را نمی شناسند. ما اگر بخواهیم یک موضوع را به صورت جدی مطرح کنیم باید آن را به مخاطب نشان دهیم؛ کاری که مرحوم اخوان ثالث زمانی در تلویزیون برای مردم می کرد و آنها را با ادبیات و شعر آشنا می کرد. اگر وضعیت فرهنگی کشور در این شرایط نامطلوب قرار دارد به دلیل ضعف مدیریت است. موسیقی ایرانی اکنون بیشتر از ناظر نیاز به برنامه ریزی دارد.

ادامه دارد...