علیرضا عباسی می‌گوید، گرفتن جایزه شعر شاملو اگرچه شان والایی برای شاعر می‌آورد، اما او باید بتواند از این شان دفاع کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا عباسی با اشاره به اینکه هیچ جایزه‌ای نمی‌تواند شاعری را تا آخر عمر بیمه کند، گفت: وقتی کسی جایزه ادبی مهمی را به دست می‌آورد، توقعات جامعه از او بالا می‌رود و توقع خودش نیز باید از خودش بیشتر شود؛ چون اگر نتواند به آن قوت کار کند خیلی زود فراموش می‌شود.

او افزود: سال ۵۲ که شاملو به عنوان شاعر سال جایزه شعر فروغ فرخزاد را گرفت، به سیروس مشفقی هم به عنوان شاعر جوان جایزه دادند. اگرچه مشفقی در دوره‌ای شاعر مطرحی بوده، ولی به هرحال تداوم کار شاملو او را همواره به عنوان یک شاعر برجسته و طراز اول مطرح نگاه داشته است.

عباسی گفت: شعر به رغم نحله‌های متفاوت و تنوع و تکثری که در زبان شاعران وجود دارد، مسیر خود را ادامه می‌دهد و برگزاری یک جایزه شعر مستقل می‌تواند به زنده بودن و پویایی این حرکت کمک کند. چنین جایزه‌ای موجب می‌شود اثری بیشتر و بهتر دیده شود، در لایه‌های آن جستجوی بیشتری صورت بگیرد و به برخی مولفه‌ها توجه شود. به همین خاطر خروجی جایزه اهمیت زیادی دارد و باید بتواند بر آثاری تأکید کند که قابلیت معرفی بیشتری را داشته باشند.

این منتقد ادبی با تأکید بر این که این خروجی نمی‌تواند برای تمام نحله‌ها و جریان‌های متکثر راضی‌کننده باشد، افزود: در تمام جایزه‌های ادبی دنیا هم این موضوع مصداق دارد و این نارضایتی به همان تنوع برمی‌گردد. به هرحال این انتخاب‌ها نسبی است و  ممکن است هر اثری در مقابل نقاط مثبت خود کاستی‌هایی نیز داشته باشد و بالعکس. باید به این نکته توجه داشت که شاعران حرفه‌ای معمولاً به دلیل تلاش و ریاضتی که طی سالیان بسیار داشته‌اند، از میدان‌های رقابتی انتظار بیشتری دارند. آن‌ها انتظار دارند کتابشان رای بیاورد و دیده بشود و این طبیعی است. از دید این شاعران شاید هیچ وقت هیچ کتابی در حدی راضی‌کننده نباشد که بخواهد جایزه شعر احمد شاملو را به دست بیاورد.

او عنوان کرد: مجموعه‌هایی که در این سال‌ها انتخاب شده‌اند، قابل دفاع‌اند، اما نه در این مورد و نه هیچ مورد مشابهی نمی‌توان به صراحت گفت که بی‌نقص و بهترین نیز هستند. این نکته هم نباید مغفول بماند که در جایزه شاملو در مورد کتاب‌های یک سال حرف می‌زنیم، نه تاریخ معاصر. به هر حال هر انتخابی قابل نقد است، زیرا فرایند داوری یک فرایند قیاسی است و ممکن است برخی آثار با امتیازهایی بسیار نزدیک به هم و با دل‌چرکینی شاعر کنار گذاشته شوند.

عباسی همچنین با اشاره به برخی انتقادها نسبت به جایزه شعر احمد شاملو گفت: هرچه نقد و حتی حمله به یک اتفاق و رویداد ادبی بیشتر باشد، نشان از اهمیت آن دارد؛ وگرنه جوایزی هست که با امکانات مالی گسترده‌ای برگزار می‌شود، اما هیچ انتقادی هم از آن‌ها نمی‌شود و مسیر خودشان را می‌روند.

او افزود: قطعا بیشتر نقدها و نظرها از روی دلسوزی و با هدف کمک است، زیرا یک شاعر یا منتقد مستقل و حرفه‌ای قصدش این نیست که یک جایزه مستقل را تعطیل کند. استمرار و مداومت در برگزاری جایزه و تجربه‌ بیشتر کمک می‌کند که سال به سال نواقص کار مرتفع‌تر بشود. نمی‌توان انتظار داشت یک رویداد نو و مستقل از همان شروع کار بی‌عیب و نقص برگزار شود؛ برای این که یک جایزه به تکامل و اعتلا برسد، مداومت در برگزاری و در نظر گرفتن نقد و نظرهای مثبت و منفی بیرونی لازم است و اهمیت دارد. با این حال حتی جایزه‌ای که سالیان سال ادامه پیدا کرده و آزمون و خطاهای بسیاری را پشت سر گذاشته، نمی‌تواند برای همه سلایق و علایق راضی‌کننده باشد.

این شاعر با اشاره به این که باید تحمل شنیدن نقدها وجود داشته باشد، گفت: تحمل‌پذیری و وفاق برای حضور چنین جایزه‌ای ضروری است. حرکت‌های جمعی همواره با تنش‌ها و دردسرهایی همراه است که در مقابل آن باید روشنگری و واکنش‌های درست وجود داشته باشد. زیرا تقابل‌گرایی، وفاق و حرکت را از بین می‌برد.

عباسی همچنین درباره معیارهای این جایزه برای انتخاب آثار افزود: هر جایزه‌ای الزاما به معیارهایی نیاز دارد، اما هرچه این معیارها شمول بیشتری در حوزه زبان، اندیشه ژرف، پرسشگری و معاصر بودن داشته باشد، عملکرد آن جایزه دربرگیرنده‌تر و دقیق‌تر خواهد بود.

او عنوان کرد: دور از انتظار نبوده که نام احمد شاملو بر این جایزه توجه به سویه‌ها و المان‌های خاصی را ایجاد کند. اما این طور نیست که کتاب‌های انتخاب‌شده حتما ظرایف زبانی یا نگاه سیاسی اجتماعی شاملو را داشته باشد، چراکه سپهر این معیارها سپهری گسترده و نامحدود است. مثلاً وقتی از شناخت زبان حرف می‌زنیم، در واقع از پویایی و نوآوری زبان حرف می‌زنیم و نه شعری که زبان احمد شاملو را با همان دایره واژگان و همان شکل موسیقیایی داشته باشد. در حوزه اندیشه هم جایزه احمد شاملو به دنبال محدود کردن اندیشه به سمت و سوی نگاه اجتماعی و سیاسی معین یا تبلیغ ایدئولوژی خاصی نیست. بلکه طراوت زبان، نوگرایی، نگاه فلسفی و هستی‌شناسانه و اندیشه ژرف مورد توجه قرار می‌گیرد که از خصیصه‌های شعر شاملوست. شاملو شاعری است که نسبت به هستی و جهان پیرامون خودش موضع دارد؛ پرسشگر بودن برای شاعر امروز یک موضوع اساسی است که پرسش‌ها، نقدها و چرایی‌های متنوعی پیش روی خود دارد.

این شاعر افزود: معاصر بودن یعنی این که شما شاعر زمان خودت باشی. همان چیزی که نیما به آن دست یافت، یعنی شناخت جوهر زمان و تبدیل آن به شعر. همین مساله بسیار مورد توجه شاملو بوده است. امروز هم یک شاعر باید شاعر زمان خود باشد و وضعیت پیرامون خودش را در شعرش بیاورد، اما همه این‌ها نیازمند تجربه و مطالعه و دقت است. یعنی همان مسایلی که نشانه‌ها و مشخصه‌هایش را در شعر شاملو می‌بینیم، و همه این‌ها به شکلی نیست که شعرها را در یک قاعده و قالب محدود کند.