به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه شعبده شوم با موضوع بررسی فرقه بهائیت، با حضور حجت الاسلام علیرضا روزبهانی بروجردی (مدیر گروه فرق انحرافی مرکز کلام و ادیان) و حجت الاسلام سید هادی سید وکیلی (عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث) از شبکه رادیویی گفت و گو روی آنتن رفت.
در این برنامه حجت الاسلام علیرضا روزبهانی بروجردی با اشاره به انتقال بابیان به عراق، گفت: حسینعلی نوری در اولین اقدام خود در کشور عراق تابعیت بابیان را از ایرانی به عثمانی تغییر داد و این افراد را از دسته اتباع ایرانی خارج کرد.
وی افزود: به علت سو رفتارهایی که بابیان در کربلا و نجف با زائران ایرانی و شیعیان داشتند، شیعیان از شیخ عبدالحسین شیخ تهرانی خواستند تا بابیان را از عراق به جای دیگری منتقل کنند. به طوری که با پذیرفتن دولت عثمانی این افراد به استانبول منتقل شدند.
مدیر گروه فرق انحرافی مرکز کلام و ادیان با اشاره به مهاجرت بابی ها از عراق به ترکیه، اظهار داشت: بهایی ها در کلیپ ها و کتاب های خود همیشه سعی دارند تا انتقال خود از عراق به ترکیه را ناشی از خشم علمای شیعه از توسعه بابیت تعریف کنند.
وی در ادامه اضافه کرد: خروج بابی ها از ایران به دلیل ترور نافرجام ناصرالدین شاه بود، بر همین اساس ناصرالدین شاه دستور اخراج و قتل این افراد را صادر کرده بود.
حجت الاسلام علیرضا روزبهانی بروجردی ادامه داد: حسینعلی نوری در آخرین روزهای اقامت خود در بغداد ادعای بالاتر بودن از خدا را مطرح کرده و این موضوع را به صورت غیر علنی منتشر می کند.
در ادامه برنامه شعبده شوم از شبکه رادیویی گفت و گو حجت الاسلام سید هادی سید وکیلی با اشاره به این که دولت عثمانی به جریان بابیت یک عنوان یک فرصت در مقابل دولت ایران نگاه می کند، گفت: دولت عثمانی در زمان ناصرالدین شاه می خواست تا با حمایت از بابی ها این موضوع را به نقطه ضعف ایران مبدل کند.
وی با اشاره به این که بابی ها از نظر اعتقادی با علمای شیعه در زمان ناصرالدین شاه درگیر شدند، اظهار داشت: دولت عثمانی سعی داشت از ظرفیت های ویژگی های بابی های بر علیه منافع ایران استفاده کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث با بیان این که دولت روس و عثمانی در آن زمان روابط حسنه ای را با یکدیگر داشتند، تصریح کرد: علاوه بر عثمانی جریان دولت روس نیز از بابی ها حمایت می کند.
حجت الاسلام سید هادی سید وکیلی با اشاره به اسکان بابی ها در شهر آدرنه، توضیح داد: بهاالله در شهر آدرنه فرصت پیدا می کند تا ادعای بالابودن خود از خدا را به صورت علنی مطرح کرده و بعد از انتخاب مهره های خودش از بین یاران میرزایحیی جرات می کند تا برادر خود را کنار گذاشته و خود را از خداوند بالاتر بداند.