به گزارش خبرنگار مهر، مسعود شجاعی روز یکشنبه بعد از سکوت طولانی اعضای تیم ملی فوتبال به عنوان نماینده بازیکنان با رسانه ها سخن گفت اما اظهارات کاپیتان تیم ملی در این مصاحبه نسبتا جنجالی نشان می دهد که شجاعی این بار هم سخنگوی کسانی شده که تلاش می کنند مقاصد و اظهارات خودشان را از زبان دیگران بیان کنند.
در واقع بررسی انتقادات و اظهارات شجاعی نشان می دهد که اولا خود او نسبت به آنچه می گوید آگاهی کامل نداشته و ثانیا قرار بوده در راستای خواسته و منافع برخی اشخاص به نفع دلخواه آنان مطالب دیکته شده را بیان کند.
کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران از زمین و زمان انتقاد کرد و البته مشخص نشد که در واقع انتقادات او چه شخص یا نهادی را هدف قرار داده؟ فدراسیون فوتبال، دولت یا وزارت ورزش؟
شجاعی ابتدا از امکانات تیم ملی انتقاد کرد و به طور مثال مسئله کمبود لباس را مطرح کرد در حالی که همگان به خوبی ماجرای لباس تیم ملی را می دانند. فدراسیون فوتبال با شرکت آل اشپورت به توافق رسیده بود و حتی خبر این توافق در سایت فدراسیون رسانه ای شد اما مسئولان تیم ملی با بهانه های همیشگی ابتدا قرارداد و تفاهم را منتفی و بعد اعلام کردند باز هم باید از لباس های آدیداس که پیش از این خریداری شده و در انبار فدراسیون است استفاده شود!
در این وضعیت کمبود یا وجود هر مشکلی در بخش لباس طبیعتا به خود مسئول منتفی کردن قرارداد جدید بازمی گردد و فدراسیون فوتبال یا وزارت ورزش نقشی در این ماجرا ندارند.
مسئله بعدی انتقاد از امکانات و زمین تمرین تیم ملی است که همگان شاهد ماجراهای عجیب کمپ و عدم صدور مجوز حضور سایر تیم ها از جمله ماجرای تیم امید و موارد دیگر هستند. تیم ملی فوتبال با هدایت کی روش به شکل کامل مجموعه کمپ را در اختیار دارد و از بهترین امکانات ممکن با مناسب ترین شرایط استفاده می کند.
اما مسئله بعدی انتقاد تند شجاعی از عدم پرداخت پاداش بازیکنان تیم ملی است که در این خصوص هم بارها گفته شده به دلیل تحریم های بانکی هنوز درآمد فدراسیون از این محل دریافت نشده و تا پیش از انتقال این وجه به حساب فدراسیون فوتبال ایران امکان پرداخت پاداش به اعضای تیم ملی وجود ندارد!
به نظر می رسد در روزهای جناح بندی و یارکشی ورزش و فوتبال و در میان منازعات رسانه ها با مسئولان تیم ملی و ماجراهای بازنشستگی که به اختلاف عمیق فدراسیون و وزارت ورزش منجر شده قرار است از ظرفیت سخنگویی کاپیتان تیم ملی نیز به نحو مورد نظر استفاده شود اما حداقل لازم است عواملی که به دنبال بهره برداری از این فرصت هستند دلایل و سوژه های منطقی تری برای جریان سازی پیدا کنند تا حداقل موج رسانه ای جدی تری با این مصاحبه های سفارشی به راه بیافتد.