خبرگزاری مهر، گروه بین الملل ـ رامین حسین آبادیان: پیشروی های گسترده ارتش سوریه در محور جنوبی این کشور در نبرد با گروه های تروریستی ـ تکفیریِ تحت الحمایه آمریکا و رژیم صهیونیستی، موجبات نگرانی فراوان مقامات تل آویو را به دنبال داشته است.
علت اصلی نگرانی صهیونیست ها از آزادسازی بخش عمده ای از محور جنوبی سوریه از لوث گروه های تروریستی ـ تکفیری این است که این محور در مجاورت با بلندی های استراتژیک «جولان اشغالی» واقع شده است؛ جایی که مقامات سوری بارها و بارها تأکید کرده اند که می بایست هرچه سریعتر از صهیونیست ها بازپس گرفته شود. این درحالی است که صهیونیستها تاکنون تمام تلاش خود را به کار بسته بودند تا مناطق واقع در اطراف جولان اشغالی تحت سیطره تکفیریها باقی بماند تا بدین ترتیب، حاشیه امنی برای تداوم اشغال بلندی های جولان برای خود ایجاد کرده باشند.
علت این مسأله هم آن است که بلندی های اشغالی جولان از اهمیت ویژه ای برای رژیم صهیونیستی برخوردار است؛ به گونه ای که مقامات این رژیم حاضر نیستند تحت هیچ شرایطی این بلندی های اشغال شده را به صاحبان اصلی آن در سوریه بازگردانند.
جولان یکی از نقاط حساس و استراتژیک برای سوریه، لبنان و رژیم صهیونیستی محسوب می شود. بلندی های جولان اشغالی همچنین یکی از مهمترین معابر برای اشراف بر عمق استراتژیک جبهه فلسطین اشغالی تلقی می شود. همچنین وضعیت منحصر به فرد جولان به گونه ای است که به رژیم صهیونیستی این امکان را می دهد تا با امکانات جاسوسی و نظامی خود، تمامی تحرکات نظامی، الکترونیک و مخابراتی سوریه را تحت نظارت خود قرار دهد، چراکه ارتفاعات جولان بر حومه دمشق اشراف دارد.
از سوی دیگر، علاوه بر موقعیت جغرافیایی و استراتژیک جولان اشغالی، رژیم صهیونیستی به منابع نفتی و گازی این منطقه نیز چشم طمع دوخته است و به همین دلیل حاضر به دل کندن از آن نیست.
رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۳ با اعطای مجوز اکتشاف نفت به یک شرکت اسرائیلی ـ آمریکایی در بلندی های جولان، اقدام به استخراج نفت از این بلندی ها کرد. شرکت اسرائیلیِ حفاری «افق» نیز در سال ۲۰۱۴ مقدمات لازم را برای آغاز حفاری اکتشاف و استخراج نفت در جولان اشغالی را آغاز کرد. اسرائیل به دنبال آن است تا بیش از یک میلیارد بشکه نفت از جولان استخراج کند.
عملیات اکتشاف در ۱۰ پایگاه آغاز شده و ارزیابی ها حاکی از آن است که میزان نفت استخراجی نیاز اسرائیل را برای سالهای طولانی رفع میکند. بنابراین، پر واضح است که صهیونیستها چشم طمع به منابع نفتی موجود در جولان اشغالی دوخته و بی درنگ درصدد غارت این منابع ارزشمند که در واقع متعلق به دولت سوریه است، هستند.
از سوی دیگر، این تنها صهیونیستها نیستند که نگران از دست رفتن جولان اشغالی هستند بلکه همتایان آنها در ایالات متحده آمریکا نیز به شدت در این زمینه احساس نگرانی می کنند. روزنامه فرامنطقه ای «رأی الیوم» در این خصوص می نویسد: «دولت دونالد ترامپ شریک اسرائیلیها در نگرانی در خصوص وضعیت جولان اشغالی است و از تحرکات ارتش اسرائیل در بلندیهای جولان و استخراج نفت این منطقه حمایت میکند. موضوع قابل توجه اینکه نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل در نیمههای ماه جاری میلادی برای حسن ختام حمایتهای خود از رژیم اشغالگر صهیونیستی، علیه قطعنامه سالیانه محکومیت اشغالگری اسرائیل در بلندیهای جولان رای داد و این قطعنامه را باطل برشمرد».
بر اساس آنچه که گفته شد، کاملا واضح است که از دست رفتن ارتفاعات استراتژیک و راهبردی جولان اشغالی خسارت های فراوانی را در عرصه های مختلف به رژیم صهیونیستی وارد خواهد کرد. این رژیم در صورت از دست دادن جولان اشغالی نه تنها از لحاظ مادی به شدت متضرر خواهد شد، بلکه از لحاظ نظامی نیز به صورت چشمگیری ضربه خواهد خورد. علت اصلی این مسئله هم همانطور که پیشتر ذکر شد، آن است که تل آویو دیگر نخواهد توانست همچون گذشته از طریق جولان اشغالی، بر اراضی اشغال شده فلسطینیان، سوریه و همچنین مرزهای لبنان، اشراف داشته باشد.
در شرایط کنونی یکی از اهداف اصلی صهیونیستها از نقش آفرینی در راستای تشدید تنشها در سوریه، طولانی تر کردن زمان بحران این کشور و به تبع آن، بازداشتن نیروهای مقاومت از اندیشیدن به عملیات آزادسازی جولان اشغالی است. طبیعی است، ایالات متحده آمریکا نیز که تحقق اهداف خود در منطقه را در گرو تقویت قدرت رژیم صهیونیستی می داند، هیچگاه حاضر نخواهد شد زیر بار عملیات آزادسازی جولان اشغالی برود.
تمامی این ها در حالی است که با اظهارنظرهای شخصیت های اصلی و تأثیرگذار در محور مقاومت همچون سید حسن نصرالله و بشار اسد بر نگرانی رژیم صهیونیستی و متحد آن یعنی ایالات متحده آمریکا نسبت به تشکیل قریب الوقوع جبهه آزادسازی جولان، افزوده شده است. سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در جریان یکی از سخنرانی های اخیر خود صراحتا تأکید کرده که جولان منطقه ای اشغالی است و باید به سوریه بازگردد. در همین حال، بشار اسد رئیس جمهوری سوریه نیز بر همین مسأله تأکید زیادی داشته و دارد.
در همین ارتباط، روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم ضمن تأیید این مطلب که سید حسن نصرالله توجه ویژه ای به جولان اشغالی دارد، نوشت: «حزب الله سالهاست گشودن جبهه جولان را در راس اولویتهای خود قرارداده و در این راه دو شهید بزرگوار «سمیر القنطار» و «جهاد مغنیه» دستیار وی را تقدیم کرده است. محافل حزب الله در حال حاضر هویت فرمانده جدیدی را که جایگزین القنطار کرده است پنهان میکنند؛ اما اسرائیلیهای نگران یا بهتر بگوییم وحشت زده در رسانههای خود از وجود تحرکاتی در این زمینه صحبت میکنند».
اما در هر صورت آنچه که واضح به نظر می رسد، هرگونه بازگشایی جبهه جدید در جولان اشغالی به منظور آغاز فرایند آزادسازی آن از لوث صهیونیست های اشغالگر، به مرحله پس از مشخص شدن وضعیت ادلب موکول خواهد شد، چراکه درحال حاضر تمام توجه مقاومت بر روی ادلب و مذاکرات سیاسی پیرامون وضعیت آن، متمرکز شده است.
در هر صورت، در صورت باز شدن جبهه ای جدید در جولان اشغالی توسط گروه های مقاومت و در رأس آنها حزب الله لبنان، بدون شک یک جنگ فرسایشی به صهیونیستها تحمیل خواهد شد؛ جنگی که ممکن است تکرارکننده همان شکست خفت بار صهیونیستها در جنوب لبنان در سال ۲۰۰۲ باشد.
نکته ای که وجود دارد آن است که اخیرا ثابت شد که صهیونیستها برخلاف ادعاهای دروغین خود حتی قادر به جنگیدن در یک جبهه یعنی در غزه هم نیستند چه برسد به آنکه در چند جبهه درگیر جنگ و منازعه باشند. لذا در صورت بازگشایی جبهه جولان، صهیونیستها درگیر سه نبرد فرسایشی خواهند بود؛ یکی در شمال اراضی اشغالی با حزب الله، دیگری در جنوب اراضی اشغالی با گروه های مقاومت در غزه و آخرین جبهه نیز در شرق اراضی اشغالی با گروه های مقاومت سوری و حزب الله. همین مسأله موجب شده تا فرسایشی بودن هرگونه نبرد آینده در جولان برای صهیونیستها غیرقابل انکار باشد.