به گزارش خبرنگار مهر، محمد نوید بازرگان فرزند مهندس مهدی بازرگان چندی قبل با یادداشتی انتقادی در صفحه شخصی خود نسبت به تصویر ارائه شده از پدرش در مستند «راه طی شده»، واکنش نشان داد.
علی ملاقلیپور کارگردان مستند «راه طیشده» در نامهای به این یادداشت انتقادی پاسخ داده است.
در متن این نامه آمده است:
«به نام خدا
عرض سلام جناب آقای دکتر محمدنوید بازرگان
نامه شما را خواندم و طبق نوشتار خودتان تعجب کردم چگونه فرد دنیا دیدهای مثل شما تنها با شنیدن صدا و بخشی از تصاویر فیلم حاضر شدید دست به انتقاد درباره اثری بزنید که هنوز کامل آن را ندیده اید! ما برای ساخت این مستند نزدیک به ۲ سال کار و تحقیق داشتیم و کتب زیادی از مرحوم مهندس مهدی بازرگان را خواندیم و بر اساس مطالعات و ایجاد سوالات متعدد از شما و دیگر نزدیکان ایشان مصاحبه انجام دادیم. ای کاش شما هم کمی صبور بودید و فیلم کامل را که به زودی به صورت وی او دی در اختیار عموم گذاشته میشود، تماشا میکردید سپس دست به نامهنگاری میزدید.
اما درباره اینکه سعی کردید این فیلم را ارگانی جلوه دهید باید خدمتتان یادآور شوم هم شما و هم تمام اعضای قدیمی نهضت آزادی میدانستند فیلم را چه سازمانی میسازد که این گفته به هیچ وجه قابل انکار نیست چرا که اساسا مهندس محمدتوسلی و مهندس فریدون سحابی در سالن ماه متعلق حوزه هنری حاضر شده و گفتگوی آنها در این سازمان ضبط شد. البته شما هم میدانستید قرار است انتقاد و تعریف از شخصیت مهندس بازرگان باهم در مستند «راه طی شده» شکل بگیرد چرا که بسیاری از انتقادها را در حضور خود شما و دیگر مصاحبه شوندهها در همان هنگام ضبط گفتگوها مطرح کردم و آنجا مشاوری همراه من نبود بلکه سوالات و ضد و نقیضهای کتابهای مهندس بازرگان بود که نه تنها در ذهن بنده بلکه در ذهن هر جوانی که کتب ایشان را میخواند به شکل طبیعی اتفاق خواهد افتاد و برای اینکه متهم نشویم این انتقادها را دیگران بعدا به ما گفتهاند در فرم کار و ضبط مصاحبهها آینه استفاده کردیم و کنار هر مصاحبه شونده آینهای گذاشتیم تا پشت دوربین (بنده) و مقابل دوربین (شما) بدون تقطیع نماها هم حرف و هم انتقادها به صورت شفاف مشخص باشد و هر ۲ در یک نما باشیم و مسایل مختلفی مثل عدم توجه مهندس بازرگان به روح عمل و یا ایجاد چالش درباره مشی جوانان نهضت آزادی (سازمان مجاهدین خلق) و ریشهیابی التقاط و ارتباط آن با کتاب «راه طی شده» و عدم حضور نهضت آزادی حتی در ۲ سال ابتدای دفاع مقدس و قبل از سقوط خرمشهر و یا مسایلی مثل آیه مربوط به ولی امر و... همه انتقادهایی است که بنده در مقابل دوربین نزد شما و دیگر نزدیکان مهندس بازرگان مطرح کردم و چه چیز شفافتر از آینه؟ البته باید پذیرفت که شاید نهضت آزادی کمتر خودش و تفاوت آرای میان افراد خودش را در قالب یک فیلم تا به حال دیده بود و انکاری نیست که بنده و همکارانم از این تفاوت و تضاد آرا میان افراد استفاده کرده و از خودشان در نقد خودشان هم استفاده کردیم و نظرات متضاد را در کنار هم گذاشتیم اما بالاخره باید نقدپذیری را از جایی شروع کرد و چه کسی بهتر از نهضت آزادی و نزدیکان مهندس بازرگان که مدعی نقدپذیری هستند.
اما درباره رابطه پدر و فرزندی مهندس مهدی بازرگان با سازمان مجاهدین خلق هنوز شک دارید و در نامهتان نوشتهاید فیلم صرفا به یک خاطره مخدوش استناد کرده است باید گفت متاسفانه چون فیلم را کامل ندیده اید دچار اشتباه شده اید چون این خاطره و ارتباطات را دیگر یاران مهندس بازرگان هم نقل کرده اند. به عنوان مثال مرحوم بسته نگار میگوید: «بنده خودم در زندان برازجان (دهه چهل) از ۲ لب مهندس بازرگان شنیدم که گفت تنها راه مبارزه فقط مبارزه مسلحانه است منتها باید جوانان وارد شوند» و یادآوری میکنم که شما هم در مصاحبهها مرحوم بسته نگار را از صادق ترین افراد نهضت آزادی به ما معرفی کردید و یا در جایی از فیلم مهندس توسلی میگوید تاسیس سازمان مجاهدین خلق به هیچ وجه انشعاب از نهضت آزادی نیست چون اینها از ما جدا نشدند البته چون شما فرزند مهندس مهدی بازرگان هستید بنده از سخنرانی و نوشتار پدر بزرگوارتان مثال میآورم که در تاریخ ۱۲ /۲ / ۱۳۶۰ در مجلس نطقی را بیان کردند با عنوان فرزندان مجاهد و فرزندان مکتبی عزیزم که آن را در روزنامه حزبشان یعنی همان روزنامه میزان هم چاپ کردند.
ایشان در آن مقاله اینگونه نوشتند «مجاهدین خلق شما فرزندان نهضت آزادی هستید. در سال ۱۳۴۳ که در زندان بودیم به دنیا آمدید و راه خود را پیش گرفتید. بدون آنکه از خانه فرار کرده یا اخراج شده باشید. مبانی فکری و تعلیمات اولیه را کتابها و بحث و تحلیلها و تجربیاتی که از نهضت گرفتید تشکیل میداد. اگر بعدا به لحاظ ایدئولوژی و تاکتیک فاصلهها و اختلافهایی پیش آمد و از خود شما کسانی جدا و مخالف شدند اینها مانع و منکر رابطه پدر فرزندی نمی تواند بشود.»
آقای دکتر محمدنوید بازرگان کمی تاریخها و مطالب را با وقایع بررسی کنید. با اینکه در زیر پرچم و آرم سازمان مجاهدین خلق تاریخ تاسیس آن ۱۳۴۴ قید شده ولی مهندس بازرگان تاریخ به دنیا آمدن آن را ۱۳۴۳ بیان فرمودند یعنی دقیقا از زمان شکل گیری این نطفه التقاطی پرده برمی دارند و اینجاست که نه تنها خاطره آقای محمدمهدی جعفری مخدوش نیست بلکه باید گفت دقیق است چرا که دقیقتر این خاطره را که پدر شما به محمد حنیف نژاد گفته «دیگر باید اسلحه برداری» ایشان (آقای جعفری) در کتاب «سه هم پیمان عشق» تعریف کرده و آنجا آقای جعفری دقیق توضیح میدهد که خاطره را خودش از حنیف نژاد شنیده است البته حتما بهتر از بنده و شما که در آن سال تنها یک سال داشته اید این آقایان بسته نگار و جعفری هستند که خاطرات زندان دهه چهل مهندس بازرگان و محمد حنیف نژاد را بهتر میدانند چون آنها در آن دوران یار غار مرحوم مهندس بازرگان بودند.
البته باید توجه کنید یک طرف نامه فرزندان مجاهد و فرزندان مکتبی عزیزم را مهندس بازرگان در اردیبهشت سال شصت به مسعود رجوی نوشته یعنی کمی قبل تر از اینکه منافقین دست به عملیات ترور و جنگ شهری بزنند اما در نامه ایشان به وضوح مساله فرار یا اخراج اینها از ایران مطرح میکند که قابل تامل است. چرا که در این تاریخ هنوز مجاهدین خلق شروع به جنگ افروزی و خروج از ایران نکرده اند. حتما نمی خواهید بگویید که مهندس بازرگان فرار اینها را صرفا حدس زده چرا که مرحوم ابراهیم یزدی و مهندس توسلی بارها مصاحبه کرده اند و گفته اند قبل از درگیری خرداد سال شصت مسعود رجوی این مساله جنگ شهری و ترور را پیش اعضای نهضت آزادی مطرح کرده بود.
البته تشویش و نگرانی اعضای اولیه نهضت آزادی پس از دیدن مستند «راه طی شده» بدیهی است چرا که برای تاریخ هم که شده این مستند باید مطالبی را که نهضت آزادی عمری در پستو نگه داشته یک بار عیان میکردیم اما در جایی دیگر از نامه خودتان نوشته اید چرا راوی (یعنی بنده) هم نقد فکری میکند هم دینی و هم سیاسی و ادبی؟ به نظرم سوال خوبی مطرح کردید چرا که نقد بنده بر اساس کتب مختلف و حتی متضاد مهندس بازرگان مطرح شده و این اصل حرف مستند ما بود که چگونه کسی مانند مهندس بازرگان میتواند بدون تخصص لازم در امور مختلف اظهار نظر کند و راهکار بدهد؟ البته شما به گونه ای مطرح کردید گویی اینها نقد شخصی بنده است اما باید گفت در همان زمان چاپ کتاب «راه طی شده» اولین انتقاد را استاد مطهری کرد و «راه طی شده» را بیراهه نامید و در کتاب اصول فلسفه و رئالیسم اینگونه مینویسد «حقیقت این است راهی که مولف دانشمند راه طی شده با کمال صفا و خلوص نیت طی کرده است آنچنان بیراهه است که مجالی برای استدلال از راه «نظام غائی» که دانشمندان به اقتباس از قرآن مجید آن را راه «اتقان صنع» اصطلاح کرده اند، نمیگذارد.
اما بیتعارف با خودمان فکر کنیم چرا کسانی که «راه طی شده» زیر بغل شان میزدند سر از رفاقت با صدام درآوردند و یاران مکتب اسلام و امام خمینی هشت سال تمام عیار مدافع تمام مرزهای مادی و معنوی بودند.
نکته آخر که در نامهتان نوشتید درباره دیگر گروههای مسلحی چون فدائیان اسلام و منصورون و ... باید عرض کنم خدمتتان که چون باز هم مستند را کامل ندیدید دچار اشتباه شدید زیرا این مستند دنبال نفی یا تایید مبارزه مسلحانه نیست بلکه بحث بر سر این است انقلاب درونی افراد با سلاح میسر نمی شود و کار فرهنگی و فکری میطلبد و این خون است که بر شمشیر پیروز است. راهی که باورش سخت است اما تاریخ بر مسلمین نوید این پیروزی را میدهد.»