خبرگزاری مهر، گروه دین واندیشه_ احسان کیانخواه*: فضای سایبر، فضای تعامل، تفریح، سرگرمی و کسبوکار است. فضای سایبر در همهجا و همه حالتی از سیاست ورزی تا احوالات شخصی دغدغه آحاد مردم شده است. دنیا حقیقتاً در حال تغییر و در حال نزدیک شدن است و فضای سایبر با جذابیت، سرعت بالای تغییر و تسهیلگری فوقالعاده خود موجب تصمیمگیریهای ایجابی و سلبی منفعلانه شده است. انطباق منافع ملی حال و آینده با فضای سایبر و سرویسهای مهیج آن با کسبوکارهای داخلی و خارجی که نسبت به گذشته تلاش کمتر و سود بیشتر را به همراه دارد، بدون جامعنگری صورت میپذیرد.
جهتگیری ذهنها در پشت فضای غبارآلودی جذاب سایبری، داستان شهر «آز» -The Wizard of Oz- را تداعی میکند که همهچیز در آن زمردین و فریبنده به نظر میرسد، اما در حقیقت شهری معمولی بود که همه آن را از پشت عینکهای سبزرنگ مشاهده میکردند و در توهم برتر بودن، خاص بودن و بیعیب بودن زیست میکردند. فضای سایبر با اینچنین جلوهایی خودنمایی میکند. آفت جدی فضای سایبر که نفوذش عالمگیر است، توهم بیعیبی و برتر بودن را انتشار داده است. فضای سایبر با همه خصیصههای خوبَش و تحول در ارتقاء سطح زندگی انسانی از آنجاییکه در ورای خود انگیزههایی خاص را دنبال میکند، بهمثابه ظرف آلودهای شده است که اگر ماءُالعسل را هم در خود جای دهد، موجب فساد و تباهی و بیماری میشود. لزوم تنظیم شیوه حکمرانی متناسب با اقتضائات سرزمینی بدیهی و عقلانی است (همانگونه که اروپا نیز ایده اینترنتِ اعتماد را با حکمرانی نوین، پیگیری میکند).
حکمرانی معادل لفظ Governance تعریفشده است. Governance بیان شیوه و حالت حکومت کردن است و Government ابزار و نتیجه حکومت کردن را ترسیم میکند. در Governance - حکمرانی - به مجموعهایی از فرایندها اشاره دارد که با قدرت، اقتدار و نفوذ، سیاستها و رویههایی را برای حکومت کردن در دست میگیرد. وادی حکمرانی، وادی هدایت و کنترل است و با خلق و بازتولید قوانین، هنجارهای اجتماعی و اقدامات ساختاریافته در ارتباط است. از طرفی، حکمرانی نیازمند جهت و تنظیم غایت است. یعنی حکمرانی برای هدف و غرضی شکل میگیرد. همانطور که در حاکمیت شرکتی -Corporate Governance- هدف تنظیم روابط بین سهامدار و هیئتمدیره است تا بتوان حداکثر منفعت و ارزش پایدار را برای سهامدار تحقق بخشید. بهطورکلی ویژگی حکمرانی میتواند فرایند محور، یعنی توجه به اثربخشی فرایند، کلنگر، یعنی توجه به تمام فعل و انفعالات سیستم و پدیده، پیشبینی پذیر یعنی درک بیرونی درست از عکسالعمل حکمرانی در شرایط متفاوت، پاسخگویی یعنی بیان هم علت و هم دلیل تصمیم و مسئولیتپذیری در اقدامات، مسئله محور یعنی انضمامی و ناظر به مکان و زمان مشخص و درنهایت جهتدار یعنی هدایت و کنترل برای دستیابی به تعالی و ارتقاء مشخص باشد.
در حکمرانی سایبری، حکمرانی متعلق مفهومی به نام سایبر است (البته حکمرانی سایبر با حکمرانی سایبری متفاوت است، اما به نظر میآیند حکمرانی در حال سایبری شدن است). مفهوم سایبر در عین سادگی و درک عمومی دارای ابعاد و گسترهای ناشناخته است. در کشور ما فضای سایبر -Cyberspace- معادل مفهومی به نام فضای مجازی قرارداد شده است. انگاره نگارنده از سایبر مفهومی دقیقتر و عمیقتر از دو مفهوم فضای سایبر و فضای مجازی است. در چند سال گذشته بحثهای متنوعی پیرامون مجاز و مجازی بودن و حقیقی بودن فضای سایبر شده است. البته شاید با کوچکترین آشنایی با گستره سایبر این بحثهای حاشیهای و غیر مرتبط با حل مسائل سایبر شکل نمیگرفت. پدیدهایی که نگارنده از آن به سایبر یاد میکند، عالم نوپدیدی است که طلیعههایی از آن آشکارشده است. عالم نوپدید نه به مثابهعوالمی که حکما از آن یاد میکنند، بلکه منظور شکل جدیدی از زندگی است که تاکنون بشر آن را تجربه نکرده است. این عالم نوپدید در مقابل عالم عادت شدهای است که بشر سالها از زمان هبوط حضرت آدم(ع) آن را تجربه کرده است. انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی و تحولات فناورانه از این دست، همیشه بخشی از عالم محسوسات ما را تغییر داده یعنی بهطور مثال با قوانین فیزیکی خودرو طراحیشده، نیروگاه برق تولید کرده، نفت استخراج و پالایششده، کشتی روی آب غوطهور شده و هواپیما در آسمان به پرواز درآمده است، اما هماکنون در عالم نوپدید سایبر، میتوان بر اساس قوانین عالم خیال نیز مصنوعات و محسوساتی را ساخت. این تحولِ ژَرف عالم نوپدید است که فراتر از تعاریف ساده از فضای سایبر یا فضای مجازی است.
عالم نوپدید سایبر در حال بلعیدن عالم کنونی است و زیستْجهان نوینی را بر پایه فناوری، شتاب و همگرایی در حال شکل دادن است که همه رفتارهای فردی و اجتماعی را در خود جایداده و بزرگتر از عالم عادت شده کنونی است، زیرا هر مفهوم و هر پدیدهای در این عالم نوپدید دارای بطنهای مختلف و متنوعی است. عالم سایبر که ما هماکنون در حال گذار و حرکت به سمت این عالم هستیم، به هر پدیده طبیعی در حال دمیدن روح سایبر است. خودروی سایبری، کارخانه سایبری، شهر سایبری، پتروشیمی سایبری و حتی درخت سایبری که دارای امتدادی در فضای سایبر هستند و غیر از کنشگری در عالم عادت شده با روح سایبری کنش سایبری نیز دارند. مفاهیمی همچون واقعیت مجازی –Virtual Reality- با کمک سایبر فیزیکال -Cyber-Physical Systems- و اینترنت همهچیز - Internet of Everything (IoE)- در حال ساختن اثر فیزیکی برای اجسامی کاملاً سایبری هستند. کمک یار استاد در زمان تدریس برای بیان اثربخشی آموزش، دستیار سایبری مذاکرهکننده برای بیان سطوح پیچیده و کشف ابعاد مذاکره، استراتژیستیار برای معمار سازمان و فرمانده نظامی یا هر آنچه شما در خیال و تصور خود بسازید، قابلیت تحقق سایبری با اثر فیزیکال دارد. انگار ما به ساخت عالمی شبیه عالم کنفیکونی خیال که گسترده و متکثر بین همه انسانهاست نزدیک شدهایم – بهمثابه عالم خیال متصلی که تعلق و قطع ذهن در وجود و عدم آن تأثیر ندارد- خیال محسوس یکپارچه متکثر جهانی در حال پدید آمدن است.
حال همین فضای سایبر خالی از جهت نیست. بهوضوح تغییر هویت و فرهنگها با فضای سایبر قابلمشاهده است. فضای سایبر و عالم سایبر صرفاً حوزه فناوری نیست که در فضای انسانی-اجتماعی امتدا یافته است، بلکه ذاتا حوزه شناختی و اجتماعی است. جنگ شناختی و تغییر هویت دینی و ملی با فضای سایبر قابلانکار نیست. این تغییر در لابلای جذابیت فناوری، بروز بودن، کسبوکارهای دیجیتالی، اعتماد به شبکههای اجتماعی و... نهفته است. در کلان فضای سایبر دو جهتگیری (۱) اِشراف راهبردی برای ایالاتمتحده و ابر شرکتها و (۲) جهانیسازی سبک زندگی غربی قابلمشاهده است. یکی از شئون قدرت در فضای سایبر اِشراف همهجانبه است. به کمک جریان گسترده اطلاعات شخصی، اجتماعی و ملی و ملی ساز فضای سایبر که از بین سوئیچهای متنوع شبکه و سرویسها و خدمات اینترنتی انتقال مییابد و تکنیکهای تحلیل داده عظیم – Big Data Analytics – همه صاحبان صنایع سایبری و دولتها به سمت جمعآوری، تحلیل و اِشراف بر سایبر جوامع و کشورها و استعمار نوین سوق داده است. در حقیقت مهندسی و مدیریت فکر که منجر به مهندسی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی میشود برای اَبَر شرکتها و آمریکا که بهنوعی مالک زیرساخت و دربردارنده سرویسهای جهانی است، تحقق مییابد. از طرفی سبک زندگی غرب مدرن که از تمدن غربی با رویکردهای اقتصادی و فرهنگی خاص خود است، در حال جهانیسازی بهزعم جذابیت فناوری است. این تحقق نهفقط در محتوای پراکنده شده از طریق سایبر که در فُرم روابط نیز نهفته است. در حقیقت ماده و صورت هستند که در راستای قابلیتها و انگیزههای پدیدآورنده محقق شده و خدمت و سرویسی را میسازد. در عالم سایبر قدرت نرم و سخت سایبری با ساخت سبک زندگی گرهخورده است.
بر این اساس حکمرانی سایبری مجموعهایی از فرایندهایی است که اطمینان بخشی لازم را برای زیست سایبری با جریان تحقق زنجیرهایی از ارزشها در دستیابی به اهداف و آرمانهای اساسی فراهم میآورد. میتوان برای طرحریزی حکمرانی سایبری متناسب با اهداف انقلاب اسلامی گامهایی زیر را برداشت:
(۱) ترسیم غایت و آرمان حکمرانی سایبری: غایت و نتیجه حکمرانی سایبری، همان دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی است که در آینده سازی هنجاری سایبر موثر است (و نه اینکه دین و اهداف انقلاب اسلامی را عرفی سازی نکرد و با آینده سایبر ترسیم شده انطباق داد). در حقیقت زمانی که الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت برای ۵۰ سال آیندهی کشور در حال طراحی است، این الگو عالم نوپدید را نیز باید در بربگیرد. متأسفانه در الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت به این منظر توجه نشده است. پس اولین گام در طراحی حکمرانی سایبری ترسیم آیندهی آرمانی برای فضای سایبر کشور در نگاه توأمانی فناورانه و شناختی ابتناء یافته بر اهداف انقلاب اسلامی و استحکام ساخت درون سایبر است. با این شرایط مشکل هم راستاسازی حکمرانی سایبری با چشمانداز هم رخ نخواهد داد.
(۲) تنظیم حکیمانه سیاستهای کلان سایبر: بایستی سیاستهای کلان سایبر را حکیمانه ترسیم نمود (مقام معظم رهبری حکمت را بینشی بیان فرمودهاند که میتواند حقایق را ماورای غشای مادّی آن ببیند یعنی فعلوانفعالات معنویِ باطنیِ پشت پرده را درک کند). سیاستها را باید با درک حقیقت و ماهیت سایبر موجود و سیر و صیرورت آن با توجه به عناصر تغییردهنده فضای موجود به سمت فضای مطلوب سایبر ترسیم نمود. سیاستهای حکیمانه سایبری لازم است در تقاطع ساحتهای کلیدی سایبر ناظر بر وجوه فناورانه، شناختی و حاکمیتی (و زیر مؤلفههای سازندهی هریک) و اهداف حکمرانی سایبری انقلاب اسلامی شکل بگیرد تا غایت و آرمان حکمرانی در سطوح معماری شدهی ارزشها، محقق شود. این تقاطع بهصورت لایهای است. یعنی مدل تکاملی که به نحوی مرحلهای، جامعهی سایبری شده را به سمت اهداف والای حکومت اسلامی سوق داده و پیشرفت بدهد.
(۳) نقشها و مسئولیتها: بر اساس سیاستهای کلان لازم است تقسیمکار ملی در تحقق هر سیاست در راستای اهداف کلان حاکمیت سایبری کشور صورت پذیرد. در تقسیمکار ملی و نگاشت نهادی نقشهای اصلی، پشتیبان و ناظر برای تفوق سیاستها در تدوین اسناد پاییندستی و عملیاتی مشخص میشود. ازآنجاییکه سایبر دارای ابعاد گسترده ملموس و غیرملموس است، لازم است در این انتساب، سیاست هادی و سیاست پیرو و روابط بین کنشگران هر سیاست مشخص شود تا بهطور مثال توسعهی فناوری به چالش فرهنگ و هویت ختم نشود. راه حل این انتساب و تقسیم کار ترسیم نقشهراهی برای تحقق سیاستها در رسیدن به اهداف کلان حکمرانی است.
(۴) رفتار حکیمانه سایبری: برای سلوک سایبری سازمانها، سیاستگذاران، مدیران و آحاد مردم، الزاماتی نیاز است که به آن رفتار حکیمانه سایبری گفتهشده است (این مفهوم دقیقتر از سواد فضای مجازی است). این رفتار از لایههای ظاهری سایبر برون رفته و به فهم عمیق روابط درون سایبر رسیده و به مجموعهایی از ادراک و عمل میرسد. رفتار حکیمانهی سایبر از خودشناسی، دشمنشناسی و سایبرشناسی آغاز میشود، تا مجموعهایی از دستورات اخلاقی و رفتاری را برای مشی و راهبری حکیمانه در فضای سایبر شکل دهد. این نوع رفتار کنشگران، تحقق سیاست را در پرتو نیت و رفتار حکیمانه دسترسپذیر میکند.
(۵) نظامات کنترل و نظارت مستمر: عالم سایبر و فناوریهای سازندهی آن، محیطی پویای را از حیث خدمات و تعاملات پدید آورده است. لازمه حرکت مستمر و مبتنی بر اقتضائات سایبر و اهداف پیشرو تنظیم نظامات کنترل سیاستها و راهبردهاست. کنترل سیاستها هم مفروضات شکلگیری هر سیاست را پایش میکند و هم دستیابی به اهداف کلان حکمرانی و هر سیاست را مورد کنترل و پایش مستمر قرار میدهد. این کنترل و نظارت باید مستمر، آیندهنگرانه و روبهجلو باشد تا از هدر رفت منابع و سرمایهها جلوگیری نماید. همچنین این نظام کنترلی باید دارای اقتدار و نفوذ باشد تا بتواند از اِعمال نظرات فردی و مغایر باسیاستهای کلان جلوگیری نماید.
عالم سایبر در پیش روی ما واقع است. ما در دوران گذار و تحول هستیم. اگر بهدرستی این پیچ فناورانه و تاریخی را درک کنیم و مناسبات مقتضی فناورای با نظام اسلامی را شکل دهیم، حیات طیبهای را در بستر این عالم نوپدید خلق خواهیم کرد که میتواند بستر تمدن نوین اسلامی باشد. حکمرانی سایبری را نباید تقلیل دارد و از آن حکمرانی بیخاصیت و فناورانه صرف ساخت و نه باید آنچنان به آن اهمیت داد که نظام و چارچوبهای فکری و فرهنگی آن را با توسعه سایبر هماهنگ و تقلیل داد. سایبر واقعیتی است که باید با حکمرانی مُتقَن و نافذ، آنرا مبتنی بر استحکام ساخت درون کشور بازآفرینی نمود و حرکت داد.
* دانشآموخته دکتری مدیریت راهبردی فضای سایبر