خبرگزاری مهر، گروه استانها- سیدکامبیز لطیف عقیلی*: پس از سالها سروکله زدن شهرها با مدرنیته، دیدگاههای متخصصان یکباره با چرخش ۱۸۰ درجهای سمت و سویی انسانمحور گرفته است.
ذهن ها در تلاش هستند تا شهرها را براساس بازتعریفی از انسانمحوری شهرها در گذشتههای نهچندان دور طرحریزی کنند اما رشد ناموزون و بدون برنامه شهرها مبتنی بر تملک نامناسب اراضی بهسادگی مؤلفههای تأثیرگذار شهر انسانمحور را از شهروندان گرفته است تا جایی که برای تعریف جایگاه و مکانی به نام پیاده راه به عنوان مهمترین رکن شهرهای انسانمحور چالشهای بسیاری وجود دارد.
در این بین عرصههای عمومی دیگری هم در شهرها وجود دارند که بیشترین کنشها و برخوردهای اجتماعی بین افراد در آنها به وقوع میپیوندد، مکانهایی مانند میادین (با فلکه اشتباه نشود) که محل ارتباط و برخورد بین افراد جامعه است، جایی که مردم در آن به یکدیگر و خدمات مربوط دسترسی فیزیکی و بصری دارند و تعاملات اجتماعی در آن بسیار زیاد است.
اما سالیان زیادی است سرزندگی که از ضروریات زندگی اجتماعی است از شهرها دور شده زیرا فضاهای عمومی و پیاده راهها یا حذف شدهاند یا با تغییر ماهیت جای خود را به تسلط ماشینها و اتومبیلها دادهاند و اکنون اتومبیلها نماد شهرها بوده و انسانها در سرمای ذاتی فلز اتومبیل محو شدهاند.
در این بین طراحان شهری با فراموشی نقش اساسی خویش به طور کامل در سیاستهای مدیریت نامناسب شهری استحاله شده و مشاورههایشان در حدی نیست که بتواند تغییر جامع و اساسی در شهر اتومبیل محور پدید آورده و انسان محوریت شهر بار دیگر جریان پیدا کند. طراحان شهر به دلیل غیرقابل نفوذ شدن شهرها تخیل و اندیشه را به کناری نهاده و اگر چنانچه هنوز در وادی آن قدم میزنند اما بسیار سطحی و ظاهری پیرامون آن اندیشه میکنند.
اکنون روی سخن با شخصی است که با شعار پرطمطراق و زیبای «انسانمحور بودن شهر» با کسب اکثریت آراء شورای شهر گرگان در مصدر مدیریت شهری قرار گرفته است.
شهر انسانمحور عنوانی زیبا ولی بسیار سخت و طاقتفرسا از نظر اجراست زیرا طی عملکرد سالهای گذشته مدیریت شهری گرگان، شهر روز به روز و خواسته یا ناخواسته از محوریت انسان فاصله گرفته و به شهری کاملاً ماشینی تبدیل شده است و اکنون فردی با تخصص برنامهریزی شهری مدعی احیاء شهر گرگان با راهکارهایی از جنس شهر انسانمحور است.
چند ماهی از حکومت دکترای برنامهریزی شهری بر شهر گرگان میگذرد زمان آن رسیده است که عملکرد این متخصص در راستای شعارهای خویش یعنی شهر انسانمحور در بوته نقد قرار بگیرد و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا دادبود توانسته است محصولی را خروجی بگیرد تا استفادهکنندگان را تحت تأثیر قرار دهد؟ آیا فرآیند عملکرد وی قضاوت تحسینآمیز شهروندان را به دنبال داشته است یا خیر؟
واضح است شهر گرگان وضعیت بسیار نامطلوبی از منظر شهر انسانمحور دارد و هیچ نشانی از اوضاع مناسب مبلمان شهری در آن نیست و واضح است گرفتن برآیند و خروجی عملکرد شهردار گرگان و یا شخص دیگری به عنوان مدیر عالی شهر در کوتاهمدت امکانپذیر نیست ولی اقدامات صورت گرفته در زمینههای تغییر آشکار است و از آن نمونه میتوان به نصب المانهایی در برخی نقاط شهر اشاره کرد و یا میتوان از مطالعاتی در خصوص پیاده محور کردن برخی از معابر به عنوان یکی از فعالیتهای سخت و طاقتفرسا نام برد که با گذشت زمان میتواند به عنوان شناسه عملکردی و همچنین علمی شهردار گرگان متجلی شود. به نظر میرسد با توجه به ارادهای که در پس تفکرات وی قرار دارد دسترسی به این مهم دور نخواهد بود ولی گذشت زمان به شهروندان نشان میدهد که آیا دکتر دادبود هم به راه اسلاف خویش میرود یا آمده است تا با بهرهگیری از پتانسیل خود و همکاران خود وعدههای داده شده را عملی کند.
اگرچه ذکر این نکته هم ضروری است که در این مدت فعالیتهای مناسبی صورت گرفته، ولی باید منتظر ماند و دید آیا برنامههای دیگر دادبود میتواند شهر را از ماشینی شدن صرف نجات داده و روح زندگی را در آن بدمد؟
آیا وی موفق میشود در گذرها و معابر طولانی با ایجاد کنج فرصت آسایش و آرامش را به شهروندان در قالب شهر انسانمحور هدیه کند؟
آیا موفق میشود شهر را از مصنوع بتن و فلز به باغی انساندوست تغییر دهد؟
آیا موفق خواهد شد مناطق شهری را که متعلق به انسان است از سیطره اتومبیل نجات دهد؟
آیا موفق خواهد شد امکان دسترسی به عابران پیاده را به مناظر عمده و زیبا فراهم کند؟
آیا موفق خواهد شد شلوغی و درهمریختگی شهر را با پیاده محوری برخی از مسیرها به آرامش و آسایش تبدیل کند؟
آیا موفق خواهد شد هویت شهر را از فلز و سیمان و المانهایی مانند المان میدان بسیج به فضای عمومی محل استقبال شهروندان بدل کند؟
آیا موفق خواهد شد آزادی را به پیاده بدهد بدون اینکه بیم حمله از سوی اتومبیل به پیاده داشته باشد؟
در حال حاضر شواهد نشان میدهد برنامههای شهردار گرگان خروجی مناسبی در دستیابی به اهداف شهر انسانمحور خواهد داشت و مردم بیصبرانه منتظر به بار نشستن برنامههای وی و حرکت به سوی شهر انسانمحور هستند.
* کارشناس عمران، دانشجوی سال آخر دکتری برنامهریزی شهری