به گزارش خبرنگار مهر، آئین رونمایی از دو کتاب «خط خطیهای من» و «پسری که به دنبال باد رفت»؛ کتابهای ویژه بچههای طیف اوتیسم، صبح امروز، پنجشنبه ششم دیماه به همت انجمن اوتیسم ایران در باغ کتاب تهران برگزار شد.
این مراسم به حضور «سعیده صالح غفاری»، مدیرعامل انجمن اوتیسم، «لیدا هادی» مترجم کتابهای «خط خطیهای من» و پسری که به دنبال باد رفت» و جمعی از خانوادههای بچههای طیف اوتیسم، فعالان فرهنگی و اجتماعی و عرصه ادبیات کودک و نوجوان حضور داشتند.
سعیده صالح غفاری، مدیرعامل انجمن اوتیسم ایران در ایرن مراسم ضمن خودش آمدگویی به خانوادههای بچههای طیف اوتیسم و فعالان فرهنگی و اجتماعی حاضر در جلسه اظهار کرد: انجمن اوتیسم ایران بر مبنای تلاشهای یک تیم و خانواده بزرگ اهداف خود را دنبال میکند، تیمی که متشکل از متخصصان و کارشناسان این حوزه و البته خود خانوادههای بچههای طیف اوتیسم است.
وی ادامه داد: البته یک تیم هم در پشت صحنه فعال است که کمتر دیده میشود و کار این تیم ظرفیتسازی و جریانسازی برای شناخت بهتر اوتیسم و همچنین ایجاد بسترهای مناسب برا فعالیت بچههای اوتیستیک است.
صالح غفاری با بیان اینکه در طول سالهایی که ایم انجمن مشغول به فعالیت بوده، توانستیم به شناخت و جریانسازی خوبی در زمینه اوتیسم دامن بزنیم، افزود: امید ما این است که اگر قرار بود در سالهای بعد مراسمی برای بچههای طیف اوتیسم در اینجا برگزار کنیم، همه سالن پر باشد از افرادی که شناخت خوب و مناسبی از اوتیسم دارند و همچنین واجد دغدغه کار برای بچههای اوتیستیک هستند.
وی خاطرنشان کرد: شاید امروز ما جزو خانواده بچههای طیف اوتیسم نباشیم، ولی این امکان وجود دارد که همه ما در آینده یک شخص مبتلا به اوتیسم را در خانواده خودمان داشته باشیم، از این نظر شناخت این طیف و همچنین دغدغهمندی در خصوص آنها برای همه ما لازم است.
مدیرعامل انجمن اوتیسم ایران با اشاره به کتابهای «خط خطیهای من و «پسری که به دنبال باد رفت» گفت: امروز از دو کتابی رونمایی میشود که هدف از تهیه و انتشار آنها ارتباط گرفتن با خود بچههای طیف اوتیسم بوده است. تا پیش از این انجمن اوتیسم کتابهایی را منتشر کرده بود که برای طیف بزرگسال بودند و بیشتر برای آگاهیبخشی درباره بچههای اوتیستیک بود؛ ولی حالا این کتاب برای خود بچهها منتشر شده است و این باعث خوشحالی است.
وی افزود: به همین دلیل قبل از برگزاری این مراسم این کتابها را به برخی از بچهها دادیم تا مطالعه کنند و امروز بیایند و بخشهایی از این دو کتاب ارزشمند را برای ما بخوانند.
وی همچنین درباره این دو کتاب توضیح داد: پیش از ترجمه و انتشار این دو کتاب، کارشناسان و متخصصان ما درباره آنها دست به بررسیهای دقیق و علمی زدند و این کتابها مورد تایید آنها واقع شده است. از نکات برجسته این کتابها، فارغ از ترجمه خوب آنها، طراحی بسیار خوب و حساب شده آن است که از نقاط عطف این دو اثر محسوب میشود.
صالح غفاری با اظهار تشکر از مترجم این دو کتاب، گفت: اگر چه مترجم این کتابها خودشان جزو خانوادههای اوتیسم نبوده، اما دغدغه بچههای طیف اوتیسم را دارد و به همین دلیل هم همتشان را مصروف ترجمه و انتشار این کتابها کردند.
مدیرعامل انجمن اوتیسم ایران در پایان سخنانش از همه نهادها و مسئولان و فعالان حوزه رسانه و کتاب خواست برای معرفی بهترف توزیع مناسب و فروش این دو اثر همیاری و مساعدت داشته باشند تا این آثار بتوانند جریانساز واقع شوند.
چرا کتابی برای بچههای اوتیستیک وجود ندارد!؟
در ادامه مراسم رونمایی از کتابهای «خط خطیهای من و «پسری که به دنبال باد رفت»، لیدا هادی، روزنامهنگار، نویسنده و مترجم که کار ترجمه این دو اثر را برعهده داشته، در سخنانی اظهار کرد: اکثر کسانی که در اینجا حضور دارند «مادر» هستند، مادر که باشید، «مهربان» میشوید و همه بچهها را دوست خواهید داشت و در واقع همه بچهها، مانند بچههای خودتان میشوند و دیگر فرقی با بچه خودتان نخواهند داشت.
وی ادامه داد: من مادر «ایلیا» و «نیکان» هستم و داستان ترجمه این دو کتاب از زمانی شروع شد که من با پسرکی اوتیستیک آشنا شدم و از آنجا که مادر بودم، این پسرک برایم هیچ فرقی با «ایلیا» و «نیکان» نداشت. منِ مادر به این فکر افتادم که در کنار کارهایی که برای بچههای خودم میکنم، چه کاری میتوانم برای آن پسرک و همه بچههای اوتیستیک دیگر که آنها هم مانند بچههای خودم هستند، انجام دهم!
هادی ادامه داد: در ضمن همین افکار به این فکر کردم که چرا همه کتابهای کودک و نوجوانی که در بازار وجود دارد، فقط برای بچههایی مانند «ایلیا» و «نیکان» است و کتابی برای بچههای طیف اوتیسم کتاب وجود ندارد. این تبدیل به دغدغه من شد و من ماهها جستجو کردم تا این دو کتاب را پیدا کردم که توسط نویسندگان برجستهای که دغدغه اوتیسم را داشتهاند نوشته شده است.
این روزنامهنگار و مترجم اظهار کرد: انحمن اوتیسم هم ماهها زحمت کشید تا درباره این کتابها بررسی و کارشناسی انجام دهد و بعد از این تلاشها کار ترجمه آغاز شد و به امروز رسیدم.
لیدا هادی درباره کتاب «خط خطیهای من» گفت: مهمترین ویژگی این کتاب، طراحی ناب است که با دقتی مثالزدنی انجام گرفته است.
وی سپس درباره نکته قابل توجه دیگر این کتاب توضیح داد: قهرمان ناب این کتاب و شخصیتپردازی آن از نکات برجسته کتاب «خط خطیهای من» است. این قهرمان شخصیتی به اسم «گوری» است که اتیستیک است و با بقیه فرق دارد، این تفاوت او با بقیه محور داستانی میشود که تا پایان ادامه دارد؛ برای او سوالات متعددی ایجاد میشود و تلاش میکند پاسخ این سوالات را پیدا کند.
وی ادامه داد: وقتی گوری سوالاتش را از مادرش میپرسد، مادر گوری بدون اینکه بر ضعفهای کلامی و ارتباطی گوری دست بگذارد، به او این نکته ارزشمند را یادآور میشود که او باید با همه فرقهایی که با دیگران داری، خودت را دوست داشته باشد. اینگونه گوری عاشق خودش میشود و یک زندگی شاد را تجربه میکند.
این مترجم اظهار کرد» من معتقدم این کتاب و تاثیری که از گوری بر بچهها میگذارد این قابلیت را دارد که باعث شود همه بچههای طیف اوتیسم با همه فرقهایشان با دیگران، خودشان را دوست بدارند و مانند گوری خوب و شاد زندگی کنند.
وی با بیان اینکه کتاب «خط خطیهای من» صرفا یک داستان تخیلی نیست، افزود: این کتاب نتیجه مدتها و مطالعه و کار علمی دقیق دو نویسنده آن است و به همین دلیل میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
هادی «راهنمای خوانش کتاب» در انتهای کتاب «خط خطیهای من» را از نقاط عطف دیگر کتاب برشمرد و توضیح داد: در این راهنما درباره تک تک سوالات گوری و جوابهایی که مادرش به او میدهد توضیح داده شده و خواندن آن برای خانواده بچههای طبف اوتیسم میتواند بسیار مفید باشد.
وی در ادامه اظهار کرد: بسیاری از من پرسیدند که «چرا ترجمه و انتشار کتاب را انتخاب کردی و مثلا چرا سعی نکردی برای بچههای اوتیستیک کارگاه برگزار کنی؟!» حقیقت این است که من معتقدم بچهها داستان را دوست دارند؛ با شخصیتهای داستانی که میخوانند زندگی میکنند و از آنها الگو میگیرند؛ به نظر من شخصیت «گوری» آنقدر قدرت دارد که به راحتی میتواند الگوی بچههای اوتیستیک قرار بگیرد و آنها را با خودش همراه کند و آنها هم به این نتیجه برسند که با وجود همه تفاوتهایی که با دیگران دارند، مهم این است که این بچهها خودشان را دوست بدارند و با این عشق به خویشتن، زندگی کنند.
این روزنامهنگار و نویسنده داستان گوری را، داستانی مناسب برای «همه ما» خواند و اظهار کرد: داستان گوری فقط برای بچههای اوتیستیک نیست، بلکه برای همه ماست؛ برای همه مایی که میخواهیم با دنیای این بچهها آشنا شویم و به دنیای آنها احترام بگذاریم.
لیدا هادی در ادامه به ارائه توضیحاتی درباره کتاب دوم یعنی «پسری که به دنبال بادها رفت» پرداخت و گفت: این داستان قهرمانی به نام «سامی» دارد که از دریچه نگاه خودش به جهان و دیگران نگاه میکند. او قدرت ادراک خاصی دارد که در او یک غوغای درونی خاص ایجاد کرده است.
وی با بیان اینکه این کتاب برنده دو جایزه جهانی شده است، ادامه داد: نویسنده در این کتاب به دنبال یک هدف است؛ اینکه به بچههای طیف اوتیسم یاد بدهد که متفاوت بودن بد نیست، فرق داشتن با دیگران بد نیست و اگر من با تو فرق دارم به این معنا نیست یکی از ما نسبت به دیگری برتر است. تنها نکته مهم در زندگی این است که همه ما بتوانیم با همه فرقهایی که با هم داریم، در کنار هم زیبا زندگی کنیم.
در ادامه این مراسم چهار نفر از بچههای طیف اوتیسم به خواندن بخشهایی از دو کتاب «خط خطیهای من» و «پسری که به دنبال باد رفت» پرداختن و تشویق حاضران و مهمانان جلسه مورد استقبال قرار گرفتند. بخش پایانی این مراسم جمعخوانی سرود توسط بچههای طیف اوتیسم بود که این بخش تاثیرگذار فصل پایانی این آئین رونمایی را رقم زد.