قم - مرحوم «سید محمد ساجدی» را می‌توان نمونه‌ای از رویش‌های انقلاب دانست که دغدغه اصلی این هنرمند جهادگر، حضور در مناطق محروم و کمک به نیازمندان از قم تا بشاگرد بود.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها - مهدی بخشی سورکی: «هنرمند بود و جهادگر»، این دو واژه را مقام معظم رهبری در قرآن اهدایی به خانواده «سید محمد ساجدی» پس از رحلتش نوشته‌اند.

زائر اربعین بود و با خانواده‌اش رهسپار سرزمین کربلا شده بود؛ می‌گفتند گذرنامه‌اش به دلایل نامعلومی در سیستم اداره گذرنامه خطا می‌داد که کسی نمی‌دانست مشکل از کجاست؛ با مادرش تماس می‌گیرد و به او می‌گوید گمان می‌کنم که پدرم برای رفتن به این سفر راضی نیست؛ به او بگویید دعا کند مشکل گذرنامه‌ام حل شود.

مغناطیس اربعین اما گیراتر از آن بود که این عاشق دلداده را سمت خود نکشاند؛ مشکل خروجش از کشور حل شد و سید محمد با همسر و فرزندانش راهی کربلا می‌شود که در مسیر بازگشت از این سفر در ایلام خودروی شخصی آنها دچار سانحه می‌شود و در حادثه‌ای اسفناک و غمبار سید محمد ساجدی این هنرمند انقلابی، همسر و دخترانش فاطمه ۱۵ ساله، مریم ۸ ساله و رقیه ۳ ساله جان به جان آفرین تسلیم می‌کنند و دو فرزند دیگرش سالم می‌مانند.

با اینکه برخوردی با او نداشته‌ام و ندیده بودمش اما جاذبه‌های شخصیتی این زائر حسین بن علی(ع) و جهادگر خستگی ناپذیر شنیدن دارد.

چهره‌اش مظلومیت و معنویت خاصی به همراه داشت که اطرافیان را مجذوب خودش می‌کرد؛ حاج محمود والی برادر شهید حاج عبدالله والی همان سردار خستگی ناپذیری که سال‌ها در مناطق محروم سیستان برای رفع چهره محرومیت تا پای جان ایستاد می‌گفت که من به عشق دیدن چهره سید محمد در سرکار حاضر می‌شدم و نگاهش هزاران حرف ناگفته با خود داشت.

سید محمد ساجدی در دانشگاه گرافیک و عکاسی و نقاشی خوانده بود و در این رشته‌ها تبحر داشت؛ دوستانش می‌گویند جزو اولین و بهترین شاگردان استاد مسعود نجابتی پدر گرافیک کشور بود؛ استاد نجابتی اما به ما می‌گفت هر چقدر تلاش می‌کردم در مجموعه کانون هنر شیعی نگه دارمش، اما دلش در مناطق محروم بود و اردوهای جهادی دغدغه اصلی‌اش بود.

از سال ۱۳۷۸ سید محمد به عرصه اردوهای جهادی قدم گذاشت و از همان سال هم پیمان با مجاهد نستوه شهید حاج عبدالله والی حرکت جهادی خود را آغاز کرد و پس از مدت کوتاهی گروه جهادی «آل یاسین» از فارغ‌التحصیلان دبیرستان هدایت قم و دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان با حضور او شکل گرفت.

سید محمد ساجدی در سال ۱۳۸۱ با دوستان طلبه و دانشجوی خود گروه جهادی «محبین ائمه» را تأسیس کرد و ایده‌های عملیاتی و اجرایی فراوانی برای رفع محرومیت مناطق محروم داشت و شگفت‌آور آنکه با وجود این همه مجاهدت و کوشش این بنده مخلص خدا و بسیجی بی ادعا، تلاش می‌کرد ناشناخته بماند و جز برای دوستان نزدیک و حاضران در صحنه‌های جهادی، چهره شناخته شده‌ای در بیرون نبود.

پدرش می‌گفت سید محمد سرشار از استعداد است که هر کدامش می‌تواند فردی را شهرت بخشد؛ اما به قول علی مهدیان دوست بیست ساله‌اش؛ سیدمحمد همیشه بی‌تفاوتی به دنیا را فریاد می‌زد و ظاهر ساده و بی‌تکلفش همیشه زبانزد بود و وقتی برای فلان فامیل یا همسایه و آشنایی مشکلی پیش می‌آمد زندگی‌اش را تعطیل می‌کرد تا گره از کارشان باز کند و این کارهایش لج همه را در می‌آورد.

می‌گفت پاهای برهنه بچه‌های روستا دیوانه‌ام می‌کند

سید محمد می‌گفت پاهای برهنه بچه‌های روستا دیوانه‌ام می‌کند و همیشه از بزرگواری روستاییان تعریف می‌کرد.

دوستانش می‌گویند سید محمد در میان جهادی‌ها مثل خورشید می‌درخشید اما وقتی این تعاریف را از دوستانش در مورد خودش می‌شنید، می‌گفت مرا نمی‌شناسید که تعریفم می‌کنید!

در یکی از فیلم‌هایی که از او ضبط شده بود دیدم که با حرارت خاصی و با تکان‌های دستانش به نشانه تأیید می‌گفت که برایم مهم است افراد چه تفکر و نگاهی به ولایت فقیه و حضرت آقا داشته باشند و شنیدن این ادبیات انسان را به یاد فرماندهان با صلابت و جوان سال‌های جنگ می‌انداخت که چگونه از امام و راه و هدفش سخن می‌گفتند.

عکس‌هایش را که ورق می‌زنیم هر صحنه‌اش مشغول یک کاری است؛ گاهی در حال چیدن آخرین آجرهای سقف مسجدی است، در یکی از عکس‌ها در حال جوشکاری است، جایی در حال کشیدن تصویری از شهید بر سینه دیواری است و در عکسی دیگر کاشی کاری می‌کند؛ گویی در همه این حرفه‌ها سررشته داشت.

شخصیت سید محمد ساجدی از زبان پدر

پدرش می‌گوید، او دلش می‌خواست شهید شود؛ اما در راهی از دنیا رفت که در روایات داریم جزو شهدای الحاقی است و او مهمان سیدالشهدا(ع) بود و معتقدیم اباعبدالله الحسین(ع) زائرانش را دعوت می‌کند و من از این بابت خداوند را شاکر هستم و امیدوارم بزرگی این مصیبت مرا از شکر نعمت‌ها غافل نکند و همیشه قدردان نعمت‌های الهی باشم.

پدر سید محمد ساجدی معتقد است، وقتی خداوند به انسان فرزندی اهدا می‌کند، نباید غافل باشد و باید همواره شکر این نعمت را به جا بیاورد و وقتی این نعمت از انسان گرفته شده، نباید ناسپاسی کند و بداند که این نعمت از آن او نبوده و تنها امانتی در اختیارش بوده است.

سید محمد به شدت به مسائل دنیایی بی‌اعتنا بود و برای کارهایی که انجام می‌داد، هیچ چشم داشتی نداشت

این پدر صبور می‌گوید، این حادثه می‌توانست در جای دیگری و در مسیری دیگری رخ دهد اما سید محمد در بازگشت از زیارت اربعین حسینی(ع) آسمانی شد و این نشان می‌دهد اگر کسی خالصانه برای خدا کار کرد، خداوند او را همراهی می‌کند و دستش را می‌گیرد و سید محمد بر این موضوع باور داشت و او تلاش می‌کرد بی اعتنا به آنچه که اخلاصش را بهم می‌زند، باشد و همواره سعی داشت خالصانه عمل کند و او در زندگی بارها به بن بست هایی بر می‌خورد اما به لطف الهی و اخلاصش این موانع از میسرش برداشته می‌شد.

سید محمد به شدت به مسائل دنیایی بی‌اعتنا بود

پدرش ادامه می‌دهد که سید محمد به شدت به مسائل دنیایی بی‌اعتنا بود و برای کارهایی که انجام می‌داد، هیچ چشم داشتی نداشت و خداوند هم مزدش را با تشییع جنازه باشکوهش داد و این تشییع جنازه و حضور مردم و دوستان به لطف کربلایی بودنش و خالصانه کار کردنش بود و از این می‌توان نتیجه گرفت؛ اگر کسی بی اعتنا به دنیا بود خدا نیز در همین دنیا بخشی از مزدش را به او عطا می‌کند.

حاج محمود والی مسئول سابق اداره کل کمیته امداد بشاگرد در گفت و گو با خبرنگار مهر اظهار داشت: تواضع مرحوم سید محمد ساجدی بسیار به چشم می‌آمد و در مناطق محروم هر کاری که می‌کرد، از سر اخلاص و علاقه بود؛ او عاشق اهل بیت(ع) بود و در گروه‌های جهادی کمتر کسی مانند او مظلوم و متواضع سراغ داشتیم.

والی بیان داشت: وقتی سر کار می‌رفتم به عشق  دیدن جمال ایشان بود و این را اغراق نمی‌کنم و من عاشق نگاهش بودم و اینکه عشق به اهل بیت، امام و مقام معظم رهبری در وجودش شعله ور بود.

فقدان مرحوم ساجدی ضایعه بزرگی برای گروه‌های جهادی است
 
این فرمانده سال‌های دفاع مقدس با بیان اینکه مرحوم ساجدی هنرمندی تمام عیار بود، افزود: نقاشی‌های زیبای فراوانی در منطقه بشاگرد از ایشان بر در و دیوار به یادگار مانده است و او در مدتی که در این مناطق حضور داشت در زمینه ساخت مساجد، حسینیه‌ها و خانه عالم تلاش فراوانی انجام داد و فقدان او ضایعه بزرگی برای گروه‌های جهادی است.

او می‌گوید: علاقه‌ای که مردم مناطق محروم بشاگرد نسبت به سید محمد داشتند موجب شد تا با اصرار آنان چندین دستگاه اتوبوس آماده شود و این عزیزان برای شرکت در مراسم چهلم مرحوم ساجدی به قم بیایند.

امثال مرحوم ساجدی‌ها زیاد سراغ داریم که دولت باید از این جوانان حمایت و پشتیبانی کند

برادر شهید حاج عبدالله والی افزود: بشاگرد منطقه بسیار صعب العبور و دوری است و مردم این منطقه خستگی این مسیر طولانی را به جان خریدند و به عشق و علاقه مرحوم ساجدی، خود را به قم رساندند.

وی بیان داشت: جوانان امروز راهشان را پیدا کردند و یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی همین موضوع است که جوانان بیدار شدند و امثال مرحوم ساجدی‌ها زیاد سراغ داریم که دولت باید از این جوانان حمایت و پشتیبانی کند؛ هر چند که تا امروز این حمایت‌ها کافی نبوده است و گروه‌های جهادی نیز باید با تلاش خود و توکل بر خداوند در راستای خدمت رسانی به مناطق محروم همت خود را به کار بگیرند.

سید محمد ساجدی انسانی توانمند و در عین حال فردی متواضع بود

استاد برجسته گرافیک کشور و از اساتید سید محمد ساجدی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: سیدمحمد انسان مهربان و دوستدار انسان‌ها بود و همواره تلاش می‌کرد تا به افراد خدمت کند و او انسان توانمند و در عین حال فردی متواضع  بود؛ او شجاع بود و از چیزی نمی‌ترسید و در دل خطرات می‌رفت و نسبت به بی‌حرمتی به احکام الهی کوتاه نمی‌آمد و در مواجهه با مسائل و آسیب‌هایی که در اجتماع وجود داشت آشفته می‌شد.

مسعود نجابتی با اشاره به مهمترین ویژگی شخصیتی مرحوم ساجدی، گفت: هر کسی جای او بود تلاش می‌کرد که موقعیتی برای خود در جامعه ایجاد کند، اما تا بعد از رحلت ایشان کمتر کسی خبر داشت که مرحوم ساجدی دارای توانمندی‌های هنری بالایی است و او سعی نمی‌کرد که این توانمندی‌ها را بروز و ظهور دهد و اگر کاری هم می‌کرد تلاش داشت که در گمنامی باشد.

مرحوم ساجدی عشق و علاقه فراوانی به فضاهای جهادی داشت
 
وی با بیان اینکه مرحوم ساجدی عشق و علاقه فراوانی به فضاهای جهادی داشت، عنوان کرد: ما تلاش کردیم تا ایشان در فضای هنری در مجموعه کانون هنر شیعی بماند، اما او به بهانه‌های مختلف از این داستان گریزان بود؛ چرا که در این بخش شهرت وجود داشت، اما عشق و علاقه وی به فضای جهادی باعث شد که همان مسیر را ادامه دهد.
 
استاد نجابتی می‌گوید: مرحوم ساجدی ابتدا گرافیک را شروع کرد و بعد در دانشگاه عکاسی خواند و توانمندی‌هایش بیش از دانش آکادمیک او بود و همواره تلاش می‌کرد آنچه که در زندگی  به دردش می‌خورد، در آن زمینه تخصص لازم را فرا بگیرد و به همین دلیل از بسیاری حرفه‌ها سررشته داشت و خیلی از کارها را خوب و دقیق انجام می‌داد و وقتی کاری به او سپرده می‌شد، نگران عدم انجام آن و یا کم کاری نداشتیم.

مرحوم ساجدی از بهترین شاگردهای استاد نجابتی بود
 
مدیر عامل کانون هنر شیعی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه مرحوم ساجدی هنرمند درجه یک بود اظهار داشت: او یکی از بهترین و از اولین شاگردهای استاد نجابتی بود که روحیه انقلابی و ارزشی داشت.

سید مهدی حسینی که از دوستان مرحوم سید محمد ساجدی نیز بود، افزود: به دلیل اخلاص مرحوم ساجدی، وی هیچ‌گاه در کنار استاد نجابتی دیده نشد و همواره از شهرت فراری بود.

وی بیان داشت: مرحوم ساجدی بسیار روی خودش کار کرده بود و از چیزهای زیادی گذشت تا به این درجه رسید.

این استاد گرافیک عنوان کرد: برای هنرمند دیده نشدن سخت است و اصولاً یک هنرمند تلاش می‌کند تا کارش برای دیگران دیده شود و اینکه بتوانیم هنرمند باشیم اما در نهایت دیده نشود کار سختی است که مرحوم ساجدی از جمله این افراد بود.

سید محمد ساجدی روحیه انقلابی و بسجی داشت
 
حسینی با بیان اینکه مرحوم ساجدی در نهایت اخلاص کار انجام می‌داد و فردی متواضع و کم توقع بود بیان داشت:  او  روحیه انقلابی و بسجی داشت و تلاش می‌کرد تا سخنان امام راحل و مقام معظم رهبری را نه تنها در حرف، بلکه در عمل اجرایی کند.

مدیر عامل کانون هنر شیعی افزود: سید محمد در سال چندین نوبت زندگیش را وقف سفرهای جهادی می‌کرد و او از سال ۷۵ در اردوهای جهادی حضور داشت.

وی بیان داشت: در اربعین امسال او تصمیم گرفت تا به همراه خانواده به کربلا مشرف شود و با خودروی شخصی خود به این سفر رفت که در مسیر بازگشت در جاده ایلام با یک کامیون تصادف می‌کند که در این حادثه سه فرزند و همسر وی نیز  فوت می‌کنند و دو فرزند مرحوم ساجدی به نام زینب السادات که ۱۱ ساله و سید حسن که دو سال و  نیم است در این تصادف زنده ماندند.

وی در ادامه با اشاره به حضور اهالی منطقه بشاگرد در مراسم چهل مرحوم  سید محمد ساجدی بیان داشت: مرحوم ساجدی به مردم این مناطق خدمات فراوانی انجام داد و در طول این سال‌ها ۳۰ مسجد و ۳۰ مدرسه و ده‌ها حمام و سرویس بهداشتی با محوریت ایشان در این مناطق احداث شد.

حسینی می‌گوید: مردم  منطقه علاقه بسیاری به او داشتند که پس از فوت ایشان ده‌ها مراسم ختم در روستاهای مختلف این منطقه برگزار کردند  و بسیار مصر بودند که بتوانند در مراسمات وی در قم نیز حضور داشته باشند که با هماهنگی‌های انجام شده ۳۰۰ نفر از اهالی این منطقه که برای اولین بار بود به قم می‌آمدند و زائر حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران شدند و در مراسم چهلم مرحوم ساجدی شرکت کردند.

از دستاوردهای انقلاب، رویش جوانانی همانند سید محمد ساجدی است

معاون هنری حوزه هنری انقلاب اسلامی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه از دوران کودکی با سید محمد بزرگ شدم و پدر و مادرهایمان همکار بودند، افزود: ما با هم همسایه بودیم و در یک مدرسه درس خواندیم و بعدها نیز فامیل شدیم و مهمترین خصلت سید محمد ساجدی چیزی است که همه آن را بیان می‌کنند و او چیزی را برای خود نمی‌خواست.

مجدالدین معلمی افزود: خداوند عنایتی که به او داشت آن بود که روی هر چیزی که دست می‌گذاشت، می‌توانست تخصص لازم را در آن زمینه پیدا کند.

وی با بیان اینکه ما کارمان را با یکدیگر از محله و کانون‌های محلی شروع کردیم، افزود: او کار هنری می‌کرد و بر روی دیوار نقاشی‌هایی می‌کشید و من با این که سال‌ها با او دوست بودم اما بعد فوتش تازه با ابعاد مختلف شخصیتی او آشنا شدم چرا که بعد از ارتحالش هر کسی روایتی از او داشت که در حقیقت تکمیل کننده یک پازل بود که شخصیت وی را برای ما نشان می‌داد.

معلمی عنوان کرد: یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، رویش و تربیت جوانانی همانند سید محمد ساجدی است که به‌رغم آنکه جوان هستند اما به پختگی لازم رسیده‌اند.

معاون هنری حوزه هنری افزود: جنس سید محمد ساجدی به گونه‌ای بود که می‌بایست در کارهای جهادی حاضر می‌شد و وقتی در قم هم بود اگر کاری از دستش برمی‌آمد برای افراد انجام می‌داد.

جنس سید محمد ساجدی به گونه‌ای بود که می‌بایست در کارهای جهادی حاضر می‌شد

از این دست جوانان عاشق انقلاب و و دلداده اهل بیت عصمت و طهارت(ع) که خود را وقف خدمت به محرومان می‌کنند زیاد سراغ داریم که البته همانند سید محمد ساجدی ناشناخته‌اند که متأسفانه وقتی عظمت شخصیت و اقدامات آنها به چشم می‌آید که آنان را در کنار خود نداشته باشیم.

باید به رویش‌های انقلاب اسلامی و نسل جوانی که در دهه چهارم انقلاب همچنان پای آرمان‌های امام راحل، مقام معظم رهبری و شهدای گرانقدر محکم و بی چشم داشت ایستادند ادای احترام کرد و سر تعظیم فرود آورد.