کتاب «فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران» نوشته اردشیر بهرامی توسط انتشارات سازمان جهاد دانشگاه تهران منتشر شده است. متن این کتاب با حواشی متعددی روبروست.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران» نوشته اردشیر بهرامی به‌تازگی توسط انتشارات سازمان جهاد دانشگاه تهران منتشر شده است.

عبدالله صادقیان فعال فرهنگی اجتماعی معتقد است مطالب این کتاب نکاتی دارند که آن را به یک اثر قابل تامل و بررسی تبدیل می‌کند و علامت سوالی در ذهن مخاطب به وجود می‌آورد که از اساس علت و لزوم انتشار چنین اثری چیست؟

وی در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده، نکاتی را درباره این کتاب نوشته و در نهایت سوالاتی را درباره لزوم چاپ آن مطرح کرده است.

مشروح متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانیم:

تخطئه و شبه‌افکنی در حکم قصاص

نویسنده این کتاب، تقاص و قصاص را معادل هم قرار داده و توهین به احکام مقدس را به درجه‌ای از رذالت می رساند که قصاص را (که خداوند مایه حیات جامعه می‌داند) معادل انتقام‌جویی از نوع اسلامی‌اش پایین می‌آورد: «تقاص شکل دیگری از قصاص در دین اسلام است که (در واکنش به) بروز خسارت جانی اعمال می‌شود. و یکی از شیوه‌های انتقام گیری در جرایم خشونت آمیز است.» (ص۵۷)

در ادامه مطالب کتاب، ادعا می‌شود آنجا که تقاص یا قصاص مشروعیت دارد، این مشروعیت را نه از شرع مقدس که از «باورهای جمعی جامعه» می‌گیرد: «در این شرایط با توجه به آزرده شدن وجدان جمعی جامعه نه تنها فرد تقاص‌گیرنده مقصر و محکوم شمرده نمی‌شود بلکه در باورهای جمعی جامعه کنش انتقام جویانه تصدیق می‌شود.» (ص۵۸) این گزاره به این معنی است که: اگر موجی در جامعه ایجاد شود می‌توان حدود الهی را به دلخواه و سلیقه افراد جامعه تغییر داد و می‌توان با مشتبه کردن و زیر سوال بردن احکام دین، آهسته آهسته از آنها تقدس زدایی و مشروعیت زدایی کرد.

ترویج روابط نامشروع از طریق قبح‌زدایی از خیانت و زنا

نویسنده این کتاب، ناموس‌پرستی را نشانی از درهم آمیختگی امیال جنسی و عقده‌ روانی قدرت می‌داند: «در واقع ناموس شکلی از نظام سلطه است، ... در این نظام زنان مایملک جمعی مردان خانواده و اجتماع و همچنین موضوع مبادله محسوب می‌شود و هرگونه سرکشی و تعدی آنها از عرف و سنت‌های پدرسالارانه موجود مجازات‌هایی برایشان در پی خواهد داشت.» (ص۶۷ و۶۸)

نویسنده اعتقاد دارد: «هرگونه رفتاری که ریشه در باور به حفظ آبرو وحیثیت دارد سبب ایجاد محدودیت و سلب آزادی‌های فردی در روابط اجتماعی می‌شود.» (ص ۶۹)

همچنین نویسنده خود اعتراف می‌کند: «شنیدن هر واژه و مفهومی همچون آبروریزی، شرف و حیثیت، ناموس، خیانت و ... احساس ناخوشایند در درونم و صدها سوال بی پاسخ در ذهنم ایجاد می‌کند» (ص ۷۳)

تحقیر فرهنگ مهمان نوازی

نویسنده کتاب پیش رو، از فرهنگ مهمان‌نوازی به «بیگانه پرستی» یاد کرده است: «فرهنگ مهمان‌نوازی روستاهای منطقه برای همه شناخته شده و زبانزد عام و خاص بوده و نشانگر باور عمومی مهمان حبیب خداست و غریبه پرستی منطقه است» (ص۱۱۰) این عبارت منطقی در کتابی از یک نشر دانشگاهی چاپ شده است: مهمان حبیب خدا = بیگانه پرستی !!! بر اساس همین منطق است که در انتهای پاراگراف نتیجه می‌گیرد: «در محیط خانواده و اقوام بیشترین توهین و تحقیرها و انگ‌زنی علیه افراد شکل گرفته است»

سیاسی نمایی خودکشی در غرب کشور

سیاسی نمایی خودکشی در غرب کشور از پشت جلد شروع می‌شود: «خودکشی اعتراضی تاریخی به شرایط فقر، محرومیت، بی‌عدالتی و نابرابری‌های اجتماعی در زندگی است. از منظر دیگر اعتراضی به خشونت‌ها و خرده‌فرهنگ‌هایی است که در شرایط امروزه به مثابه موانع آزادی‌های فردی، انتخاب‌ها و تحقق استعدادهاست.» (پشت جلد کتاب)

«همزمانی نامیمون سه عنصر: زیست جهان سنت‌ها، فقر و نابرابری اجتماعی موجب مرگ فهم مشترک در کنش‌های انسانی است.» از نگاه ناشر این گزاره نمی‌تواند یک گزاره کلی باشد چون در ادامه می‌نویسد: «اغلب مردم می‌پندارند: پدیداری فقر، تیره بختی، خشونت‌ها و یأس در زندگی اجتماعی منطقه نتیجه بی‌توجهی دولت‌ مردان یا فرهنگ سنتی است.»

جمع‌بندی:

هیچ جای مباحث تئوری کتاب به نظریات دین اسلام و فرهنگ ایرانی درخصوص کرامت نفس و حقوق تن و روان و  اشاره نمی‌شود و دستاوردهای دانشمندان و محققان و هنرمندان و ادیبان ایران در مسیر مبارزه با خودکشی مطرح نمی‌شود. (لازم به ذکر است دانشمندان ایرانی از ابن سینا تا امروز با این مسئله درگیر بودند و هر یک برای آن راهی جسته‌اند. هنرمندان ایرانی نیز آثار فراوان و فاخری برای پیشگیری از وقوع و ارتکاب عمل خودکشی خلق کرده‌اند.)

نویسنده کتاب مورد نظر به‌جای بیان دردهای واقعی مردم از راه مطالعات میدانی و مصاحبه با مردم و بررسی‌های روانشناختی (به‌جای متهم کردن مردم به دروغ گویی و  پنهان‌کاری) و ارائه راه حل علمی و بومی، نظریات چند اندیشمند غربی را مطرح می‌کند و در جهان غربی ذهن خود مباحث را پیگیری می‌کند و در نهایت همه مشکلات را به جدال سنت و مدرنیسم و اهمال دولت مردان حواله می‌دهد.

سوالات بی پاسخ:

وقتی رتبه آمار خودکشی در ایران در پایین جدول جهانی قرار دارد (۱۰۸ در جهان)، لزوم و ضرورت چاپ این کتاب چیست؟

بر چه اساسی نویسنده به‌جای مطالعه روانشناختی جامعه هدف و  بررسی زندگینامه افراد و مصاحبه با اقوام و نزدیکان (تعداد کل افرادی که در یک سال خودکشی کرده اند زیر ۱۰۰۰ نفر است)، جامعه و فرهنگ رایج و مذهب را به عنوان عوامل خودکشی انتخاب و با کدام صلاحیت علمی به بررسی آنها پرداخته است؟

کدام داور مجوز چاپ این کتاب را صادر کرده است؟

معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران بر چه اساسی برای این کتاب مراسم رونمایی و تقدیر برگزار کرده است؟