خبرگزاری مهر - گروه ورزش: الگوهای رایج پوشش ورزشکاران زن در سطح جهان و مغایرت آنها با مذهب و اعتقادات زنان مسلمان و محدودیت هایی که برای این دسته از ورزشکاران جهت حضور در مسابقات بین المللی و بعضا ملی ایجاد می کرد، باعث شد تا پیشنهاد تاسیس و راه اندازی فدراسیون اختصاصیِ ورزش زنان مطرح شود.
این پیشنهاد سه دهه پیش توسط مدیران ورزش ایران و شخصِ فائزه هاشمی نایب رئیس وقت کمیته ملی المپیک و دختر رئیس جمهور وقت ایران مطرح و اتفاقا با موافقت و استقبال «خوان آنتونیو سامارانش» رئیس کمیته بین المللی المپیک (IOC) و «شیخ احمد الفهد الصباح» رئیس شورای المپیک آسیا (OCA) هم مواجه شد.
«فدراسیون بین المللی ورزش زنان مسلمان» اینگونه در سال ۱۳۶۹ به ریاست فائزه هاشمی رفسنجانی در ایران تشکیل و آغاز به کار کرد؛ هرچند که پس از دو دهه فعالیت، این فدراسیون در سال ۱۳۸۹ به دلایل نه چندان مشخص تعطیل و فعالیت های آن لغو شد.
فدراسیون بین المللی ورزش زنان کدام خلا را پُر می کند؟
حال بعد از گذشت ۸ سال احیای دوباره فدراسیون بین المللی ورزش زنان مسلمان در برنامه مدیران ورزش ایران قرار گرفته است. این موضوع در نشست ۲۰ مردادماه سلطانی فر وزیر ورزش و صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک به تصویب رسید و بعد از پنج ماه با معرفی الهه عرب عامری به عنوان سرپرست فدراسیون، اقدامات قانونی برای آن وارد فاز اجرایی شد این در حالی است که اصلا ضرورت آغاز به کار دوباره فدراسیون بین المللی ورزش زنان مسلمان و خاستگاه آن در ورزش جهان مشخص نیست!
به هر حال ۳۰ سال پیش که نیاز به فعالیت فدراسیونی ویژه زنان احساس شد، بانوان ورزشکار در ایران و دیگر کشورهای اسلامی حضور کمرنگی در میادین بین المللی داشتند. اصلا به همین دلیل بود که «بازی های اسلامی بانوان» به عنوان مهمترین برنامه این فدراسیون تازه تاسیس در دستور کار قرار گرفت تا اینگونه خلا ناشی از محدودیت های حضور بانوان در میادین بین المللی و با حجاب اسلامی کامل پُر شود اما آیا در این مقطع زمانی چنین کمبودی در ورزش بانوان حس می شود که با فدراسیون بین المللی ورزش زنان مسلمان و فعالیت دوباره آن، جبران شود؟
به گزارش خبرنگار مهر، آنچه مسلم است ورزش زنان در ایران و جهان نسبت به ۳۰ سال پیش که فدراسیون بین المللی ورزش زنان مسلمان شکل گرفت، تفاوت های زیادی کرده است. بانوان ورزشکار در همه کشورها و حتی کشورهای مسلمان به راحتی در میادین بین المللی حاضر می شوند و حتی در رقابت با مردان صاحب مدال هم می شوند.
در ایران هم به واسطه تلاش و پیگیری هایی که برای تایید پوشش بانوان رشته های مختلف توسط فدراسیون های جهانی آنها شده است، محدودیتی برای اعزام بین المللی آنها وجود ندارد. به این واسطه امروز ورزش زنان ایران در رشته ای مانند تکواندو صاحب مدال المپیک است، در شطرنج و کاراته قهرمانی جهان را به نام خود ثبت می کند، حتی در رشته ای تیمی مانند فوتسال دو دوره متوالی قهرمانی آسیا را به دست می آوریم و در بسکتبال با وجود گذشت کمتر از دو سال از تایید پوشش آنها توسط فیبا، شاهد موفقیت های قابل توجه هستیم.
اصلا اینکه یک سوم مدال های کاروان ایران در بازی های آسیایی به نام بانوان ثبت می شود حکایت از سطح فعالیت ورزش بانوان دارد و اینکه محدودیتی برای فعالیت های آنها نیست. با این اوصاف ضرورت تشکیل دوباره فدراسیون بین المللی ورزش زنان مسلمان که در سطح جهان مثل و مانند ندارد، چیست؟
حضور مربیان مرد و مشکلاتی که ایجاد می کند
قابل انکار نیست که سال ها پیش گسترش، تقویت و هویت بخشی ورزش زنان مسلمان با حفظ حدود فرهنگی و شرعی در سایه چنین فدراسیونی دست یافتنی تر بود. کما اینکه چهار دوره بازی های اسلامی زنان (۱۹۹۳، ۱۹۹۷، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵) زیر نظر این فدراسیون و با حضور زنان کشورهای اسلامی، زنان مسلمان کشورهای غیراسلامی و حتی زنان غیر مسلمان برگزار شد. ایران هم میزبان هر چهار دوره بازی ها بود اما آیا برگزاری دوباره چنین رویدادی با توجه به تغییراتی که در تیم های بانوان و چگونگی فعالیت های آنها ایجاد شده، امکان پذیر است؟
امروزه بسیاری از ورزشکاران زن و تیم های بانوان در رشته های مختلف دیگر کشورها زیر نظر مربی مرد فعالیت های خود را دنبال می کنند. در ایران هم مردان مدیر فنی بسیاری از تیم های بانوان هستند. همین موضوع با اصلِ مسابقات اینچنینی و قوانین آنها مغایرت دارد و قطعا مشکل ساز خواهد شد. کمااینکه حضور مربی مرد تایلندی با روسری در سالن محل برگزاری مسابقات کبدی قهرمانی آسیا - گرگان - حاشیه های زیادی را ایجاد کرد.
یک پیشنهاد
به گزارش خبرنگار مهر، توجه به ورزش زنان اصل غیرقابل انکار در ورزش است به خصوص با ظهور استعدادها و پدیده هایی که در رشته های مختلف شاهد هستیم اما آیا در این زمینه برای فعالیت فدراسیون ورزش زنان مسلمان ضرورتی حس می شود؟ آنهم با در نظر گرفتن اینکه هر چهار سال یکبار بازی های کشورهای اسلامی زیر نظر فدراسیون ورزش کشورهای اسلامی برگزار می شود و کاروان ایران هم با ترکیبی از ورزشکاران مرد و زن در آن شرکت می کند.
شاید بهتر باشد مدیران برای اثبات توجه به ورزش زنان، هویت بخشی به مسئولانِ مستقیم آنها را پیگیر باشند. مثلا اینکه نایب رئیس بانوان فدراسیون ها به عنوان یک پست وارد اساسنامه فدراسیون ها شود و انتخاب وی هم مانند نایب رئیس مردان با حکم وزیر انجام شود تا رسمی تر باشد، می تواند اولین راهکار برای تقویت ورزش زنان باشد. اینگونه قدرت نایب رئیس بانوان در هیات رئیسه فدراسیون هم بیشتر می شود و به موازات آن فعالیت ها و پیگیری ها در این بخش رسمی تر خواهد شد.
در کل اینکه فدراسیون بین المللی ورزش زنان مسلمان در آستانه شکل گیری دوباره است اما اینکه خاستگاه این فدراسیون در ورزش جهان کجاست و قرار است در این مقطع زمانی چه کمکی برای ورزش بانوان ایران باشد، اصلا مشخص نیست!